مندرج در ژورنال شماره ۹۸۸ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
مسعود پزشکیان، روز شنبه ۲۵ اسفند با حضور در جلسۀ شورای برنامهریزی و توسعۀ استان تهران هشدار داد که “خطر بیخ گوش تهران” است و ناترازیهای آب، مسکن و آموزش و پرورش به حدی رسیده که عملاً زندگی در پایتخت را ناممکن کردهاند.
ظاهراً پزشکیان دارد مشکلات تهران را برمی شمارد و دست یاری به سوی همۀ کارشناسان، “دانشمندان و علما” برای حل مشکلات پایتخت دراز کرده است. اما این هشدار به کل حکومت و از جمله به شخص خامنهای است که منتظر یک خیزش عظیم مردمی باشند. او از ناترازی ها میگوید و نیمی از این “ناترازیها” را درز میگیرد. او از حقوقهای بخور نمیر حرفی نمیزند؛ از فروپاشی اقتصادی جمهوری اسلامی هم چیزی نمیگوید. پزشکیان تنها نیم نگاهی به اوضاع وخیم پایتخت می کند و هشدار میدهد اگر به داد حکومت نرسیم با شورش اجتماعی سیلآسا روبرو میشویم.
هدف از این هشدار مشخصاً این است که خامنهای از خر شیطان پایین بیاید و جام زهر مذاکره را با هر شرایطی که دیکته میشود بپذیرد و در عوض فرصت بخرند تا با آزاد شدن صدها میلیارد دلار فکری به حال این اقتصاد ویران شده بکنند. اینکه این راه حل باشد نیز خودشان خوب میدانند شل کردن سرِ کیسه مذاکره تازه اول بدبختی جمهوری اسلامی خواهد بود. مذاکره فقط بر سر عدم دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای نیست. دوره گذشته است و رژیم شدیداً در منطقه و داخل ایران تضعیف شده است. حالا وقت بلند کردن پرچم سفید است نه بیشتر.
هنوز کشمکش دو دیدگاه در جمهوری اسلامی به موازات هم به حیات خود ادامه میدهد. یکی همان خط خامنهای که میداند با یا بدون مذاکره کلاهش پس معرکه است و یک دیدگاه که میگوید تا دیر نشده آنچه که از رژیم باقی مانده است باید حفظ شود تا در آینده فکری به حال بدبختیهای حکومت بشود.
مردم در این میان تماشاچی نیستند. هر دیدگاهی که در بالای حکومت دست بالا پیدا کند، راه مردم همان است. با یا بدون مذاکره باید با تمام قوا برای سرنگونی در میدان بود و کار رژیم را یکسره کرد. تنها در این صورت مهمترین قدم به سوی آزادی و برابری و رهایی برداشته میشود.