دستمزدها و جنگ آخر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

بحران‌ها و مشکلات اخیر اقتصادی- اجتماعی با بروزاتی به صورت بحران سوخت و کمبود انرژی منتهی به فلج اقتصادی حکومت شده و نشانه های بارز فروپاشی ساختار اجرایی و مدیریتی سیستم سرمایه داری حاکم است. بحرانی که رکود در تولید و تجارت و رشد فزاینده گرانی ها و سقوط ارزش ریال و همچنین به تعطیلی کشاندن بخش های زیادی از صنعت و خدمات و همزمان اخراج و بیکار سازی های گسترده را در پی داشته است. این شرایط عمق درماندگی و فلج تمام عیار سیستم را نمایان کرده است.

 این شرایط بر تلاظمات درون رژیم و سراسیمگی حکومت شدت داده و  نتیجه مستقیم آن اوج گیری و رشد جدال و مبارزه طبقاتی در جامعه است.

تعجیل مجلس مفتخوران اسلامی برای نمایش “استیضاح” دو وزیر نفت و اقتصاد به خیال فروکش کردن صدای اعتراض جامعه،  عقب نشینی های پی در پی در منطقه و گرفتن ژست “مصالحه جو” در سیاست خارجی و دست و پا زدن کارچاق کنان(لابی گران بقول امروزی ها) برای جلب رضایت و مدد گرفتن از رئیس جمهور نژادپرست و ضد زن آمریکا، برای تضمین بقاء به طول “چند صباح دیگر”، مثالهای بارزی از آن است.

تا اینجای قضیه، شکست پیاپی جمهوری جنایتکاران اسلامی در منطقه، سقوط اسد، جلاد سوریه و نفس های آخر “محور مقاومت”، گرچه مایه آشکار شدن “بی مایه گی” رژیم پوسیده حاکم است، اما ربط مستقیمی به سیاست داخلی و اقتصاد و ریزش لحظه ای ارزش ریال و به آلودگی هوا و کمبود سوخت و انرژی در جامعه ندارد. اما همه به یکباره بسان آوار بر سر رژیم باریدن گرفته اند.

بدین ترتیب اخته شدن رژیم تروریست های اسلامی با همه اعوان و انصارش- که اتفاقا زمان بایدن صورت گرفته و هنوز ربطی به پرزیدنت یانکی ندارد- “نا کارآمدی” یا درست تر بگوئیم، فلج (تقریبا) کامل اقتصادی و سیاسی در داخل و تمایل به گردن نهادن به فشارهای سرمایه جهانی، که رفتن به سوی نوشیدن جام زهر FATF و دست و پا زدن برای مقبول افتادن است، همه و همه واقعیات انکار ناپذیری است. اما این همه در مقابل موج فشار مطالبات و اعتراضات توده خشمگینی که در کمین برای یکسره کردن کار رژیم جنایتکاران اسلامی است، کمترین وزن و جایگاه را دارد.

علت العلل این “جفتک چارگوش” اخیر سران قوا که گاه به زبان تهدید(از زبان اژه ای لمپن) و ما بی تقصریم (رئیس دولت) و پاچه گرفتن از هم خود را نشان میدهد متأثر از فشار همه سویه ی جامعه  است. حکومت هم در پی یافتن فرصتی دوباره  است تا جامعه را با ترفند جدیدی “مهار” کند. اما “زهی خیال باطل”. جامعه خروشان است و بعید است به سادگی، اینبار دست را به دشمن جنایتکار واگذارد. این شعار خصلت نمای امروز جامعه است: “تا حق خود نگیریم، از پا نمی نشینیم”.

 پیشروی و گستردگی اعتراضات در بخش ها و لایه های مختلف جامعه بحدی زیاد است که رژیم قادر به کنترل و سرکوب آن نیست. درگذشته نه چندان دور؛ هرگونه تجمع و برگزاری اعتراضات و اجتماعات با برخورد شدید پلیسی مواجه می شد. اما امروزه- نه که رژیم رئوف و نرم شده باشد- قادر به مقابله با این همه اعتراض و تجمع عریان و کف خیابان نیست و عموما به نظاره کردن و همزمان بدنبال راهی برای خلاصی از آن است. افشاگری از یکدیگر و انداختن مشکلات به گردن این وزیر و آن مسئول، به زور و فشار هر روزه مردم است و این در حال حاضر تنها ستون و راه چاره ای است که به آن متوصل شده اند تا از زیر این بحران در بروند؛ که البته این هم در نطفه پوچ و بی اثر شده است. در دل چنین شرایطی است که بحث تعیین میزان حداقل دستمزد  برای سال آتی روی میز حکومت قرار گرفته است.

جدال بر سر دستمزد

در حالیکه اقتصاد جمهوری اسلامی تمام فلج و به گفته خودشان به نقطه سقوط رسیده است. بحث تعیین میزان حداقل دستمزدها  در  این ماههای پایانی سال دردستور کار حکومت قرار دارد.

خبرگزاری تسنیم روز شنبه ۱۵ دی در گزارشی در مورد دستمزد سال جاری کارگران در ایران نوشت: “رقم حداقل دستمزد حدود ۷.۲ میلیون تومانی در آغاز سال ۱۴۰۳ چیزی حدود ۱۱۳ دلار بود و حال در ماه‌های پایانی سال و با توجه به شوک‌های مداوم نرخ ارز در دی ماه سال جاری، (با نرخ ۸۱ هزار تومان در دی ماه) به حدود ۸۸ دلار در ماه رسیده است”.( دستمزد کارگران همیشه عقب تر از گرانی ها – تسنیم) “مژدگانی که گربه عابد و زاهد و مسلمانا …”.

در ادامه آورده است که: “این در شرایطی است که به گفته تشکل های رسمی کارگری، هزینه زندگی یک خانوار در ماه در شهرهای بزرگ حدود ۳۷ میلیون تومان است(“وسط دعوا، نرخ تعیین می کنند”). و ادامه می دهد: “در این ارتباط، سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگری کشور، گفت که بیش از ۵۰ درصد از سبد معیشت خانوار کارگری صرف هزینه‌های مسکن می‌شود.” (همانجا) این نکته را در نظر داشته باشید؛ یکی از دعواهای اصلی همینجاست.

رژیم با هزار و یک خیمه شب بازی در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر روی موج سهمگین تقاضای مزد عادلانه و معیشت انسانی از سوی جامعه است. دقت کنید وقتی از افزایش دستمزد برای سال 1404 حرف می زنند، با اعداد و کلمات بازی می کنند. “افزایش 30 درصدی” و غیره و یا وقتی از نرخ معیشت یا سبد کالاهای اساسی بحث می شود؛ اعداد را بزرگ جلوه می دهند. نظیر آنچه که تسنیم- خبرگزاری وابسته به سپاه غارتگران اسلامی- منتشر کرد و “هزینه زندگی را نزدیک به 37 میلیون” برآورد می کند. در حالی که هزینه زندگی نرمال و شایسته یک زندگی انسانی در ایران امروز، بیش از هزار دلار یا -بعبارتی به ریال – نزدیک به 80 میلیون تومان است. این در حالی است که جنبش های پیشرو و در صحنه، تنها مزد عادلانه مطالبه شان نیست بلکه خواهان رفع تمامی تبعیض ها و از جمله حذف عاملین و بانیان تبعیض و غارت و استثمار که همانا رژیم دردان جنایتکار حاکم است، هستند.

سیاه بازی های حکومت برای پایین نگهداشتن سطح زندگی و تحمیل شرایط غیر استاندارد و “دست پیش گرفتن، برای پس نیافتادن” کاری همیشگی و ترفندی برای غارت بیشتر کارگران و مزدبگیران است. همچنین موضوع تصویب و اعلام دستمزد را طبق معمول تا آخرین روزهای سال کش می دهند تا از تعرض و اعتراضات بر سر آن تا حد ممکن جلوگیری کنند و مطالبه مزد را مشمول مرور زمان کنند.

و وقتی هم بحث از هزینه مسکن می شود؛ منظورشان اجاره بهای خانه و نه صاحب خانه شدن مزدبگیران است. جالب اینکه از سال 1402 و با شروع سال جدید، هزینه اجاره مسکن چند برابر شده و قیمت 5 میلیون در ماه نرخ خانه اجاره ای در نقاط دورافتاده و شهرها و شهرک های اطراف تهران و مراکز استان هاست. درثانی اینچنین سرپناهی، از امکانات و رفاه حداقل هم برخوردار نیست. برآورد رندانه “50 درصد دستمزد برای مسکن” که مدعی آنند(یعنی 5 میلیون از 10 میلیون مزد یک کارگر یا معلم)، محل سکونتی است که دور از مراکز رفاهی و خدماتی و در شأن زندگی انسانی نیست.هزینه مسکن مناسب حداقل 10 میلیون تومان است و اگر جمعیتی بیشتر از دو یا سه نفر باشید-ب عبارتی به امکانات رفاهی و اتاق بیشتر نیاز داشته باشید-، از این هم گرانتر است و بسیار سخت یافت می شود.

جنبش خروشان مزد و معیشت که سرنگونی طلبی از خصایل بارزش است، جنبشی است که روزانه گسترش یافته و پیشروی هایی هم داشته  است . حکومت دزد و چپاولگر برای پاک کردن رد دزدی ها و غارت شان؛ و نیز برای پرت کردن حواس بقیه جامعه از خواسته و اعتراضش ، هر دم ترفندی را در آستین می پروراند. اما اکنون جنبش بر سر دستمزد با اعتراضات کل جامعه بر سر معیشتی در کف خیابان متصل است و موجی در ادامه انقلاب زن زندگی آزادی است. باید ابتکار عمل را تماما بدست گرفت و فرصت هر گونه دغل بازی را  از آنها گرفت و  مطالبه مزد و معیشت انسانی را با کوتاه کردن دست رژیم از منابع ثروت و تولیدات جامعه و نابودی کل بساط شان یکسان کرد.

با نگاه درست به صف طولانی جنبش مطالباتی مزد و معیشت که با اعتراضات و اعتصابات هر روزه؛ از صنعت نفت و گاز و دیگر مراکز گرفته تا بازنشسستگان و معلمان و بازاریان و پرستاران و رانندگان و غیره که در مسیر سراسری و همگانی کردن اعلام نشده خویشند، وظیفه و چاره کار روشن تر شده است. اعتراضاتی گسترده که با حرکت بسوی سراسری شدن بر اعتراضات کل جامعه قدرت می بخشد.

باید در نظر داشت که رژیم با وجود تلاش های بسیار برای بقا و انسجام دادن به صفوفش انجام میدهد،  هر روز بیشتر در منجلابی که خود بانی آنست فرو می رود و حتی تاب و توان سرکوب و بگیر و ببند مانند سابق را ندارد. با پیوند زدن مطالبات خود با دیگر جنبش های اعتراضی دم را غنیمت شمرده و برای کارزار نهایی آماده شویم. با بر افراشتن پرچم مزد و معیشت انسانی و مبارزه با تمامی اشکال تبعیض و استثمار که نقطه مشترک مطالبه همه جنبش های پیشرو و برابری طلب است، از هم اکنون دست بکار سازماندهی درون و بیرون محیط های کار شویم. جامعه بیش از همیشه آماده نبرد نهایی است و برای سرنگون کردن رژیم جنایتکاران سرمایه مصمم است. وظیفه پیش قراولی این سیل خروشان بعهده ماست. این وظیفه تاریخی را مغتنم شمرده و برای پیشروی های بیشتر آماده شویم. باید برای تعرض نهایی و اعتصابات و اعتراضات سراسری آماده شد و کل جامعه را همراه کرد. آینده از آن ماست؛ که برای یک دنیای بهتر و دستیابی به زندگی شایسته انسان تلاش می کنیم.

زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی

کارگر کمونیست ۸۶۵

اینرا هم بخوانید

سلطنت‌طلبان در برابر همه؟ چرا آن‌ها تنها مانده‌اند؟ بهروز ورزنده     

چرا سلطنت‌طلب‌ها در توهم خودبزرگ‌بینی به‌سر می‌برند؟ نگاهی به دلایل دشمنی آن‌ها با سایر جریان‌های …