بیش از چهار دهه است که زنان ایران تحت شدیدترین انقیاد و بیحقوقیها قرار گرفتهاند. در این چهار دهه که دورهی نوینی از مناسبات طبقاتی در ایران شکل گرفته است، از همان ابتدا تعرض به کُل بخشهای جامعه هم برای بازپسگیری حقوق و دستاوردهای آنزمانی و هم برای به مُحاق بردن تمام اقشار و لایههای اجتماعی به قصد سرکوب و خاموش کردن جامعهی برآمده از انقلاب آغاز گردید و تاکنون نیز به شدیدترین شکل ادامه دارد.
در این میان تعرض به حقوق و آزادیهای زنان شاید بیشترین و خشنترین جلوه و نمود اجتماعی را داشت. سرکوب آزادیهای فردی و حقوق اجتماعی زنان میتوانست کُل جامعه را مرعوب کند و این سرکوب و رُعب و وحشت بیشترین موهبت را برای طبقه حاکم به جهت تداوم تعرض و استثمار کُل جامعه فراهم میکرد.
اما این سرکوبگری و اختناق هیچگاه به تمکین اجتماعی زنان ایران منجر نشد و زنان چه در ظرفیتهای فردی و چه در عمل جمعی به هر شکل ممکن در مقابل دستگاه سرکوب ایستادگی کرده و برای رسیدن به آزادی و برابری در تلاشی ستودنی و شورانگیز بودهاند.
اینک دیگر هیچ بخشی از جامعه چه در میان زنان و چه مردان نیست که خواهان پایان دادن به اینهمه ظلم و بیحقوقی به زنان نباشد. جامعه انسانی امروزه دیگر کوچکترین نوع سلب آزادیهای فردی و یا بیحقوقیهای اجتماعی علیه زنان را تاب نمی آورد و در مقابل آن خواهد ایستاد.
در چند دهه گذشته، دیگر بخشهای جامعه نیز به شکلی سیستماتیک مورد هجوم همهجانبه مناسبات نابرابر حاکم بودهاند و توسط حاکمیت طبقاتی به انقیاد و بردگی کشیده شدهاند. هیچ بخشی ازجامعه نیست که آزادیهایش توسط اقلیت حاکم سلب نشده باشد و مورد شدیدترین استثمارها قرار نگرفته باشد.
از اینروست که جنبش مبارزاتی طبقه کارگر در رأس جنبش عظیم مطالباتی مردم ایران، خود را دخیل و متحد با جنبشهایی علیه انقیاد و استثمار از جمله جنبش برابری طلبی زنان در جامعه میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن اعلام همبستگی با مبارزات برابریطلبانه زنان، خود را بخشی از تلاش جامعه برای خلاصی از هرگونه تبعیض و نابرابری میداند و اعتقاد دارد تنها راه به زیر کشیدن بنیانهای اساسی نابرابری و فقر و بندگی، اتحاد و همبستگی بیشتر در میان جنبشهای اجتماعی مختلف است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
پانزدهم اسفندماه نود و نه