آلمان و معضل تشدید بحران بر سر برجام
در سطوح مختلف سیاسی در آلمان بحث موضع درست در قبال بحران کنونی در منطقه در جریان است. آیا برجام در آستانه شکست کامل است؟ با “فشار حداکثری” آمریکا بر ایران چگونه باید برخورد کرد؟ آیا آلمان اهرم و امکان میانجیگری دارد؟
شرایط پیرامون ایران تا چه حد جدی و اضطراری است؟ آیا خطر یک جنگ جدید در کمین منطقه است؟ نمایندگان مجلس آلمان در این زمینه نظر واحد و یکدستی ندارند.عدهای شرایط را با وضعیت قبل از شروع جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳ بیشباهت نمیبینند و عدهای دیگر هم هنوز خطر جنگ را زیاد جدی تلقی نمیکنند.
به عقیده نوبرت روتگن، نماینده حزب دمکرات مسیحی و رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس آلمان، خروج دولت ترامپ از توافق اتمی برجام نه مقدمهای برای جنگ که اقدامی در رسیدن به توافق متفاوت دیگری است که البته حسن روحانی، رئیس جمهور ایران هم نسبت به آن واکنشی کاملا منفی نشان نداده است.
این سیاستمدار محافظهکار همچنین تاکید دارد که ترامپ بیش از آن که در صدد شروع جنگی دیگر در منطقه باشد در پی خارج ساختن نیروهای کنونی آمریکا از منطقه است. او میافزاید: «یک موضعگیری صرفا مخالف در قبال رویکرد آمریکا در درازمدت کارایی ندارد، بلکه مهم دستیابی به یک سیاست واقعگرایانه برای شرایط کنونی است. در همین راستا آلمان باید آمادگی مواجهه با وضعیتی را هم داشته باشد که برجام کاملا شکست بخورد.»
آیا برجام دوام میآورد؟
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان نیز شکست برجام را در ایام پیش رو دور از انتظار نمیبیند. او البته در اوایل همین هفته در جریان دیدار وزاری خارجه اتحادیه اروپا با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا گفت که اروپاییها در برابر فشار آمریکا کوتاه نخواهند آمد و به توافق هستهای با ایران پایبند خواهند ماند.
آمریکا از اروپاییها میخواهد که تجارت و معامله با ایران را قطع کنند. ایران هم در مقابل به اروپاییها ۶۰ روز فرصت داده است که پایبندی عملی خود به برجام را نشان دهند و فروش نفت این کشور و معاملات بانکیاش با دنیا را تضمین کنند. مشکل ولی این است که در نظام مالی و بانکی جهان، آمریکاییها (دلار) نقش فائق را دارند و فعلا آن را برای ایران مسدود کردهاند و هنوز اروپاییها نتوانستهاند آلترناتیوی مخصوص به خود ایجاد کنند، این گونه است که تحریمهای آمریکا علیه ایران کارایی دارند.
آلمان چه میتواند بکند؟
در چنین شرایط دشواری وزارت خارجه آلمان در روزهای اخیر با این سوال درگیر بوده است که چرا راسا تلاش میانجیگرانهای را در منطقه به جریان نمیاندازد و آیا نمیتوان به سبک دیپلماسی متعارف نمایندگان خود را به ایران فرستاد و برای ایجاد زمینههای مذاکره تلاش کرد؟
در مجلس آلمان هم امید نوریپور، نماینده حزب سبزها سوال مشابهی را طرح کرده است. کلاوس ارنست، رهبر سابق حزب چپ و نماینده این حزب در مجلس هم با توصیف دولت به عنوان “قهرمان لفاظی” آن را به بیعملی متهم میکند. او میگوید که صرفا با پیشنهاد حزب چپ بوده که اصولا اوضاع منطقه به موضوع یکی از جلسات مجلس بدل شد.
ائتلاف حاکم مرکب از احزاب محافظهکار و سوسیال دمکراتها بر این عقیده است که هر گونه تلاش برای مذاکره و میانجیگری باید در سطح اتحادیه اروپا انجام شود و نقش آلمان در این است که برای حفظ موضع متحد اروپاییها در پایبندی به برجام بکوشد، زیرا این پیششرط هرگونه تاثیرگذاری بر سیاست و موضع ایران است.
برخی ناظران این موضع را ناشی از کمیهرگی آلمان از اهرمهای تاثیرگذاری تلقی میکنند. در برابر وزیر خارجه آلمان تاکید دارد که در حفظ و پیشبرد این موضع با چین و روسیه، دو عضو دیگر گروه ۵+۱ نیز اتفاق نظر و هماهنگی وجود دارد.
نتقاد به “فشار حداکثری آمریکا”
دستکم در زمینه ارزیابی از سیاست کنونی آمریکا همه احزاب حاضر در مجلس نظر واحدی دارند. آنها همگی “فشار حداکثری” آمریکا بر ایران را سیاستی پر خطر تلقی میکنند که ظرفیتها و ریسکهای درگیری در منطقه را دست کم میگیرد. هایکو ماس در همین رابطه نسبت به “خطرتنش و درگیری ناخواسته در منطقه” هشدار داده است.
احزاب حاضر در مجلس همچنین با یک درگیری نظامی برای حل مناقشه نیز مخالفند. یوهان دیوید وادهپل، نماینده حزب دمکرات مسیحی بر لزوم تنظیم یک “استراتژی پایدار” برای منطقه تاکید دارد. به عقیده او “فشار حداکثری” میتواند بر خلاف امید و تصور آمریکا برای تغییر رژیم در ایران، عملا نیروهای افراطیتری را به قدرت برساند.
یک نگرانی دیگر در برلین این است که ایران واقعاَ تهدید خود را عملی کند و افغانهای مهاجر در این کشور را به این یا آن صورت به حرکت به سوی اروپا سوق دهد. الکساندر گراف لامبسدورف، نماینده حزب دمکراتهای آزاد در این رابطه از دولت خواسته است که همه اقدامات لازم را از همین حالا انجام دهد تا از بروز بحران پناهجویی در اروپا و آلمان مانند سال ۲۰۱۵، جلوگیری شود. او برای مثال به کنترل بهتر مرزهای اروپا از طریق گفتوگو با ترکیه، دفتر امور پناهندگان سازمان ملل و اتحادیه اروپا و نیز تقویت نیروی مرزی اتحادیه موسوم به فرانتکس اشاره کرده است.
در این حال، نشانههایی از کاهش تنش در منطقه دیده نمیشود و حتی بحران بر روی کار ارتش آلمان در عراق که ناظر بر آموزش نیروهای نظامی این کشور است نیز تاثیر گذاشته و به دلایل امنیتی باعث توقف آن شده است. البته فعلا نیروهای آلمانی از عراق خارج نمیشوند، ولی باید در مقرهای خود باقی بمانند و فعالیت آموزشی خود را متوقف کنند.
نویسنده: کای الکساندر شولتز/ دویچهوله