تصویب لایحه “عفاف و حجاب” توسط شورای نگهبان، آن هم در دومین سالگرد قتل ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی، نشانگر شکست عمیق و ناتوانی جمهوری اسلامی در برابر اراده و مبارزه بیوقفه زنان و انقلاب جاری است.
این رژیم بار دیگر تلاش میکند با وضع قوانین سرکوبگرانه، سلطه خود را بر زنانی که در خط مقدم مبارزه برای آزادی و برابری و سکولاریسم ایستادهاند، تحمیل کند؛ اما چهار دهه مبارزه زنان ایران، از ۸ مارس ۵۷ تا امروز، ثابت کرده که سرکوبها هرگز آنها را تسلیم نکرده و نخواهد کرد.
از تظاهرات ۸ مارس ۵۷ پس از فرمان خمینی به حجاب اجباری که اساس ایدئولوژی زنستیزانه رژیم را به چالش کشید، تا اعتراضات علیه اسیدپاشیهای زنجیرهای به صورت زنان، تا کارزارهایی همچون “دختران خیابان انقلاب” و “حجاب بیحجاب” که جملگی از شاخصها و مقدمات وقوع یک انقلاب زنانه در ایران بودند، زنان ایران نشان دادهاند که به حجاب و عفاف و قوانین اسلامی تمکین نمیکنند و در برابر هیچگونه سرکوب و توحشی قصد عقبنشینی ندارند.
انقلاب زن زندگی آزادی که در جهان از آن بعنوان اولین انقلاب زنانه تاریخ بشریت یاد میشود، ادامه همین مبارزات است که اکنون به حرکتی ریشهدار و عمیق و غیرقابل توقف و بازگشت تبدیل شده است و جمهوری اسلامی هر چه بیشتر به خشونت و سرکوب و تحمیل متوسل شود، بیشتر به نابودی خود نزدیک میشود.
کارزار حجابسوزان که در ماههای نخست این انقلاب به عنوان نماد خشم و طغیان زنان علیه حجاب اجباری آغاز شد، پایههای ایدئولوژیک رژیم را لرزاند. اکنون، “بیحجابی سراسری” به یکی از اصلیترین اشکال مبارزه و مقاومت روزانه تبدیل شده و زنان با به چالش کشیدن حجاب این نماد سرکوب، جامعه را در مسیر لغو عملی حجاب اجباری قرار دادهاند. این مقاومت، تهدیدی جدی علیه جمهوری اسلامی است که با جنگ علیه زنان سعی در بقا دارد.
تصویب لایحه “عفاف و حجاب” نشان میدهد که جمهوری اسلامی، در مواجهه با انقلاب زن زندگی آزادی، تنها به ابزار سرکوب متوسل شده است. رژیم تلاش میکند که با تصویب قوانین زنستیزانه، کنترل زنان و به تبع جامعه را به دست گیرد، اما روند مبارزه زنان و اعتراضات موجود در جامعه نشان داده که این قوانین تنها آتش خشم و مقاومت را شعلهورتر میکند.
کارزارهایی همچون “من یک نفرم، یکی از بیشمار زنان شهر” که در دومین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی شکل گرفت، گواه شجاعت و ایستادگی و عزم راسخ زنان ایران برای رهایی از حجاب و حکومت اسلامی و برگشت ناپذیری از این مسیر تاریخی است. هر زنی که امروز بدون حجاب در خیابانهای ایران قدم میگذارد، نماد یک انقلاب زنانه علیه حجاب و عفاف و کلیت رژیم است که ضربهای مهلک به قلب رژیم میزند. تصویب لایحه حجاب و عفاف نه تنها رژیم را از بحران سیاسی حجاب نجات نخواهد داد بلکه آن را بیشتر در باتلاق سرنگونی فرو خواهد برد.
این جنگ آشکار رژیم علیه زنان و حمله به مدنیت و حقوق انسانی، به نقطهای رسیده که همگان باید بیش از پیش در برابر آن متحد شوند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، وقت آن رسیده که عموم مردم ایران دوشادوش زنان شجاع، به یک حرکت جمعی علیه حجاب و عفاف بر بستر انقلاب زن زندگی آزادی بپیوندند. این مبارزه نه تنها برای حقوق زنان، بلکه برای آزادی و حقوق اولیه انسانی است. با همبستگی و حمایت وسیع از مبارزه بی وقفه زنان، این انقلاب عظیم قطعا به پیروزی نزدیکتر خواهد شد. ما میتوانیم با اتحاد و همبستگی و سازماندهی اعتراضات و اعتصابات سراسری به سرکوب و خشونت و جنایت و کلیت این رژیم پایان دهیم.
زن زندگی آزادی؛ پایان جمهوری اسلامی و آغاز رهایی زنان و کل مردم ایران!
تشکل انقلاب زنانه
۵ مهر ۱۴۰۳