حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، اوضاع به کدام سمت میرود؟دو سئوال از حمید تقوایی
محسن ابراهیمی: بعد از شوک اولیه و آشفتگی در صفوف حکومت اسلامی بعد از قتل حسن نصرالله، حکام اسلامی بالاخره تصمیم گرفتند در سطح وسیع به اسرائیل موشکهای بالیستیک پرتاب کنند. خامنه ای در روزهای اول بعد از قتل نصرالله به جای وعده “انتقام سخت”، کمک به حزب الله را به مسلمانان جهان حواله داد. فکر میکنید چه محاسباتی در بالای حکومت منجر حمله وسیع موشکی به اسرائیل شده است.
حمید تقوائی: جمهوری اسلامی به یک وضعیت باخت باخت دچار شده است. حزب الله تنها یک نیروی نیابتی مثل حماس و یا حوثی و حشدالشعبی نیست بلکه تماما دست ساز جمهوری اسلامی است و محور حضور و نفوذ رژیم در منطقه و در میان دیگر نیروهای اسلامی در منطقه به شمار میرود. حمله هفته اخیر اسرائیل به حزب الله با حذف حسن نصرالله و تقریبا تمامی رهبران رده بالای این سازمان ضربه مهلکی به جمهوری اسلامی و موقعیت و نفوذ منطقه ای او زده است. ازینرو جمهوری اسلامی بخاطر حفظ موقعیت و آبرو و اعتبار خود در جنبش تروریسم اسلامی هم شده خود را ناگزیر به پاسخگوئی میداند. از سوی دیگر حکومت بخوبی میداند که امکان و توان درگیری مستقیم با اسرائیل را ندارد. سکوت اولیه جمهوری اسلامی و سپس حمله موشکی به اسرائیل نتیجه این دو جنبه متناقض است. ظاهرا خامنه ای به این نتیجه رسیده است که بی عملی در قبال حملات کوبنده اسرائیل به حزب الله ته مانده اعتبار و نفوذش در میان نیروهای اسلامی- که حکومت آنرا محور مقاومت مینامد- را بر باد خواهد داد و این بنوبه خود به ضعف و درماندگی بیش از پیش حکومتش در داخل ایران و مقابله اش با مردم بپاخاسته ایران منجر خواهد شد.
اما از سوی دیگر موشک پرانی اخیر به اسرائیل نیز با احتمال زیاد با واکنش کوبنده ای از جانب اسرائیل روبرو خواهد شد. و این نیز حکومت فی الحال متزلزل جمهوری اسلامی را بیش از پیش به لرزه مرگ خواهد انداخت. در هر حال بازنده این شرایط تازه خامنه ای و حکومت خونریزش خواهد بود.
محسن ابراهیمی: پاسخ احتمالی اسرائیل چه میتواند باشد؟ آیا گسترش جنگ به داخل ایران میتواند فضا را برای جنبشهای اعتراضی مردم علیه حکومت اسلامی و جنبش سرنگونی تنگ کند یا برعکس میتواند فرجه ای برای زدن ضربه نهایی به جمهوری اسلامی باز کند؟
حمید تقوائی: مقامات اسرائیل از جمله نتانیاهو در سخنرانیش در سازمان ملل بارها اعلام کرده اند که پاسخ آنان به هر حمله ای از جانب جمهوری اسلامی حمله مستقیم به ایران خواهد بود. نتانیاهو بعد از حمله به حزب الله نسبت به ٦ ماه قبل که پاسخ محدود و کنترل شده ای به موشک پراکنی جمهوری اسلامی داد دارای موقعیت بسیار قدرتمند تری است. حمله مستقیم اسرائیل این بار حمایت صریح تر آمریکا و دول غربی را نیز با خود دارد و این شرایط حمله قریب الوقوع و کوبنده اسرائیل را بسیار محتمل میکند.
در رابطه با قسمت دوم سئوال شما باید بگویم که هر ضربه ای به جمهوری اسلامی مبارزه مردم برای بزیر کشیدن حکومت را تسهیل خواهد کرد. در عین حال اگر و به هر اندازه که حمله اسرائیل با کشتار مردم و تخریب شهرها و خانه و کاشانه مردم همراه باشد این امر علاوه بر جنبه انسانی از نظر سیاسی نیز میتواند عاملی علیه جنبش انقلابی مردم باشد چرا که میتواند صورت مساله و محور مبارزات مردم را از سرنگونی به قطع جنگ تغییر بدهد. این احتمالی است که حکومت نیز روی آن حساب میکند و به نظر من با چنین محاسبه ای ریسک ورود به درگیری مستقیم با اسرائیل را پذیرفته است. اما میتوان و باید این محاسبه رژیم را نیز نقش بر آب کرد. در صورت آغاز جنگ مستقیم اسرائیل و جمهوری اسلامی وظیفه أحزاب انقلابی مانند حزب ما تمرکز بر جنبش سرنگونی طلبی و تقویت و پیشبرد انقلاب زن زندگی آزادی در دل جنگ و شرایط جنگی خواهد بود. حتی بهترین راه پایان یافتن چنین جنگی سرنگونی جمهوری اسلامی بقدرت انقلاب مردم است. بسیاری از انقلابهای عصر ما در شرایط جنگی رخ داده و به پیروزی رسیده اند و در ایران هم میتواند چنین اتفاقی بیفتد. موضع ما همواره و در مقاطع مختلفی که احتمال حمله نظامی به جمهوری اسلامی بالا گرفته است تقویت مبارزه علیه حکومت و متمرکز شدن بر انقلاب علیه جمهوری اسلامی بوده است و این بار نیز سیاست و جهتگیری عملی ما همین خواهد بود.
۱۰ مهر ۱۴۰۳ ، ۱ اکتبر ۲۰۲۴
برای انتشار در نشریه ژورنال شماره ۸۵۰
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳، ۲ اکتبر ۲۰۲۴