جلیل جلیلی: در شرایطی به روز جهان کارگر نزدیک میشویم که جنگ خیابانی بی امانی در رابطه با حجاب بین زنان شجاع و نیروهای مزدور حکومت در گرفته است. از سوی دیگر تجمعات اعتراضی بازنشستگان و معلمان هر هفته ادامه دارد و رو به گسترش است. اولین سئوال من اینست که ارزیابی شما از شرایط اعتراضی جامعه در آستانه اول ماه مه چیست؟
حمید تقوایی: اتفاق ویژهای که دو هفته قبل توجه همه رسانهها و افکار عمومی را به خود جلب کرد حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل بود. برای مدتی شرایط پر تحرک و جنبوجوش جامعه علیه جمهوری اسلامی، از جمله تقابل وسیع مردم با حکومت و مقدساتش در تعطیلات نوروزی و همچنین جلبتوجه مردم جهان به توحش و جنایات حکومت بدنبال انتشار گزارش کمیته حقیقتیاب سازمان ملل که خواهان محکومیت جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت شده بود، تحتالشعاع مساله تخاصم جمهوری اسلامی و اسرائیل قرار گرفت. اما این شرایط دیری نپایید. خامنهای در همان سخنرانی ای چند روز قبل از حمله موشکی به اسرائیل، همزمان با رجزخوانی علیه اسرائیل علیه زنان بدحجاب هم اعلام جنگ داد و بدنبال آن، همانطور که اشاره کردید، جنگ خیابانی بی امانی میان زنان شجاع و اوباش حکومتی در گرفت. اکنون این مبارزه به یک عرصه مهم نبرد کل جامعه با حکومت تبدیل شده است.
از سوی دیگر در فردای حمله موشکی رژیم، طبق فراخوان قبلی بزرگترین تجمع اعتراضی معلمان بازنشسته سراسر کشور در تهران برگزار شد. این بزرگترین تجمع اعتراضی بازنشستگان از تهران و شهرستانهای مختلف و در واقع نقطه اوجی در اعتراضات پیگیر و مداوم بازنشستگان و کارگران، بویژه کارگران صنعت نفت، علیه فقر و فساد و در دفاع از منزلت و معیشت بود. در این مراسم بازنشستگان در اوج رجزخوانیهای جنگی حکومت با تأکید بر مطالبات بر حق و شعارهای همیشگیشان علیه فقر و فساد، فریاد زدند” رئیسی بیعرضه برگرد برو تو حوزه”. همزمان شورای بازنشستگان نیز در بیانیه ای علاوه بر طرح خواستهای معیشتی و رفاهی بازنشستگان و کل مردم بزیر خط فقر رانده شده، جنگافروزی حکومت را نیز صریحاً محکوم کرد. میخواهم بگویم جنبش کارگران بازنشسته و شاغل که مدتهاست پرچم “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” را برافراشته است تحت تأثیر فضا و تبلیغات جنگی قرار نگرفت و حتی بیشتر تعرض کرد.
حکومت این توهم را داشت که میتواند در سایه شرایط جنگی یورش جدیدی را به جامعه و انقلاب زن زندگی آزادی شروع کند. همه میدانند که مساله بیحقوقی زنان و سیاستهای ضد زن حکومت، بویژه مساله حجاب، یک رکن و عرصه مهم انقلاب است و حمله به زنان در واقع تلاشی برای بهعقبراندن کل جامعهای است که برای بزیر کشیدن حکومت بپاخاسته است. اما این نیز مثل تلاشهای قبلی حکومت با شکست کامل مواجه خواهد شد. زنان عملاً این خاکریز را فتح کردهاند و باز پسگرفتن این سنگر ممکن نیست. جمهوری اسلامی این نبرد را فی الحال باخته است و به نظر من توحشی که در خیابانها براه انداخته تا همینجا تماماً به ضرر حکومت تمام شده است.
در یک ارزیابی کلی میتوان گفت که جامعه در آستانه برآمد کوبنده و گسترده دیگری علیه جمهوری اسلامی قرار گرفته است. روز جهانی کارگر میتواند نهتنها فرصتی باشد برای تعرض بیشتر جنبش کارگری و مشخصاً جنبش علیه فقر و فساد، و گسترش مبارزه علیه حجاب اجباری و علیه اعدام و سرکوبگریهای حکومت، بلکه گام مهم دیگری باشد در پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی.
جلیل جلیلی: به مبارزات پیگیر کارگران در دفاع از منزلت و معیشت و مبارزه قهرمانانه زنان علیه حجاب اشاره کردید. آیا رابطه ای بین این دو وجود دارد؟ کدامیک از آنها باید در محور اعتراضات اول ماه مه امسال قرار بگیرد؟
حمید تقوایی: هر دو این عرصهها جبهه مهمی از جنبش سرنگونی و انقلاب زن زندگی آزادی هستند. و مردم هم این را میدانند. کارگران شاغل و بازنشستهای که با شعار اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد به خیابان میآیند میدانند که تحقق کمترین خواستهای رفاهیشان در گرو سرنگونی حکومت است. وقتی شعار میدهند “رئیسی بیعرضه برگرد برو تو حوزه” در واقع دارند علیه کل حکومت شعار میدهند. کلاً تجمعات اعتراضی کارگران شاغل و بیکار که در چندین ماه گذشته منظماً هر هفته ادامه داشته است جزء مهمی از انقلاب زن زندگی آزادی است.
مبارزه علیه حجاب هم همانطور که بالاتر اشاره کردم یک رکن مهم انقلاب است. انقلاب زن زندگی آزادی با اعتراض به قتل حکومتی مهسا بخاطر بدحجابی شروع شد و این مساله همچنان یک مساله محوری انقلاب باقی ماند. البته مبارزه علیه حجاب سابقهای به قدمت جمهوری اسلامی دارد. و جنگ خیابانی میان زنان و اوباش حکومتی که امروز شاهد هستیم نقطه اوجی در این نبرد چند دهه ای است. مشخصاً امروز مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی متن مشترکی هست که دو جنبش علیه حجاب و علیه فقر و فساد را بیکدیگر متصل میکند.
در سطح عمومی و پایهایتری هم میتوان این رابطه را مشاهده کرد. جنبش کارگری همیشه به مساله حجاب و تفکیک جنسیتی و دیگر بی حقوقیهایی تحمیل شده به زنان حساس بوده است؛ چون این نهتنها مستقیماً به ۵٠ درصد طبقه کارگر مربوط میشود بلکه مهمتر از آن مساله حجاب صرفاً اجحافی به زنان نیست بلکه پرچم یک حکومت ضد کارگر، حکومت فقر و فساد و حکومت حقوقهای نجومی فلاکت عمومی است. حجاب و کلاً زن ستیزی در واقع یک رکن سرمایه داری اسلامیزه شده در ایران است و طبقه کارگر هم بر این واقعیت آگاه است. کارگران میدانند که مبارزه علیه بی حقوقی زنان یک رکن مهم رهائی طبقه کارگر و کل جامعه است. و به همین دلیل هر ساله ما شاهد هستیم که در روز جهانی زن فعالین و تشکلهای کارگری بیانیهها و فراخوانهای پیشروئی در حمایت از جنبش رهائی زن منتشر میکنند. در روز جهانی کارگر نیز همواره دفاع از حقوق زنان یک بخش مهم بیانیهها و کیفرخواستها و فراخوانهای کارگران بوده است.
مشخصاً امسال هشت تشکل کارگری، بازنشستگان، زنان، پرستاران و دادخواهان بمناسبت اول ماه مه منشوری را به عنوان میثاق ١۴٠٣ منتشر کرده اند. این میثاق در ٧ بند تدوین شده و موضوع یک بند آن دفاع از حقوق زنان و محکومیت حجاب و آپارتاید جنسیتی است. یادآوری میکنم که در سال ١۴٠١ هم منشور ١٢ مادهای از جانب ٢٠ تشکل صنفی و مدنی که نیمی از آنها تشکلهای کارگری بودند منتشر شد که یک رکن آن دفاع از حقوق زنان بود.
بهاینترتیب میبینیم که مساله زن همواره یک امر مهم جنبش کارگری بوده است و فعالین و کمیتهها و نهادهای کارگری همیشه به این موضوع پرداختهاند و طبعاً امسال، در دل انقلاب زنانه و نبرد جانانه زنان و مزدوران حکومتی بر سر مساله حجاب، روز جهانی کارگر میتواند روز تأکید مجدد و تعرض بیشتری علیه حکومت در نبرد علیه حکومت زنستیز جمهوری اسلامی باشد.
اینها همه پیوندهای عمیقی است که بین جنبش رهائی زن و جنبش کارگری، و مشخصاً امروز میان مبارزه علیه حجاب و آپارتاید جنسیتی و مبارزه علیه فقر و فساد، وجود دارد. فعالین جنبش رهائی زن و جنبش کارگری نیز بر این واقعیت آگاه هستند و مبارزاتشان را همبسته و دوشادوش یکدیگر بهپیش میبرند.
جلیل جلیلی: شما به منشور میثاق ١۴٠٣ اشاره کردید. به نظر شما این سند در بزرگداشت اول مه و اعتراضات این روز در ایران چه جایگاه و نقشی دارد؟
حمید تقوایی: به نظر من میثاق ١۴٠٣ از جنبههای مختلفی اهمیت ویژه ای دارد. اولین نکته اینست که این میثاق گام دیگری است در ادامه منشور ١٢ ماده ای بیست تشکل که در بهمن ١۴٠١ منتشر شد. خود امضا کنندگان میثاق نیز این حرکت را ادامه منشور بیست تشکل معرفی کرده اند. خواستهای مطرح شده در میثاق هم مهمترین خواستهای منشور ٢٠ تشکل را در بر میگیرد. این مهم است که در آستانه اول ماه مه دوباره در چشم انداز جامعه منشور ٢٠ تشکل را قرار بدهیم و بر خواستها و اهدافش تاکید کنیم.
نکته بعد شرایط حاضر در جامعه است که به میثاق جایگاه ویژهای میدهد. حمله جمهوری اسلامی به زنان حمله به کل جامعه و حمله به انقلاب است. این تهاجم وحشیانه تلاش حکومت برای در هم شکستن حرکتی است که بعد از قتل مهسا شروع شد. میثاق در این موقعیت حساس پرچمی را بلند میکند برای متحد کردن نهتنها جنبش کارگری، بلکه همه فعالین جنبشهای اعتراضی و همه دستاندرکاران انقلاب زن زندگی آزادی علیه این تهاجم وحشیانه و علیه کل حکومت.
این میثاق مشخصاً با امضای اتحاد بازنشستگان، انجمن برق و فلز کرمانشاه، شورای بازنشستگان ایران، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت (ارکان ثالث)، شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران، ندای زنان ایران، و نهاد دادخواهان منتشر شده است. مضمون بندهای این میثاق – علیه فقر و فلاکت و دستمزدهای بیشرمانه ١۴٠٣، علیه مجازات اعدام، علیه بیحقوقی زنان، حجاب اجباری و آپارتاید جنسی و جنسیتی، علیه جنگافروزیهای حکومت، در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی، خواست بهداشت و آموزش رایگان، و آزادیهای بیقیدوشرط – نیز جامع و فراگیر است.
بهاینترتیب نفس انتشار این میثاق در واقع بیانگر اتحاد و همبستگی فعالین بخشهای مختلف جامعه در یک حرکت تعرضی پیشرو و رادیکال است. این همبستگی میتواند و باید گسترش پیدا کند. میثاق میتواند مورد حمایت گستردهای در جامعه قرار بگیرد: هم از جانب فعالین و دستاندرکاران انقلاب زن زندگی آزادی و هم نهادها و کنشگران جنبشهای اعتراضی. امضاکنندگان منشور نیز همه فعالین را به پیوستن به میثاق فراخواندهاند. با پیوستن به میثاق میتوانیم آنرا به پرچم اتحاد و تعرض همه فعالین در روز جهانی کارگر تبدیل کنیم.
جلیل جلیلی: با حمله موشکی به اسرائیل حکومت تلاش کرد فضای اعتراضی و انقلاب زن زندگی آزادی را تحتالشعاع فضای جنگی و تخاصمات جمهوری اسلامی با اسرائیل قرار بدهد. ولی همانطورکه توضیح دادید در این امر موفق نبود. مبارزات و تحرکات اعتراضی که به اهم آنها اشاره کردید، نهتنها متوقف نشد؛ بلکه حتی گسترش پیدا کرد و تعرضیتر شد. اول مه میتواند چه نقشی در تقویت و به جلو راندن بیشتر اعتراضات و مبارزات مردم داشته باشد؟
حمید تقوایی: حزب در اطلاعیهای که همزمان با حمله موشکی به اسرائیل منتشر کرد اعلام کرد که این جنگی علیه مردم است و حکومت تلاش میکند در سایه جنگ مبارزات مردم را در هم بکوبد. تلاش حکومت این بود که صورت مساله تقابل جامعه با خود را به تقابل خود با اسرائیل تغییر بدهد و همه توجهها در جهان و در ایران را به تخاصم میان ایران و اسرائیل معطوف کند. و امیدوار باشد بطور موقت هم شده مردم را مرعوب کند و به عقب براند. رژیم این تلاشش را با حمله مجدد به زنان شروع کرد؛ اما در ارعاب جامعه نهتنها ناکام ماند؛ بلکه خود زمینه تعرض گستردهتر زنان و کل جامعه را فراهم آورد.
امروز باید گفت که آن دوره هیاهوی جنگی رژیم سپری شده و این جامعه است که تعرض تازهای علیه حکومت را شروع کرده است. به نظر میرسد که خود مقامات حکومتی بیشتر از همه مرعوب شدهاند. دررابطهبا همین مساله حمله به زنان از آیتاللههای مختلف تا نهادهای مختلف حکومتی دچار ضدونقیض گوئی شدهاند. هر یک میخواهد خود را از “تندرویهای” اوباش حکومتی مصون بدارد و تقصیرها را به گردن دیگری بیندازد. تعابیر مختلفی از حرفهای خامنهای علیه زنان بیحجاب بدست میدهند و در رسانههایشان علیه یکدیگر قلمفرسایی میکنند. گشت ارشاد را دوباره راهی خیابانها کردند و به جایی نرسیدند و ناگزیر شدند مستقیماً سپاه را وارد قضیه بکنند. حتی وقتی از همراهی و هم نظری همه ارگانهای حکومتی در مبارزه با بیحجابی صحبت میکنند بهاینعلت است که نمیخواهند خود به تنهائی مسئولیت را به عهده بگیرند. هر نهادی دارد برای خودش شریک جرم میتراشد تا به تنهائی آماج خشم و نفرت و تعرض مردم قرار نگیرد!
اظهارنظرهایی از جانب آخوندهای درشت حکومتی دیدم که بسیار گویاست. مثلاً میگویند کلیپهای نشاندهنده خشونت ماموران در خیابانها قدیمی است! و یا در موضوع اختلاس موضوع را کش نمیدهیم، بر سر بدحجابی هم مساله را کش ندهیم! از “مظلومیت سپاه” و “توحش زنان” صحبت میکنند و اظهار لحیه های تدافعی و زبونانه ای از این قبیل!
اینها نشانههای درماندگی و بههمریختگی صفوف حکومت است. حکومت در موقعیتی ضعیفتر از حتی قبل از حمله موشکیاش به اسرائیل قرار گرفته و مردم در موقعیت تعرضیتری.
در این شرایط اول مه میتواند حرکت تعرضی جامعه را بمراتب تقویت کند. نباید زنان را در برابر حکومت تنها گذاشت. جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی و فعالین و نهادهای مبارزاتی در داخل و در خارج کشور و در سطح خیابانی و در سطح گفتمانی و مدیای اجتماعی، با صدور بیانیهها و اطلاعیهها و فراخوانها و کیفرخواستها و طومارها، باید از هر زمینه و در هر جبهه حکومت را تحتفشار قرار بدهند. بهاینترتیب جنگ خیابانی که امروز بین زنان و اوباش حکومتی در خیابانها درگیر است را میتوان گسترش داد و آنرا تبدیل کرد به اعتراض و تقابل عمومی همه مردم علیه جانیان حاکم. اول مه از این نقطهنظر میتواند یک نقطه عطف باشد. بیانیهها و فراخوانها بمناسبت روز جهانی کارگر، از جمله میثاق ١۴٠٣ دست میگذارد روی مهمترین خواستها و اهداف انقلاب و مردم را به حمایت از این خواستها و اهداف فرامیخواند. من امیدوارم این فراخوانها با استقبال همه احزاب انقلابی و نهادها و تشکلها و فعالین درگیر و دخیل در عرصههای مختلف مبارزه با جمهوری اسلامی روبرو بشود و ما در اول ماه مه، ١٢ اردیبهشت امسال شاهد خیزش عمومی جامعه نهتنها در حمایت از زنانی که قهرمانانه دارند در خیابانها با اوباش حکومتی میجنگند، بلکه علیه کل موجودیت جمهوری اسلامی باشیم.
جلیل جلیلی: به گسترش اعتراضات اشاره کردید. به نظر شما محور و مضمون شعارها و اعتراضات اول مه امسال چه باید باشد؟
حمید تقوائی: به نظر من محور مقابله با کل جمهوری اسلامی است. این طبعاً ترجمه میشود به خواستها و مسائل و عرصههای اعتراضی معینی. از جمله مسائل معیشتی و رفاهی که جنبش کارگری با پرچم معیشت منزلت و اتحاد علیه فقر و فساد پیشرو این عرصه است؛ مساله بیحقوقی فاحش زنان، حجاب اجباری و مظاهر دیگر آپارتاید جنسیتی که امروز به یک نبرد محوری با حکومت تبدیل شده؛ علیه اعدامها که امروز یک مساله مهم جامعه است و جنبش گستردهای در داخل و خارج کشور علیه اعدامهای معترضین و زندانیان سیاسی و همچنین اعدامهای مربوط به مواد مخدر شکلگرفته است؛ علیه شکنجه و تجاوز در زندانها که امروز مستنداتش در سطح بینالمللی مطرح شده است؛ محکومیت و بایکوت جهانی جمهوری اسلامی که یک محور مبارزات در خارج از کشور هست و غیره. اینها همه در واقع مهمترین محورهای تعرض جامعه علیه جمهوری اسلامی است و شعارها و فراخوانها و مضمون بیانیهها و فراخوانها و اعتراضات در اول ماه مه امسال هم باید همین باشد. روز جهانی کارگر روز بمیدان آمدن علیه فقر و فساد، علیه توحش حکومت در برخورد به زنان، علیه اعدامها، و علیه سرکوبگری و همه مصائبی است که حکومت به جامعه تحمیل کرده است.
بر متن فضای اعتراضی و در واقع انفجاری امروز جامعه میتوان و باید در روز جهانی کارگر تعرض گستردهتری در همه این عرصهها را در دستور گذاشت و چه در داخل و چه خارج کشور با پرچم زن زندگی آزادی علیه جمهوری اسلامی به میدان آمد.
٧ اردیبهشت ١۴٠٣، ٢۵ آوریل ٢٠٢۴