جمهوری اسلامی، حکومت فقر و گرانی، باید برود!

در تازه ترین گزارش مرکز آمار حکومت آمده است که  تورم در تیرماه امسال به ۴۰ درصد رسیده است. گزارش مرکز آمار میگوید: خانوارهای ایرانی در این روزها حداقل ۴۸ درصد بیشتر از همین دوره در سال گذشته برای تامین زندگی خود هزینه کردند. تورم نقطه به نقطه (نسبت به ماه مشابه در سال قبل) ۴۸ درصد است. به عبارتی مردم در تیرماه امسال نسبت به تیرماه سال گذشته ۴۸ درصد بیشتر بابت خرید کالا و خدمات خود هزینه کرده‌اند.

بر اساس این گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا  موضوع درصد و میزان گرانی کالای های اساسی را مورد بررسی قرار داده و به این نتایج رسیده است:

گروه خوراکی‌ها ۷۲ درصد افزایش هزینه داشته و آشامیدنی‌ها ۷۱.۹ درصد نسبت به تیرماه سال گذشته افزایش دارد. گوشت قرمز ۹۴ درصد نسبت به تیرماه سال گذشته افزایش قیمت دارد، گروه ماهی‌ها ۱۰۶ درصد؛ شیر، پنیر و تخم‌مرغ ۵۸ درصد گران شده اند. در مسکن افزایش ۲۳ درصدی، مبلمان ولوازم خانگی ۸۰ درصد، حمل و نقل ۵۶ درصد و تفریح و فرهنگ تا ۷۳ درصد افزایش هزینه وجود دارد.

اینها نتایجی است که خبرگزاری حکومتی به آن رسیده که بخشا تائید افزایش گرانی ها سرسام آورو بی اثر بودن افزایش دستمزدها را نشان می دهد. اما واقعیت گرانی و افزایش هر روز گرانی ها، بویژه  افزایش قیمت کالاهای اساسی مورد مصرف عموم بسیار بیشتراز این محاسبات تورم و دستمزدهای کارگران می باشد.

بر اساس گزارشات بانک جهانی جمهوری اسلامی بالاترین میزان تورم و گرانی را در خاومیانه دارد. میزان این گرانی ها بسته به گروههای مختلف کالایی و تولیدات متفاوت می باشد. در بخش تامین کالاهای اساسی مورد نیاز و مصرف عموم مردم در ایران، با گرانی های بین ۷۰ تا ۱۰۰ درصد در چهار ماه گذشته سال جاری روبرو هستیم. این گزارش را بخشا مرکز پژوهش های رژیم نیز تائید کرده است.

درکناراین گرانی های سرسام آور، دستمزدهای کارگران منجمد شده است، حتی از وعده اعمال افزایش دستمزدهای بالای ۳۰ درصدی که حکومت در اوایل امسال اعلام کرد، خبری نیست. هنوز بخش عمده کارگران حداقل دستمزدهای  پایه سال ۹۷ را دریافت کرده و دولت و کارفرمایان مدعی هستند که نیاز بیشتری به “تدقیق و حساب و کتاب” داشته و بخشا منتظر “صدوراحکام اجرایی دستمزدها” توسط دولت روحانی می باشند.

لازم به توضیح است که دولت روحانی حداقل دستمزدهای  سال ۹۸ را ۱ میلیون و ۵۱۶ هزار و ۸۲۲ تومان تعیین کرد و ادعا کرد افزایش ۳۶ درصدی می باشد. همزمان با توصیب دستمزدهای ۹۸ دولت در اقدامی  موضوع بسته های حمایتی برای اقشار کم درآمد را پیش کشید. بعدها موضوع افزایش حق مسکن کارگران از ۴۰ هزار تومان به ۱۰۰ هزار تومان را بسته به سنوات و سابقه کارگران پیش کشید. این دو مورد آخر تقلای دولت برای آرام کردن کارگران در اعتراضات آنها به افزایش چندرغاز دستمزدها بود. از عملی شدن این دو مورد هم خبری نیست. حتی اگر این دو مورد هم عملی شود فرقی در افزایش دستمزدهای کارگران وافزایش قدرت خریدشان، با توجه به تورم و گرانی لجام گسیخته موجود، نمی کند. کارگران فقیر تر و سفره هایشان خالی تر از هر روز دیگر میشود.

یک نکته دیگر که حائز اهمیت می باشد این است که دولت روحانی دستمزدهای سال ۹۸ را بر اساس تورم سال ۹۷ محاسبه کرده و میزان حداقل دستمزدها را اعلام کرد. مقایسه تورم سه  چهار ماهه امسال که رقمی بالای ۴۰ درصد می باشد، نشان میدهد که ۱۰ درصد دستمزدهای کارگران قبل از هرگونه افزایش دستمزدهایشان، به دلیل تورم ۴۰ درصدی آب شده است. می ماند افزایش مورد ادعای ۳۶ درصدی که آن هم بر اساس محاسبات برخی نهادهای حکومتی فقط کفاف سه هفته بدون هزینه مسکن و حمل و نقل و سایر موارد را می کند. البته اینها با وقاحت هم تاکید می کنند بر اساس مقایسه با تورم سال قبل.

در کنار این وضعیت اسفناک، میلیونها کارگر باید برای نقد کردن همین چندرغاز دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر رسمی اعلام شده توسط حکومت، دست به اعتراض و مبارزه بزنند. میلیونها کارگر ماهها بدون دستمزد و در بدترین شرایط کار کرده و روزگار می گذرانند به این امید که زمانی دستمزدهای عقب افتاده شان را دریافت خواهند کرد. فقرو فلاکت، نگرانی و ترس از آینده  نامعلوم، بویژه خطر اخراج های گسترده که ادامه دارد، کل زندگی و معیشت و حتی بخشا بقای طبقه کارگر در ایران را با تهدیدات و مخاطرات جدی روبرو کرده است.

بر اساس محاسبات نهادهای حکومتی بیش از ۸۰ درصد کارگران مقروضند. موضوع “زندگی های قرضی” و  قرض بالا آوردن  با این امید که کارگران کار می کنند و بالاخره قرض هایشان را زمانی خواهند پرداخت، تبدیل به یک پدیده عمومی در جامعه شده است.  بدین ترتیب آینده کار و درآمد های کارگران، تازه اگر چیزی برای تامین هزینه های زندگی شان باقی مانده باشد، باید صرف پرداخت دیون خود بکنند.

دولت روحانی و کارفرمایان  که همزمان در تدارک شدید ترین حملات برای تعرض به سطح زندگی و معیشت یک جامعه ۸۰ میلیونی را در سر می پرورانند، بیشرمانه از کارگران می خواهند “صبر داشته باشند، بیشتر کار بکنند تا رونق اقتصادی” ایجاد شود. وقاحت و شارلاتانیزم آخوندی این جماعت حد و مرزی ندارد.

دولت روحانی، کارفرمایان و در کل نظام سرمایه داران آدمکش حاکم در ایران مسئول مستقیم این وضعیت می باشند. حکومت دزدان و اختلاسهای نجومی هر روز برخی پرونده های دله دزدانشان را علنی کرده و به دادگاه می برند. همزمان مافیای عظیم غارت و چپاول و اختلاس در کل حکومت نهادینه شده و فساد به امری عادی بدل شده است.

دزدی و چپاول و فساد گرچه بخشی از کاراکتر و خصوصیت جنایتکاران حاکم است اما سرعت و ابعاد دزدیهای آشکار در این حکومت نشانه اینست که ماندگاری این رژیم برای خود سردمداران حکومت نیز زیر سوال است. اقتصاد ورشکسته این رژیم و موقعیت سیاسی و انزوای بین المللی و بخصوص نفرت میلیونی مردم از این حکومت چشم انداز تاریکی در مقابل سران و کاربدستان آن قرار داده است. فقط بفکر این هستند که تا حد ممکن بدزدند و درصورت لزوم فرار کنند. جامعه و مردم و حق کارگر و امثال اینها در قاموس این موجودات اسلامی جائی ندارد. با همین مورد اخیر، یعنی ماجرای گم شدن ۵ میلیارد یورو در چهار وزارتخانه که مشغول واردات کالاهای اساسی بودند و ۵ میلیارد را گرفته و کالایی وارد نکرده اند، کافی است تا دستمزدهای میلونها کارگر را پرداخت کنند. تامین یک زندگی حداقلی هیچ موقع فکر و ذکر این جانیان نبوده است. سرکوب، زندان، اعدام، دزدی و غارت و اختلاس، تامین هزینه های حمایت از تروریسم اسلامی و سرپا نگه داشتن دم و دستگاه عریض و طویل حکومت آدمکشان اسلامی، تنها اولویت اینها می باشد. آن زندگی بخور نمیری هم که کارگران و مردم دارند، حاصل و ثمره اعتراض و مبارزه شان است که به حکومت دزدان تحمیل کرده اند. تغییر زندگی مردم و عبور از فقر و فلاکت روزافزون فقط با سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن است.

طبقه کارگر ایران پیشاپیش مردم معترض و عاصی از این وضعیت بطور متحد و یکپارچه، و با ایجاد تشکل های مستقل و سراسری اش، میتواند با مبارزات گسترده و سراسری خود در برابر تعرضات حکومت سرمایه داران بایستد و  رژیم را وادار به عقب نشینی کند. تنها قدرت اعتراض و تشکل  طبقه کارگر با خواستهای روشن و فوری اش، آن نیرویی است که می تواند به این فقر و فلاکت پایان بدهد. پایان دادن به این وضعیت امر فوری طبقه کارگر و مردم محروم ایران است که میخواهند هرچه زودتر دست این حکومت جنایتکار از سر مردم کوتاه شود و جامعه ای آزاد و برابر و مرفه برپا کنند.

کارگر کمونیست ۵۸۳

محمد شکوهی

۳۰ جولای ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

۷ خوان ۷ تپه با اسماعیل بخشی