بیچاره ترین رئیس جمهور! مهران محبی

موقعیت پزشکیان به عنوان رئیس جمهور حکومت اسلامی بسیار رقت بار است. تا حالا هیچ یک از رؤسای جمهور رژیم به حد پزشکیان زیر فشار نبوده است. به قول خودش از زمانی که آمده است (از زمانی که رئیس جمهور شده است) هر روز بحران پشت بحران می آید.

به ریاست جمهوری رسیدن این بیچاره مقارن با اوج درماندگی رژیم و دست و پا زدن آن در عمیقترین بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ایدئولوژیکی، منطقه ای و بین المللی بوده است. دیگرهیچ مهره و مقام حکومتی ای توان و جرأت انکار بحران ها را ندارد و هر کس به دنبال یافتن مقصری می گردد تا با انداختن تقصیر اوضاع کنونی بر گردن او خود را تبرئه کند. در این میان تنها پزشکیان است که به خاطر یدک کشیدن مسؤل اجرائی حکومت که در نتیجه طرح مهندسی شده دو قطبی سازی کاذب با ظاهری ناراضی از کار حکومت به مقام ریاست جمهوری رسیده و نمی تواند خود را تبرئه کند و مدام “توسری” می خورد.

پزشکیان جایگاه یک کیسه بوکس پیدا کرده است که از هر طرف مشت می خورد و نه حق و نه توان دفاع از خود را دارد. مثل هیچیک از رؤسای جمهور گذشته نمی تواند انکارهای خامنه ای و سران دیگر حکومت را تکرار کند و یقه خود را رها گرداند. کسی مانند رئیسی هم نیست که به خاطر همسوئی ایدئولوزیکی و مکتبی و هم جناحی آشکار با خامنه ای می توانست هیچ مسؤلیتی در رابطه با اوضاع اقتصادی و اجتماعی را نپذیرد و با پشت گرمی از چنان پشتوانه هائی خود را محق و مقتدر به دادن پاسخ های تند وتیز به منتقدانش بداند.

او از نظر دسته بندی های جناحی (علی رغم اعلام سرسپردگی مطلق اش به خامنه ای) به جناح مغلوب اصلاح طلبی تعلق دارد که ده ها سال است به سیبل اتهام ها از سوی جریان غالب اصولگرایان نزدیک به خامنه ای تبدیل شده است. این کل داستان بیچارگی پزشکیان نیست. از طرفی باید هر سرزنش، هر تهدید و هر تحقیری را از هر جناحی در حکومت به خاطر هر یک از درماندگی هائی که کلیت حکومت و در رأس آن خامنه ای مسبب و مسؤل آنها هستند، بشنود و نسبت به هر “کاسه کوزه ای” که بر سرش می شکنند، صدایش در نیاید. از طرف دیگر هم، چون در جلو صف حکومت با مردم قرار دارد، فشار اعتراضات جامعه بر حکومت ابتدا از روی او رد می شود و در نتیجه زیر فشار از هر طرف است.

 پزشکیان نه می تواند بحران های حکومت را مانند رؤسای جمهور پیشین و همسو با بقیه سران انکار کند، چون گستره و عمق و تأثیر بحران ها بر مردم و در روابط منطقه ای و بین المللی به حدی رسیده که خامنه ای هم دیگر قادر به انکارشان نیست. و نه می تواند کسی دیگر را مقصر معرفی کند یا بگوید دلائل شرایط موجود، سیاستها و اعمال کلیت حکومت و خود خامنه ای هستند و یقه خود را رها کند.  بیچارگی پزشکیان در همین وضعیت که بیانگر بیچارگی کل حکومت است ریشه دارد.

بیچارگی پزشکیان واقعیتی است که هر روزه از زبان خود او اعتراف و تکرار می شود. در برابر اعتراضات مطالباتی و معیشتی بازنشستگان و کارگران با عجز و ذلالت می گوید شرمنده ام، پول نداریم و دستمان تنگ است، شما به بزرگواری خودتان ما را ببخشید. در پاسخ به اعتراضات به گرانی و تورم و عدم توانائی کنترل قیمت دلار می گوید تحریم می کنند تا نتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم ولی صبر داشته باشید تا آن را حل کنیم. نسبت به بحران های برق و گاز و سوخت هم می گوید ما مشکل داریم، با ما همراهی کنید، صرفه جوئی کنید.

در برابر ایرادات و هشدارها و تهدیدات مخالفان اش در حکومت نسبت به وضع موجود (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) هم درمانده و بی دفاع است. میگوید این مشکلات اقتصادی را ما ایجاد نکرده ایم، از دولت های قبلی به ما رسیده اند، هر کسی ادعا می کند بیاید درست اش کند. اگر قانون حجاب را ابلاغ کنیم مردم ناراضی از اوضاع اقتصادی به خیابان می ریزند و غیره و در پایان برای کاستن از حجم فشارها و تهدیدات مخالفان خود به زیر عبای خامنه ای پناه می برد و می گوید با خامنه ای در رابطه با یافتن راه حل بحران ها نشست داشته و  طرح های جدیدی از او دریافت کرده ایم!

این وضعیت حکومتی است که تا چندی پیش از زبان سرانش نمونه مدیریت در جهان بود. برای این رژیم دیگر اندک ارج و قربی باقی نمانده است. چنان به ذلالت افتاده که هیچ راهی جز رسوا کردن، بی اعتبار کردن و در نهایت قربانی کردن مهره ها و سرسپردگان خود زیر فشار اعتراضات جامعه را ندارد.

پزشکیان که به قول خودش در دوران تبلیغات کاندیداتوری ریاست جمهوری، قصدش کشاندن مردم به پای صندوق های رأی بود و واقعا نفرت و انزجار اکثریت مردم نسبت به خود را به جان خرید و همچنان با شدت بیشتری مورد تنفر است، حالا باید هر تحقیر و اهانتی از سوی هم جرمان و هم جنایتکارانش از جناح های دیگر را تحمل کند و حتی “نق” و سرزنش های هم جناحیان خودش را هم به خاطر ناتوانی در تحقق وعده های دوران کاندیداتوری اش بشنود.

 دوره ریاست جمهوری این بینوا با بحران های بی سابقه حکومت شروع شده و به قول خودش که می گوید بحران پشت بحران می آید، در ادامه در کام بحران های سخت تر و سنگین تر خواهد رفت. با این حال پزشکیان همانطور که گفته بود قصدش برای نامزدی ریاست جمهوری، آوردن مردم به پای صندوق رأی بوده و این به معنای آن است که حاضر بوده هر تنفر و انزجار مردمی نسبت به خود از یک طرف و از طرف دیگر هر فحش و مشتی از جانب خودیهای حکومتی را به جان بخرد تا به قول خودش وفاقی میان جناح های حکومتی برای نجات رژیم بوجود بیاورد. اما نتوانسته هیچ فرجی برای جمهوری اسلامی باز کند.

اعتراضات و اعتصابات رو به گسترش بخش های مختلف طبقه کارگر شامل شاغلان و بازنشستگان نسبت به معضلات معیشتی و همچنین اعتراضات عمومی به کمبودهای انرژی و تعطیلات صنایع و رکود و فروپاشی اقتصادی را نه با انداختن تقصیرات بر گردن پزشکیان و نه با عجز و لابه های پزشکیان در مقابل مردم معترض می شود مهار کرد.   همه راه ها برای نجات از سرنگونی در برابر حکومت بسته شده اند و سهم پزشکیان نیز تا زمان محاکمه در دادگاه های مردمی، ماندن در وضعیت بیچارگی است.

کارگر کمونیست ۸۶۵

اینرا هم بخوانید

مجرمان وقیح و طلبکار از مردم- مهران محبی

کارگر کمونیست ۸۶۴ بحران های حکومت از هر سو دهان باز کرده و در حال …