مردم خوزستان بعد از سالها درگیری با مشکلات عدیده ای که در طی ۴۲ سال گذشته عامل اصلی آن چیزی بجز سیاستهای دزد محورانه حکومت اسلامی نبوده است، به تنگ آمده اند. مردم منطقه واقف از اینکه حکومت بعد از اعتراضات و اعتصابات گسترده و طولانی مدت کارگران بخصوص هفت تپه در سالهای گذشته ضمن پیروزی نسبی در خلع ید از مدیریت هفت تپه و الگو شدن مبارزات این کارگران برای سایر بخشهای کارگری در برابر حکومتی که در جهت رسیدن به اهداف سودمحورانه اش از هر تهدید، بازداشت و استثمار سیستماتیکی مستقیم و غیر مستقیم فروگزار نمیشود و به سایر بخشهای جامعه الی الخصوص به مردم خوزستان ثابت کردند با مبارزات پیوسته و مستمر میتوان به خواستها و مطالبات طبقاتی و حتی کلان سیاسی دست یافت.
مسئله ی کنونی در بخش کلان جامعه به خصوص در خوزستان عدم برخورداری از امکانات حداقلی برای زیست که حق هر انسان و جاندار می باشد و شامل تمامی بخشهای آن جامعه است، از مردم سلب شده است.
آنچه مسلم است، حکومت دزدان و قاتلان اسلامی غیر از پر کردن جیب خود و اطرافیانشان کاری انجام نمیدهد و یا نمیخواهد انجام دهد زیرا که از فلاکت جامعه سود میبرد و این مردم هستند که هر روز بر دردشان افزوده میشود. تداوم این مشکلات که فراتر از مشکلات زیست محیطی است و ریشه در حکومت اسلامی دارد باعث قیام و اعتراضات جامعه شده است.
همانطور که میدانیم سالهاست مردم خوزستان با انواع مشکلات طبقاتی و انواع ستمها درگیرند که بخشی از آن مشکلات آب و هوا میباشدکه موجب از دست رفتن معیشت، زندگی و حتی سلامت مردم ساکن در این منطقه شده است. مشکلات جسمی-تنفسی، سرطان دستگاه گوارشی و در شرایطی که موج چندم کرونا بواسطه سیاستهای حاکمیت اسلامی بر جامعه تحمیل شده، با قطعی برق نیز موجب جان دادن بیماران مراقبتهای ویژه که به دستگاه تنفس وصل بوده آمد نیز شده است.
مردم خوزستان همواره نماد مبارزه و ایستادگی در مقابل ستم های مختلف بوده در اعتراضات برحق خود در برابر وضعیت بی آبی و خشکسالی با گلوله جنگی و کشتار روبرو میشوند. البته با رویکرد جمهوری اسلامی با انتخاب و یا بهتر است بگوییم با انتصاب رئیسی بعنوان عامل کشتار و نسل کشی دهه شصت که آمده بکشد تا به حیات ننگین اش ادامه دهد کاملا مرتبط است ولی مردم و توده های مردمی نیز در فضای تقابل قرار دارند و دست به گریبان در مقابل حکومت ایستاده اند لذا راهی بجز مقابله ندارند.
با توجه به مشکلات موجود و مشترک طبقاتی و حتی زیستی حاصل از کلیت نکبت حکومت اسلامی اکثریت جامعه و طبقه کارگر توان دوام زندگی در فلاکت و فقر، تبعیض، تحقیر، زندان، شکنجه و کشتار را ندارد. تمام این مصائب موجب آن شده که جامعه و زحمتکشان از معلم و بازنشسته در اعتراضات بسر ببرند و مهمتر از همه کارگران صنعت نفت در بیش از ۱۰۰ مرکز در اعتصابات سراسری هستند.
لازم به ذکر است، کارگران نفت به عنوان ستون فقرات سرمایه داری جمهوری اسلامی که اقتصاد آن وابسته به نفت است با اعتصابات سراسری خود دست بریقه دزدان و جانیان اسلامی شده و حقوق سلب شده طبقاتی را میخواهد و جامعه را نیز با خود همراه کرده است.
جمهوری اسلامی مقابل خشم مردم از سلاح و روانه کردن گله های بسیج و سپاه استفاده میکند و با کشتار، شکنجه و رگبار مسلسل میخواهد مردم را ساکت کند ولی مردمی که آبان ۹۸ را گذراندند نه تنها ساکت نمیشوند بلکه به سوی به زیر کشیدن حکومت اسلامی که تمامی مصائب و فلاکتش را موجب شده به جلو پیش خواهند رفت.
نکته بسیار مهم و درست در شرایط کنونی اینست که شاهد اعلام همبستگی بخش های مختلف جامعه از اعتراضات مردم خوزستان و نشر و گسترش آن به شکلی رادیکال به گونهای که کلیت حکومت اسلامی را هدف حمله رادیکال سیاسی خود قرار میدهند هستیم.
معلمان نیز در این بخش وارد حمایت شده اند ولی نیاز بر پیوستن گسترده تر و سراسری معلمان و بازنشستگان براین اعتراضات برحق سیاسی و طبقاتی علیه نظام اسلامی حاکم است.
امروز وقت آن است که معلمان نیز بیش از پیش کنار اعتصابات و اعتراضات سراسری شکل گرفته باشند، چرا که با مشکلات طبقاتی مشترکی دست و پنجه نرم میکنند. حکومت اسلامی در طی ۴ دهه عمر نکبتبارش نقشی جز بدبختی و فلاکت روز افزون برای عموم مردم نداشته است. تنها راه رهایی درانسجام و شرکت گسترده آحاد مردم در اعتصابات هدفمند و سازماندهی شده در سراسر کشور و در عرصه های مختلف مبارزاتی علیه جمهوری اسلامی است.
پیش بسوی اعتصاب عمومی و تشکل یابی در مراکز شغلی و محلات بسوی سرنگونی جمهوری اسلامی!