با قیام مردم نمیشه بازی کرد – لنین

جامعه ایران در حال پس زدن و برانداختن و سرنگون کردن وشکل دادن به انقلاب علیه جمهوری اسلامی، علیه فرهنگ اسلامی-سنتی، علیه سیستم تبعیض و استثمار سرمایه داری است. با هر طغیان اجتماعی که در اعتراض به بستن روزنامه سلام در تهران، دراعتراض به دستگیری اوجالان – سوم اسفند 1377 در سنندج، در اعتراض “رای ام کو؟” در تهران و شهرستانها در1388 ، در اعتراض وسیع دی ماه 1396 ، در قیام آبان 1398 ، و دراعترضات تعطیل ناپذیر بخشهای مختلف طبقه کارگر در یک دهه اخیر صورت گرفته است، هر بار حکومت اسلامی دست به سرکوب و خشونت و وحشی گری زد. پاسخ جامعه به این سرکوب ها چیست؟ تاکتیک جنبش سرنگونی در مبارزه فعال علیه حکومت اسلامی چه خواهد بود؟ آیا جواب گلوله گلوله است؟ آیا باید فراخوان به مسلح شدن داد؟
به عنوان یک قانون جهانشمول، نه فقط “دفاع مشروع” که “تعرض” به هر حکومت سرکوبگری مشروع است. مشروع از زاویه مردم تحت ستم و سرکوب شده. مشروع از دید حق طلبی و عدالت خواهی و آزادی خواهی. مشروع از نگاه حقوق جهانشمول بشر. مشروع از نگاه همه جنبشهای اجتماعی دادخواه. و مشروع از طرف ما کمونیستها. اما آنچه که لازم به روشن کردن و روشن شدن است، “زمان” است. یعنی چه زمانی و چه وقتی بهترین مقطع برای “دفاع و یا خشونت مشروع” علیه دولت و حکومت سرکوبگر است؟ آیا امروز بخشهای مختلف طبقه کارگر مانند جنبش زنان و دانشجویان و کارگران و معلمان و بازنشستگان و غیره در حال مبارزه خشونت پرهیزهستند؟ آیا این جنبشهای اجتماعی، دست زدن به خشونت دفاعی را تایید یا رد کرده اند؟ آیا اعتصاب و به خیابان آمدن و تجمعات فی الحال موجود دفاع مشروع نیست و فقط مقابله به مثل با سرکوب حکومتی و انتقام گرفتن دفاع مشروع است؟ این سئوالات نیاز به پاسخگویی هستند.
جامعه ایران تجربه دفاع و خشونت مشروع را دارد: دفاع مسلحانه کمونیستها در کردستان علیه حمله زمینی و هوایی با فتوای جهاد خمینی در 28 مرداد 1358 و فرماندهی ابوالحسن بنی صدر که “چکمه ها را در نیآورید تا کردستان را آزاد نکنید.” یک نمونه بزرگ و با اهمیت و همه جانبه این دفاع مشروع بود، که شکست خورد. شکست خورد چون هیچ مقاومت مسلحانه مردمی نمی تواند در برابر ارتش و نظامیان مجهز به انواع سلاحهای مدرن یک دولت، مدت زیادی تاب آورد. از لحاظ قوانین بین المللی هم که توسط دولتها و با ایدئولوژی ضدمردمی ناسیونالیستی نوشته شده است، به دولتها حق داده شده که برای حفظ امنیت خود و”حق حاکمیت ملی” خود دست به سرکوب اعتراضات خشونت آمیز بزنند. در “دوئل خشونت”: بزن تا بزنم، حالا که زدی می زنم، و پاسخ سنگ کلوخ است و غیره همیشه دولتها – آنهم دولتهای دیکتاتور و فاشیست- هستند که پیروز می شوند. آخرین موارد آن هم در مقاومت مسلحانه جوانان حق طلب ماهشهر در خوزستان شاهد بودیم که مورد حمله جنایتکارانه سپاه اسلام قرار گرفت و بخون غلطید، و سپس جنایت در بلوچستان.
باید روشن باشد که، من هیچ خشونتی از طرف مردم علیه حکومت سرکوبگر حاکم، چه در گذشته و چه امروز رد نمی کنم که هیچ تایید و حمایت هم می کنم. اما در عین حال نگران و مواظب وجه زیانمند آنارشیسم که حتا خواهان حمله به اتومبیل ثروتمندان است، نیز هستم و آن را امروزمضر به حال جنبش سرنگونی می دانم. واقعیات همین امروز جامعه ایران نشان می دهد که جنبشهای متعدد طبقه کارگر مانند جنبش زنان- جنبش کارگری- جنبش دانشجویی- جنبش دفاع از محیط زیست و جانداران آن و جنبش سیاسی سوسیالیسم خواهی در حال مبارزه با حکومت اسلامی هستند، بدون آنکه بنام “خشونت-مشروع” بهانه جنایت و خونریزی به حکومت اسلامی داده باشند. زمان و یا دقیق تر”لحظه” دست زدن به خشونت-مشروع فرا نرسیده است و مقاومت گسترده و سراسری جنبشهای اجتماعی جامعه ایران، فعلن به نتیجه استفاده از تاکتیک خشونت-مشروع نرسیده است. نباید با قیام مردم بازی کرد.
اقبال نظرگاهی
14 اکتبر

اینرا هم بخوانید

ناسیونالیسم خطری که از نو باید شناخت 39: این شماره: معضل رهبری در میان ناسیونالیستهای ایرانی

آقای عطا هودشتیان در جدیدترین بحثش تحت عنوان “رهبری نوین سیاسی” بتاریخ هفتم مه 2021 …