عصر ایران::به بهانه غرق شدن 3 دختر سیستان و بلوچستانی در گودال آب نه حواسمان به زندگیشان بود نه مرگشان سه دانش آموزی که پدر و مادرشان هزار آرزو برای آنها داشتند اما حالا سیاه پوش نبودشان هستند. این سه “دختر جان” در گودال جان دادند و صدایی هم از جایی بلند نشد. شاید اگر آنها در استخری در تهران غرق میشدند، گوش فلک از صدای ما کر میشد اما آنها در سیستان و بلوچستان مُردند و ما تنها نگاه کردیم.
منیره و مریم خدمتی و یسرا دلشب برای برداشتن آب یا آبتنی به “هوتگ” رفته بودند که به داخل آب افتادند و غرق شدند.
هوتِگ یا هوتَک نام گودال مصنوعی و یا طبیعی نسبتاً بزرگی است که آب حاصل از بارندگیها در آن هدایت و جمع آوری می شود تا در طول سال به مصارف کشاورزی و آشامیدنی انسان و حیوانات اهلی و وحشی میرسد، این گودال در زبان بلوچی در منطقه بلوچستان ایران به هوتِگ مشهور است.
سه دانش آموزی که پدر و مادرشان هزار آرزو برای آنها داشتند اما حالا سیاه پوش نبودشان هستند. این سه “دختر جان” در گودال جان دادند و صدایی هم از جایی بلند نشد. شاید اگر آنها در استخری در تهران غرق میشدند، گوش فلک از صدای ما کر میشد اما آنها در سیستان و بلوچستان مُردند و ما تنها نگاه کردیم.
برای ما قتل استاد به دست شهردار سابق، دادگاه تهیه کننده شهرزاد، دعوای پرسپولیس و سپاهان و … مهم تر بود. این خبرها جذابتر بودند تا سه کودکی که قربانی فقر و کمبود امکانات سیستان و بلوچستان شدند.
باورش سخت است که هنوز مردمی هستند که آب آشامیدنی خود را از گودالهای طبیعی بر میدارند اما ما انگار نه انگار.
هزار فریاد بر سر مسؤولان میزنیم که چرا به سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق کمتر برخوردار ایران نمیرسید اما وقتی پای خودمان به میان میآید، فقط نگاه میکنیم.
چه اتفاقی تلخ تر از این. سه دانش آموز دختر مُردند و ما رسانههایی فقط خبرش را کار کردیم. حواس بیشتر به سعادت آباد بود.
حتی برای خبر مرگ هم تبعیض قائل میشویم.
در متن خبر ارسالی یکی از خبرگزاریها آمده بود:« از این سه دختر معصوم دو نفر آنان ۹ و ۱۰ ساله و در سال تحصیلی جاری در پایههای تحصیلی دوم و سوم ابتدایی مشغول به تحصیل بوده، لیکن از آن جایی که فعالیت مدارس ابتدایی استانهای گرمسیر تا ۳۱ اردیبهشت بوده و پس از آن دانشآموزان در تعطیلی به سر میبرند با توجه به تاریخ و مکان حادثه، موضوع به هیچ عنوان به مدرسه و آموزش و پرورش ارتباطی ندارد.»
سریع به دنبال این بودیم که بگوییم مقصر نیستیم. این سه دانش آموز قربانی بی احتیاطی خود شدند. بله، مشکلات سیستان و بلوچستان به هیچ کس ارتباط ندارد.
به آموزش و پرورش، وزارت کشور، مجلس و … چه ارتباطی دارد که سیستان و بلوچستان امکانات یک زندگی عادی را ندارد. به آنها چه که هنوز مردم آب را از گودالهای طبیعی بر میدارند. به آنها چه که بچهها از کمترین امکانات برای تفریح و زندگی برخوردار هستند.
بگذاریم همه نگران تهران و شهرهای بزرگ باشیم. به ما چه که در سیستان و بلوچستان، اهواز و حمیدیه، مریوان و … چه میگذرد.
این بچهها مظلومانه زندگی کردند و مظلومانه مُردند و بیچاره ما که نه حواسمان به زندگی آنها بود نه مرگشان.