مندرج در ژورنال شماره ۷۸۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
بایدن بالاخره تحت فشار اعضای حزب خودش از انتخابات کنار کشید. همه علت را کهولت سن بایدن میدانند اما مساله واقعی کهولت کل سیستم سیاسی آمریکا است. سیستمی که یک شارلاتان راسیست دروغگو را رئیس جمهور میکند و بعد از مطرح شدن دهها جرم و پروندههای متعدد قضائی و محکومیت او، دوباره در آستانه انتخابشدن قرار میدهد!
دموکراسی انتخاباتی در آمریکا همیشه عملاً منحصر به دوحزبی بوده است که توانائی مالی میلیونی، و امروزه دیگر میلیاردی، تأمین هزینه انتخاباتی را داشتهاند. اما بجلو راندهشدن شیادی مثل ترامپ بیانگر تناقضات و بحران حتی عمیقتری در آن کشور است. بحران سیستمی که دیگر نمیتواند دفاع از منافع یک درصدیهای میلیاردر را در لفافه حمایت از مردم و ملت بپوشاند. در این شرایط در جامعهای که چپ و کمونیسم را به تابو تبدیل کردهاند، و حتی دُم کسی مثل برنی ساندرز مدعی سوسیالیسم را چیدهاند، عجیب نیست که عوامفریب راسیستی مثل ترامپ میداندار بشود.
در این میان اپوزیسیون راست ایرانی به ترامپ دخیل بسته است با این خیال که ایشان فشار حداکثری به جمهوری اسلامی وارد میکند و راه را برای آنان هموار میسازد. ظاهراً حمایت از ترامپ برای اپوزیسیون راست ایرانی یک موضع تاکتیکی و از سر ضدیت با جمهوری اسلامی است اما مسئله از این فراتر میرود. اولاً این انقلاب و قدرت خیابان است که جمهوری اسلامی را در سراشیب سقوط قرار داده است و رابطه دولتهای غربی با جمهوری اسلامی کاملاً تحت تاثیر فضای اعتراضی در ایران قرار دارد. کما اینکه دیدیم با سر بلندکردن انقلاب زن زندگی آزادی موضعگیری احزاب حکومتی و پارلمانها در آمریکای شمالی و کشورهای اروپائی به سمت حمایت از انقلاب زن زندگی آزادی و محکومیت جمهوری اسلامی چرخید. و این اتفاق هم در دوره بایدن افتاد و نه ترامپ. نیروهای راست همیشه برای دستیابی بقدرت به دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا امید بستهاند اما جواب این تلاش برای معماری قدرت از بالا را نیز انقلاب زن زندگی آزادی فی الحال داده است.
ثانیاً مساله اساسیتر از اینست. ترامپ و ترامپیسم با استراتژی و دکترین سلطنت طلبها خوانائی دارد چون بر اقتدار فردی و راسیسم و ناسیونالیسم افراطی و بیگانهستیزی مبتنی است. مکزیکی ستیزی را با عرب ستیزی و پرچم نوار و ستاره را با پرچم شیروخورشید و “تجدید عظمت آمریکا” را با عظمت طلبی فارس جایگزین کنید، از “رئیس جمهور قاطع” میرسید به شاه مستبد. و دقیقاً به همین دلایل پایهای است که ترامپیسم جائی در ایران ندارد. فضای جامعه ایران چپتر و رادیکالتر از آنست که به ترامپهای وطنی فرصتی برای عرضاندام بدهد.
شاید کنار گذاشته شدن، وصف حال بهتری برای ترامپیستهای وطنی باشد. بایدن ٨٠ ساله تحتفشار حزبش کنار رفت و نظام شاهنشاهی٢۵٠٠ ساله بقدرت انقلاب ۵٧. اما امروز اولین انقلاب زنانه تاریخ پاسخ درخوری به فاشیسم اسلامی و فاشیسم ترامپیستی هر دو است.