فوت ۱۱۳۷ کارگر حین کار.مصدومیت ۱۸ هزار و ۷۷۷ نفر در سال گذشته!

ایلنا:ساختمان‌ها قد می‌کشند و کارگران در ارتفاع می‌میرند

حوادث کار در ایران قصه‌ای تلخ، تکراری و یکنواخت شده است. برای کارگران هم مرگ دارد و هم نقص عضو. سال ۹۶ هم به همین قاعده بود. اگرچه این سکانس-پلان همیشگی در هشت ماهه ابتدایی سال ۹۶ به نسبت سال پیش از آن کمتر قربانی گرفته است اما همین ۱۸ هزار و ۷۷۷ مصدوم و یک هزار و ۱۳۷ نفری که جان خود را از دست دادند، نشان می‌‌دهد که در مجموع ۱۹ هزار و ۹۱۴ نفر یا با مرگ دست و پنجه نرم کرده‌اند یا مستقیم به ضیافت آن رفته‌اند.

در واقع نوعی مرگ خاموش زیر پوست شهرها در حال رقم خوردن است؛ البته علائم هشدار آن همانند روشنایی روز آشکار و غیرقابل انکار است؛ اما چه شده که برای متوقف کردن آن شاهد حرکت‌های چندان موثر، متناجنس و بازدارنده‌ای نیستیم؛ حرکت‌هایی که کارفرمایان خصوصی و دولتی را متقاعد به ایمن‌سازی کارگاه‌هایشان بکند و در یک کلام به آنها بقبولاند که نمی‌توانند به آسانی زیر تعهدات و تکالیف خود در آیین‌نامه‌های ایمنی و بهداشت کار بزنند.

در صف اول قربانیان اما کارگرانی هستند که شهرها را برپا می‌کنند و بناها را به آسمان می‌رسانند، منتها بی‌کمربند و بدون حفاظ. مطابق اظهارات «مانی‌فر» مدیرکل دفتر مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی در سال جاری، ۴۸ تا ۵۰ درصد حوادث ناشی از کار در حوزه ساختمان است و کارگاه‌های ساختمانی بیشترین خسارت‌ها را در حوزه فعالیت‌های ساختمانی به خود اختصاص می‌دهند.

اگر گفته‌های این مقام مسئول در دفتر مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی را در کنارِ آمار سازمان پزشکی قانونی مبنی‌بر فوت ۴۸۵ نفر بر اثر سقوط از بلندی بگذاریم، زوایای تاریک وقوع این نوع از حوادث برایمان بیشتر روشن می‌شود.

کارگران ساختمانی البته در تمام این سال‌ها در صف مقدم و سرلیست حوادثِ کار بوده‌اند. با این حال از آنجا که بیشتر آنها در کارگاه‌هایی با کارفرمای خصوصی و به اصطلاح «بی‌تابلو» و خارج از نظارت، کار می‌کنند که تنها در فکر کاهش هزینه‌های ساخت‌وساز و اتمام هرچه سریعتر کارهستند، تاکنون کار جدی برای نظارت بر ایمنی محیط‌های کار آنها انجام نشده است.

برای اثبات اینکه کارگران ساختمانی با چه سختی‌هایی در ارتفاع دست‌وپنجه نرم می‌کنند تا خود را آن بالا نگه دارند، نیازی نیست که جای دوری برویم، از آنجا که تهران به پایتخت کارگاه‌های ساختمانی تبدیل شده است، هرجا که سر بگردانیم، می‌توانیم قربانیان احتمالی را فارغ از اینکه از اتباع خارجی یا ایرانی باشند، بیابیم؛ یعنی همان کسانی که به گفته سازمان پزشکی قانونی« ۴۲ درصد» از کل حوادث کار نصیبشان می‌شود.

درک «مرگ بر اثر سقوط از ارتفاع» سخت‌تر هم می‌شود، زمانی که بدانیم کارفرمایان بی‌تابلو و شخصی‌سازِ ساختمانی ابتدایی‌ترین ابزارآلات کار را هم نمی شناسند و اگر هم بشناسند به علت صرفه‌جویی ، آنها را در اختیارِ کارگران خود نمی‌گذارند؛ چنانکه بارها فعالان کارگران ساختمانی گلایه کرده‌اند که کارگران ساختمانی به علت رو به تزاید گذاشتن بیکاری، «مظلومانه» شرایط طاقت‌فرسای کار را می‌پذیرند و ناچارمی‌شوند که با هر ابزاری هرچند پوسیده و از رده خارج کار کنند: طناب‌های کهنه، تخته‌های قدیمی که برای جابه‌جایی در ارتفاع زیرپا می‌گذارند و داربست‌هایی که الزامات یک داربست امروزی را ندارند.

دستورالعمل‌های ایمنی چه می‌گوید

مطابق آیین‌نامه‌های ایمنی و بهداشت کار، داربست‌ها باید دارای hand rail(جای دست روی داربست) و guard rail (لوله‌ای که از داخل داربست برای جلوگیری از سقوط افراد بسته می‌شود) hoop iron (تسمه‌ای فلزی است که به سر تخته داربست می‌بندند که از جدا شدن و شکاف برداشتن تخته‌ها جلوگیری کند) Sole plate (تخته الوار کوتاه است که زیر بیس پلیت نصب می‌شود و فشار وارده را توزیع می‌کند) باشند. در عین حال در ارتفاع ۲ متر به بالا کارگر باید از safety harness  (کمربند ایمنی) استفاده کند.

برای جلوگیری از سقوط کارگر، باید از سیستم جلوگیری از سقوط استفاده شود. برای پیشگیری از خطر برخورد اشیا با سر هم باید از کلاه‌های ایمنی به همراه چانه‌بند استفاده شود و در بالای محل کار safety net (تور ایمنی) نصب شود. در واقع کارگر باید تمامی این امکانات را بدون هیچ کم و کاستی از کارفرمای خود مطالبه کند و کارفرما هم موظف است که بر مبنای ماده ۹۱ قانون کار آنها را در اختیار کارگر خود بگذارد و از جانش محافظت کند.

با این حال کارگرانی که آجر روی آجر می گذارند و شب و روز خود را با بوی سیمان و آهن می‌گذارنند، روایت‌هایی مشابه و یکسان از کارفرمایانی دارند که قانون را فدای سرمایه کرده‌اند و انصاف را فدای سود بیشتر، به هر شکل با اهمال پیمانکار یا مالک ساختمان چنان آسیبی به یکی از اجزای بدن کارگران (سر و ستون فقراط یا هر دو) وارد شده است، که کیفیت زندگی آنها هیچگاه مانند گذشته نمی‌شود.

«راه رفتن برایم ممکن نیست»

«رضا» کارگر سیمان کار ساختمانی اهل شهرستان مریوان، واقع در استان کردستان است. وی چند ماه پیش  از طبقه سوم یک کارگاه ساختمانی سقوط کرد و چندین آسیب‌ به نقاط مختلف ستون فقراتش وارد شد. در مورد حادثه‌ای که برایش اتفاق افتاده، می‌گوید: کارفرما از همان ابتدای کار کمربند ایمنی در اخیار من نگذاشته بود و من هم از روی ناچاری و احتیاجی که به پول داشتم؛ سیمان‌کاری ساختمان را قبول کردم؛ اما چند روز بعد به علت نداشتن کمربند از ارتفاع در طبقه سوم به پایین سقوط کردم و آسیب‌های جدی از ناحیه کمر دیدم و حالا راه رفتن برایم ممکن نیست و در هر دو پایم به‌صورت مداوم احساس کرختگی و گزگز دارم. استخوان لگنم هم ترک برداشته و دست راستم از کتف شکست.

رضا حالا دیگر خانه‌نشین شده است و از کارفرمای این کارگاه ساختمانی شکایت کرده است: زمانی که بازرس اداره کار به کارگاه آمد کارفرما تمام تجهیزات ایمنی را در کارگاه قرار داد و طوری وانمود کرد که مقصر حادثه من بودم و تمام ملزومات ایمنی در اختیارم گذاشته شده بود؛ لذا پس از انجام بازرسی و اعلام نتیجه آن، منِ حادثه دیده، مقصر معرفی شدم. به همین علت تاکنون نتوانستم مدارک لازم را برای گرفتن دیه از کارفرما فراهم کنم. امیدوارم شکایتی از کارفرما کردم به نتیجه برسد؛ هرچند شواهدی که کارفرما برای خود ردیف کرده، دست مرا بسته است؛ اما بدون گرفتن دیه گذران زندگی برایم دشوار و طاقت‌فرسا می‌شود.

مسئولیت حادثه بر گردن کارفرماست

کارگران آسیب دیده در همه جای ایران حضور دارند و تقریبا شهری وجود ندارد که قربانیان بلند مرتبه‌سازی در آن وجود نداشته باشند، با این حال قانون کار تا آنجا که توانسته مسئولیت حوادث کار را در صورت هرگونه قصور در ایمن‌سازی محیط کار متوجه کارفرمایان کرده است.

ماده ۹۵ قانون کار در این رابطه صراحت دارد و تاکید کرده است که مسئولیت اجرای مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار برعهده کارفرما یا مسئولین واحدهاست. ماده ۹۵ قانون کار این امر را هم پیش‌بینی کرده است که در صورت عدم رعایت مقررات ایمنی و پیش‌آمد حادثه، کارفرما از نظر کیفری و حقوقی مسئولیت دارد.

با این حال کارفرمایانی هم پیدا می‌شوند که ماده ۹۵ قانون کار را با شگردهای خود دور بزنند ازجمله کارفرمای «رضا» کارگر ساختمانی مریوانی یا کارفرمای کارگر ساختمانی به نام «سعید». سعید دو سال پیش در یک کارگاه ساختمانی نیم‌کاره در قم روی نمای خارجی یک ساختمان در طبقه پنجم کار می‌کرد که به علت استاندارد نبودن داربست به پایین پرت شد و به علت ضربه شدید به جمجه‌اش درجا جان سپرد.

با این حال کارفرما به منظور اینکه مسئولیت کیفری حادثه برگردنش نیفتد، پیکر سعید را شبانه به ساختمان نیمه‌کاره مجاور که سعید تا دو روز پیش در آن کار می‌کرد و با کارفرمایش به مشکل خورده بود، گذاشت؛ اما با پیگیری‌های اهالی محل و خانواده سعید و ورود پلیس، در نهایت کارفرما ناچار شد که به قصور خود در تهیه داربست مناسب، معترف شود.

جان فدای سرمایه می‌شود

اگر مرگ حق است؛ ظاهرا با روال فعلی و اسفناک ایمن‌سازی کارگاه‌های ساختمانی و استفاده کارفرمایان از بیمه‌های مسئولیت مدنی که کارکردشان برخلاف نامشان تامین عدم مسئولیت‌پذیری کارفرماست؛ سقوط از ارتفاع هم حق کارگر ساختمانی است!

اینجا اما جان فدای سرمایه می‌شود و پاسخگویی کارفرما فدای قد کشیدن ساختمانش. در یک کلام می‌توان گفت که صدای مظلومیت کارگران ساختمانی از ارتفاعی که در آن کار می‌کنند شنیده نمی‌شود.

اینرا هم بخوانید

استفاده جمهوری اسلامی از اپلیکیشن «ناظر» برای رصد آمبولانس‌ها و شناسایی معترضان

فیلتربان، نهاد فعال در حوزه حق دسترسی به اینترنت در ایران، می‌گوید که اپلیکیشن حکومتی …