مندرج در ژورنال شماره ۹۴۴ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
مراسم سوگند ریاستجمهوری ترامپ را مخصوصاً دودسته با دقت دنبال کردهاند: سیاستمداران فاشیست دست راستی در دنیا و حکام اسلامی در ایران. حتماً حتی شخص خامنهای هم چهارزانو به تلویزیون زلزده بود تا بداند شارلاتان فاشیست در آمریکا برای شیاد حاکم در ایران چه نقشهای دارد. ترامپ اما حتی یک کلمه هم درباره جمهوری اسلامی نگفت!
حتماً سکوت ترامپ در آن سخنرانی، آشفتهبازار رابطه با آمریکا در میان حکام اسلامی را آشفتهتر کرده است. این سکوت میتواند یک موذیگری نوع ترامپی باشد، اما سیاست ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری اساساً همان خواهد بود که در دور اول آغاز کرد با این تفاوت که این بار جمهوری اسلامی وضعیت هشت سال پیش را ندارد. این بار توپ ترامپ پرتر است و توپ جمهوری اسلامی اصلاً باد ندارد!
خامنهای از یکطرف تا خرخره در باتلاق اقتصادی و سیاسی گیرکرده است و آرزو میکند ترکیب رئیسجمهور سادهلوح و جواد ظریف حقهباز بتواند روزنهای برای مذاکره باز کند و از طرف دیگر از ریزش هوادارانش نگران است که از او شنیدهاند مذاکره با ترامپ ممنوع است، ترامپ تقاص کشتن سلیمانی را پس خواهد داد و به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست! او مجبور است پزشکیان و ظریف را برای گدایی مذاکره اعزام کند و درعینحال خودش به لاف و گزافش ادامه دهد. تناقضی که در صفوف نظام، از مجلس اسلامی تا شورای نگهبان تا امامان جمعه و آیتاللهها و سرداران سپاه به اشکال مختلف بروز میکند.
ترامپ در مراسم تحلیفش در باره جمهوری اسلامی سکوت کرد. اما هم راه مذاکره را باز گذاشته است و هم تیم ترامپ علناً اعلام کرده برای جلوگیری از اتمی شدن حکومت اسلامی گزینه نظامی هم روی میز است. یعنی اینکه ترامپ با یکدست هویج تعارف میکند و با دست دیگر چماق بالای سر خامنهای میچرخاند. سؤال در مقابل خامنهای و حکام اسلامی این است که در تصورشان، از میان هویج و چماق کدام ممکن است سقوطشان را کمی عقب بیندازد.
واقعیت اما این است که در صفحه شطرنج سیاسی میان امریکا و جمهوری اسلامی، خامنهای در موقعیت زوگزوانگ قرار دارد. موقعیتی که در آن هر حرکتی وضعش را بدتر و موقعیتش در مقابل مردم را ضربهپذیرتر میکند.