موسوی تبریزی درباره اعدامهای ۱۳۶۷: حکم اولین دادستانی را من به آقای رئیسی دادم
موسوی تبریزی دادستان انقلاب حکومت در آغاز دهه شصت درمصاحبهای با خبرگزاری فارس درباره اعدام دستکم ۵ هزار زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ صمن دفاع از اعدامها ،توضیحاتی ارائه داده است.
او گفت “صدام بعد از قبول قطعنامه دوباره به کردستان حمله کرد. آن موقع آقای ری شهری بر این باور بود که اعضای آزاد مجاهدین خلق با هم قرار گذاشته بودند که صدام به هر شهری رسید تا به او کمک کنند. زندانیهایشان هم قرار گذاشته بودند که شورش کنند، آزاد شوند و به صدام کمک کنند. این را به امام گزارش داده بودند و امام هم حکم داده بود که چند نفر به صورت شورایی مسئله زندانیهایی که در زندان هستند را پیگیری کنند و ببینند که اگر اینها در حمایت از مجاهدین خلق در موضع خود به نفع منافقین محکم هستند، حکمشان اعدام است”.
او درباره ابراهیم رئیسی از مجریان اعدام مخالفان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و رئیس قوه قضائیه هم گفت: “حکم اولین دادستانی را من به آقای رئیسی دادم. قبل از من آقای قدوسی به ایشان در همدان حکم دادیاری داده بود. بعد ایشان به تهران آمد و من هیچ مشکل تندروی از ایشان نمیدیدم و ایشان یک شخصیت اخلاقی بود. این را نه فقط الان بلکه در دوران انتخابات ریاست جمهوری هم گفتم؛ ولی الان مشکل خاصی از ایشان نشنیدم. مگر این که اعدامهای دهه ۶۰ را پیش بکشند”.
وی در ادامه این گفتگو به وقایع دهه 60 اشاره کرده و مدعی شده است:آقای شریعتمداری نیز تاکید داشتند که به اصل 100 قانون اساسی رای نخواهند داد. اینها میتوانستند و مختار بودند که رای ندهند اما به صندوقها، فرمانداریها و استانداریها حمله و رادیو و تلویزیون را تصرف کردند. همه این حملات با مشارکت کمیته مرکزی مسلحانه جریان خلق مسلمان صورت میگرفت.
*در حدود هشت ماه درگیری با خلق مسلمان، فقط ۱۲ اعدامی داشتیم
برخی گروههای مسلحانه دیگر نیز از کردستان و غیره به آنها اضافه شده بودند. بالاخرهتصمیم گرفتیم با سپاه و کمیتههای خود طومار آنها را جمع کنیم. در حدود هشت ماه که با آنها درگیر بودیم، فقط ۱۲ اعدامی داشتیم و تعداد زندانیان ما حداکثر ۶ و تبعیدیهای ما حداکثر 5 نفر بودند. از آن ۱۲ اعدامی، ۵ الی 6 نفرشان از کردستان آورده و در جریان خلق مسلمان جا داده بودند. آخرین شب که با اتحاد سپاه، کمیتهها، نیروی هوایی و مختصری از کمیتههای دادگاه های انقلاب به آنها حمله کردیم، تعدادی از معارضان و دیگر افراد فاسد رادستگیر کردیم.
زمانی که به تهران آمدم و در شهریور ماه سال ۶۰ دادستان کل انقلاب شدم، تنها در تهران ۶۰۰ نفر را ترور کرده بودند. آن زمان کمیته انقلاب زیر نظر مرحوم آیتالله مهدوی کنی بود. سپاه زیر نظر آقای محسن رضایی و داستانی نیز به صورت مستقل زیر نظر شهید لاجوردی بود.
هنگامی که قرار بر حمله به این گروهکها میگذاشتند، چون هماهنگی در بین آنها وجود نداشت، بعضاً علیه همدیگر نیز اقدام و منافقین نیز فرار میکردند.
تا قبل از اینکه من به تهران بیایم، حتی یک خانه تیمی نیز در تهران شناخته نشده بود و من در حالی به تهران آمده بودم که حزب جمهوری اسلامی به دلیل حضور نفوذیها منفجر شده بود و به دلیل نفوذ، آقای قدوسی دادستانی کل انقلاب و مرحوم شهید باهنر و رجایی شهید شده بودند. هر هفته یکی از امام جمعههای تبریز، کرمانشاه و یزد شهید میشدند.از فارس