بعد از عدم پذیرش درخواست مذاکرات که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ به جمهوری اسلامی داده شده بود تحریم های گسترده دامان رژیم ایران را گرفت. بیشترین حجم تحریم ها در زمینه نفت و گاز و محصولات پتروشیمی بود. رژیم مرتب از بلندگوهای تبلیغاتی خود ندای بی تاثیر بودن تحریم ها را سر می داد و با تکبر صحبت از استقامت مردم ایران در برابر تحریم های ناجوانمردانه را فریاد می زد. با گذشت بیش از 18 ماه از آغاز تحریم های گسترده اینک شاهد به گل نشستن کشتی اقتصاد رژیم هستیم. صادرات نفت که بعد از برجام به بیش از 2 میلیون بشکه در روز رسیده بود و درآمد های سرشار از فروش محصولات پتروشیمی حاصل شده بود اینک تقریبا به صفر رسیده است. رژیم که با میلیارها دلار بدست آمده مشغول جنگ افروزی در منطقه بود و هرگز به مردم مظلوم ایران توجهی نداشت حتی به فکر روزهای سخت و درماندگی خود نیزنبود.
با اعلام لایحه بودجه سال 99 به مجلس از سوی روحانی گفتند بودجه سال بعد انقباضی است. یعنی علی القاعده باید در آن خیلی از هزینه ها حذف شده باشد. اما بطور مثال نه تنها بودجه تبلیغات ده ها نهاد مذهبی افزایش داده شد بلکه شاهد افزایش بودجه های نظامی مزدوران نظام هم بودیم. از جمله بودجه سپاه پاسدارن از 15 هزار میلیارد تومان مصوب سال 1398 به 18 هزار و 315 میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. بودجه ارتش از 10 هزار و 24 میلیارد در سال 98 به 11 هزار و 978میلیارد تومان در سال 99 افزایش یافت. بودجه نیروی انتظامی از 11 هزار و 521 میلیارد تومان در سال 98 به 17 هزار و 444 میلیارد تومان رسید. بعلاوه بودجه وزارت دفاع در بخش دستگاههای سیاست گذار از 38 هزار میلیارد به 41 هزار و 575 میلیارد تومان افزایش یافت و بودجه وزارت دفاع و ستادکل نیز در بخش اعتبارات هزینههای دستگاههای اجرایی به ترتیب از هزار و 700 میلیارد در سال 98 به 2 هزار و 500 میلیارد در سال 99 و از 238 میلیارد به 246 میلیارد تومان در سال 99 افزایش داشته اند.
طبعا برای حکومت اسلامی آنهم بعد از خیزش آبان ماه چنین افزایش هایی در بودجه حیاتی بود. تا بازهم مردم را سرکیسه کنند و هر صدای اعتراضی را عقب بزند. تا به لطف حکومت آیت الله های میلیاردر بعد از گذشت 40 سال بازهم شاهد تیره روزی های بیشتر مردم و ادامه سیاستهای وحشیانه این حکومت در عراق و سوریه و افغانستان و یمن و … باشیم.
بودجه سال ٩٩ بودجه یک حکومت ورشکسته اقتصادی و به بن بست رسیده است. نفت که منبع اصلی درآمد آنست هم به لحاظ تحریم ها و همه به لحاظ فرسودگی ساختار خود این صنعت و عقب بودن از نظر تکنولوژی امروز دنیا، جایگاه خود را از دست داده است. با طرحهایی چون بودجه سال ٩٩ بطور واقعی تحریم ها بارش تماما بر شانه های نحیف مردم ایران گذاشته شده است. از جمله گام اول تعرض به زندگی و معیشت مردم افزایش 3 برابری قیمت بنزین بود. و وقتی مردم ایستادند با سرکوب پاسخ گرفتند و هفت هزار نفر بازداشت شدند و ١٥٠٠ نفر به قتل رسیدند. و این چنین است که جدالی بزرگ بر سر زندگی و معیشت در جامعه در جریان است. خیزش آبان را سرکوب کردند. اما بعد از کشتار سرنشینان هواپیمای مسافری اوکراین مردم متعرض تر و سرنگونی طلبانه تر به خیابان آمدند و پاسخ سرکوبگری های حکومت را دادند. با شعار کشته آبان ما ، هزار و پانصد نفر، جمهوری اسلامی نابود باید گردد اتمام حجت خود را کردند.
اما تعرض رژیم به کار و معیشت مردم ادامه دارد. این تلاش یک حکومت مستاصل برای خریدن چند صباحی عمر بیشتر برای خود است. از جمله یک نتیجه تحریم ها و اقتصاد داغان حکومت بیکارسازی های گسترده است و همین الان جمهوری اسلامی در حال تدارک اخراج گسترده کارگران حوزه نفت و گاز است. البته قرار بود اخراج کارگران نفت و گاز در ابتدای پاییز 98 انجام شود ولی با خیزش آبان ماه به دستور وزیر نفت این اقدام به پایان سال 98 موکول شد. امیدشان اینست که با فروکش کردن اعتراضات این پروژه را اجرایی کنند. در همین راستا شرکت های بزرگ نفتی از جمله پتروپارس, مپنا, سپانیر(قرارگاه خاتم) و شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC)در سرلیست شرکت هایی قرار دارند که مجوز اخراج نفرات را دریافت کرده اند. نقشه کارشان نیز اینست که در گام اول تعداد بسیار زیادی از کارگران اقماری این شرکت ها اخراج شوند و در گام های بعد پرسنل بومی به شکل بسیار گسترده اخراج گردند. درز خبر بیکارسازی ها فضای اعتراض در میان کارگران نفت را داغ کرده است. همین جا بد نیست که خاطر نشان کنیم که میانگین حقوق یک کارگر اقماری با احتساب هزینه های اقامت، رفت وآمد و غذا و بیمه به 4 میلیون تومان هم نمی رسد که در مقایسه با دریافتی های بسیار سنگین عده ای ازمدیران و سرپرستان این شرکت ها که به طور میانگین 30 میلیون در ماه است (بدون در نظر گرفتن کارانه، پاداش ….) رقم ناچیزی است. بگذریم که حقوق حدود 30 میلیون مربوط مدیران میانی این شرکت است. اما اعضای هیات مدیره یا مدیران عامل درآمد های میلیاردی دارند و از خودی هایشان هستند. طبعا ٤ میلیون تومان سقف حقوقهای کارگران در یک بخش صنعتی کلیدی است. و خود حکومت خط فقر را بالای هشت میلیون تعریف کرده است. از همین رو علاوه بر خطر بیکار سازی ها، حقوقهای کم نیز صدای کارگران را بلند کرده است.
اکنون سوال کارگران این است که چرا برای صرفه جویی باید کارگران اخراج شوند و درآمد میلیاردی مدیران حفظ شود!
چطور باید از این اقدام جلوگیری کرد؟
پاسخ ما کارگران به این وضعیت، زمینه سازی اعتصابی سراسری از طریق ایجاد جمع های اولیه سازماندهی اعتراض که همانا شورای سازماندهی ماست و دخالت مستقیم بدنه کارگری صنعت نفت در این مبارزات از طریق گروههای مبارزاتی ای که ایجاد میکنیم و متحد شدن بر سر خواستهایمان است. ما در مقابل بیکارسازیها خواهیم ایستاد. ما خواستار برچیده شدن حقوقهای نجومی هستیم.ما خواستار افزایش سقف حداقل حقوقها به بالای خط فقر هشت میلیونی هستیم. ما خواستار لغو طرح بودجه ضد کارگری حکومت برای سال ٩٩ هستیم. ما خواستار درمان رایگان برای همه مردم و تحصیل رایگان برای همه کودکان هستیم. ما کوتاه نمی اییم.
اینجانب به عنوان نگارنده این مطلب کارگر یکی از شرکت های مجموعه نفت هستم،. و به عنوان یک کارگر در حال تلاش برای شفاف سازی ذهن همکران و کارگران شرکت های دیگر هستم. امیدوارم با برداشتن این گامها به نتیجه برسیم و جلوی تعرضات حکومت به کارگران و بیکارسازیها را بگیریم. ٤٠ سال حاکمیت این حکومت چیزی جز فقر، تبعیض، نابرابری و بی تامینی نبوده است. از همین رو مبارزه مردم امروز دیگر از بودجه دولت و غیره فراتر میرود. ادامه این وضعیت برای کارگران و مردم ممکن نیست. مردم کل این نظام را نمیخواهند و در همین هفته دیدیم که به خیابان آمدند و پیام انقلابشان را با شعارهای رادیکال و سرنگونی طلبانه دادند.
سخن آخر اینکه تداوم اعتراضات امروز ما مردم، اعتصابات سراسری است. زمینه های آن در صنعت نفت فراهم است. باید همه جا به تدارکش برویم.
مهرداد شباهنگ
کارگر کمونیست ٦٠٦