رادیو آلمان:‌‌ایران در برابر آمریکا؛ نرمش قهرمانانه یا چرخش جنگ‌طلبانه؟ 

رادیو آلمان:‌‌ایران در برابر آمریکا؛ نرمش قهرمانانه یا چرخش جنگ‌طلبانه؟

آمریکا مصمم است بر شدت فشارهای خود بر ایران به شکلی چشمگیر بیافزاید. اروپا چه شروطی برای حمایت از ایران دارد؟ چتر حمایتی روسیه و چین چقدر قابل‌اعتماد و کارساز است؟ حکومت نرمش قهرمانانه نشان خواهد داد یا چرخش جنگ‌طلبانه؟

انتشار خبر انتخاب جان بولتون به سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید موجی از واکنش‌ها در رسانه‌های بین‌المللی را به  دنبال داشت؛ در بهترین حالت انتظار می‌رود که آمریکا حتی در صورت خارج نشدن از برجام فشارهایش را بر ایران به قدری افزایش دهد که مناسبات اقتصادی ایران با بازارهای جهانی محدودتر و روزنه سرمایه‌گذاری خارجی در این کشور بازهم مسدودتر شود.

بسیاری احتمال خروج آمریکا از برجام را می‌دهند و برخی نیز معتقدند که با چیدمان جدید در کاخ سفید گزینه جنگ نیز جدی‌تر شده است.

مقا‌م‌های ایران هنوز واکنش قابل‌توجهی نسبت به تمرکز مهره‌های طرفدار سیاست فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی در کابینه دونالد ترامپ نشان نداده‌اند.

علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به خبرگزاری دانشجویی ایسنا از تقویت رابطه با چین و روسیه گفته است. و اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور نیز با نگاهی نگران نسبت به پیام نوروزی دونالد ترامپ، جایی برای شعارهای تندروانه همیشگی زمامداران اصلی حکومت اسلامی ندید و گفت: «رئیس جمهور آمریکا حرف‌های خطرناکی نسبت به ایران می‌زند و باید با دقت و تدبیر نسبت به مسایل منطقه و جهان روبرو شویم و باید با چاره‌اندیشی و تدبیر بتوانیم از این مسایل عبور کنیم.»

آیا ایران می‌تواند روی حمایت اروپا حساب کند؟

اروپا مدت‌هاست که برای حفظ برجام تکاپو می‌کند، حتی به قیمت امتیازدهی به آمریکا، از جمله طرح این احتمال که علیه برنامه موشکی ایران تحریم‌های جدیدی وضع شوند. انتخاب جان بولتون در کنار وزیر خارجه جدید آمریکا اکنون نگرانی از این کشور از برجام را بیشتر کرده است. یا آن‌گونه که بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا می‌گوید: «ممکن است که اروپا حتی با خروج آمریکا از برجام، این توافق را زنده نگه دارد، با این حال برجام ارزش خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد و روند کار مشکل‌تر خواهد شد.»

برای اروپایی‌ها شکست برجام ضربه سختی است. آن‌ها نه فقط به بازار جذاب ایران چشم دوخته‌اند، بلکه هر جنگ یا تنش جدید در خاورمیانه را چالشی سنگین در برابر خود می‌بینند. وزرای خارجه اتحادیه اروپا تاکنون برای مجاب کردن دونالد ترامپ برای ماندن در برجام تکاپوی بسیار کرده‌اند. این که دوندگی ‌آن‌ها نتیجه‌ای در بر ‌داشته باشد یا نه، روز ۲۲ اردیبهشت روشن می‌شود.

اما اروپا برای گرفتن ضربه خروج احتمالی آمریکا از برجام مدت‌هاست که به فکر راه‌کاری موثر است. اندیشکده “گروه بین‌المللی بحران” زمستان سال گذشته گزارشی را منتشر کرد که در آن به تلاش اروپا برای ایجاد یک چتر حمایتی در برابر تحریم‌های ثانویه آمریکا اشاره شده بود.

روز دوشنبه (۶ فروردین/۲۶ مارس) فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک نشست خبری بر ایجاد این چتر حمایتی برای حفظ منافع شرکت‌های اروپایی تاکید کرد. میشائيل تودسک، عضو هیئت رئيسه اتاق بازرگانی آلمان و ایران نیز به دویچه‌وله فارسی گفت که اروپا در جهت ایجاد این چتر حمایتی جدی است. اما این قدم با چه دشواری‌هایی روبروست؟

فریدون خاوند، کارشناس اقتصاد از پاریس در گفت‌وگو با دویچه‌وله به دو نکته مهم در رابطه با چتر حمایتی اروپا اشاره می‌کند. او می‌گوید: «حتی اگر خانم موگرینی هم بخواهد، سیاست کشورهای مختلف اتحادیه اروپا نسبت به ایران بسیار متفاوت است. از جمله کشورهای اروپای شرقی به سیاست آمریکا بسیار نزدیک‌ترند تا به سیاست مورد نظر خانم موگرینی. به همین دلیل جا انداختن این سیاست در اتحادیه اروپا کار ساده‌ای نیست.

از این گذشته حتی اگر این چتر حمایتی ایجاد شود، بازهم هیچ دولتی نمی‌تواند بانک‌ها و شرکت‌های خصوصی بزرگ اروپایی را به مبادلات مالی و یا سرمایه‌گذاری در ایران تشویق یا مجبور کند. این شرکت‌ها هم‌چنان از مجازات‌های آمریکا می‌ترسند و در نهایت این تنها بانک‌های دولتی هستند که با ایران وارد معامله می‌شوند.»

حمایت اروپا برای ایران بدون”هزینه” نیست

حمایت اروپا برای تهران البته بی‌”هزینه” نخواهد بود. در نشستی که وزرای خارجه آلمان، بریتانیا و فرانسه همراه با فدریا موگرینی در زمستان گذشته در بروکسل برگزار کردند، به روشنی شروط خود را برای حمایت از ایران اعلام کردند و گفتند: «ایران باید از سیاست مخرب خود در منطقه دست بکشد. برنامه موشکی خود را متوقف کند و به نقض حقوق بشر در کشور پایان دهد.»

گزارش “گروه بین‌المللی بحران” نیز بر شروط دیگر این حمایت انگشت گذاشت؛ این که اروپا با وجود علاقه زیاد به سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران، به ویژه و در حوزه انرژی و شراکت درازمدت در آن اما توقع دارد که ایران نیز به نوبه خود گام‌هایی بردارد؛ «تهران می بایست مشکلات داخلی اقتصادش را به خصوص با توجه به استانداردهای بانکی و ایجاد یک فضای کاری شفاف‌تر و مبارزه با فساد، حل کند. این نه تنها برای جذب فن‌آوری و سرمایه خارجی مهم است، بلکه برای پرداختن به نارضایتی عمومی هم ضرورت دارد.»

اتکاء بیشتر به چین و روسیه

جمهوری اسلامی ۴ دهه است که به چین و روسیه تکیه کرده است. اکنون نیز ممکن است که حمایت این دو قدرت در برابر آمریکا در عرصه سیاسی برای ایران یک موفقیت باشد. اما به لحاظ اقتصادی چه؟ آیا حالا که آمریکا وارد یک جنگ گمرکی با چین شده، این کشور در سیاست‌های پولی و اقتصادی خود نسبت به ایران تفاوتی ایجاد خواهد کرد؟

فریدون خاوند می‌گوید: «چین در تمام این سال‌ها از ایران تنها به عنوان بازاری برای اجناس خود استفاده کرده و جز صادرات کالا چه به شکل رسمی و چه قاچاق، نقش دیگری در اقتصاد ایران بازی نکرده است. در مقابل در سخت‌گیری نسبت به سیستم بانکی در ایران دست‌کمی از کشورهای غربی نداشته، بلکه سخت‌گیرتر هم بوده است. از این گذشته برای چین بازار آمریکا به مراتب از ایران مهمتر است و این کشور هرگز به خاطر ایران حاضر به از دست دادن مزایای اقتصادی نیست.»

او اضافه می‌کند: «روسیه نیز علیرغم شرکت‌های بزرگ در زمینه گاز و انرژی، هرگز کار مهمی در ایران انجام نداده است و ازاین به بعد هم احتمالا انجام نخواهد داد.» این کارشناس معقتد است که اگر هم روسیه قدمی در این زمینه بردارد، تنها به منظور امتیاز گرفتن از آمریکا با کارت ایران است که این نیز در شرایط فعلی چندان محتمل به نظر نمی‌رسد.

آیا آمریکا خامنه‌ای را بار دیگر به یک “نرمش قهرمانانه” وادار می‌کند؟

بحث داغ محافل اپوزیسیون و صاحب‌نظران حوزه سیاست در چند روز گذشته حول این محور می‌چرخد که ایران نسبت به سیاست فشار حداکثری آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد؟ نیروهایی مانند سازمان مجاهدین خلق که گمان دارند با آمدن جان بولتون حامی پروپا قرصی در کاخ سفید پیدا کرده‌اند، ذوق‌زده شد‌‌ه‌اند و با این تصور که دور، دور آن‌هاست، برای سرنگونی جمهوری اسلامی “تا پیش از چهل سالگی” آن روزشماری می‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی پر شده است از اظهارنظرهایی که نشان از احساسات کاملا متفاوت در میان اپوزیسیون ایران نسبت به آمدن چهره‌های جنگ‌طلب در کاخ سفید دارد.

در عین حال گروهی معتقدند که افزایش خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای را در سیاست‌ خارجی و در برخورد با ناراضیان داخلی سرسخت‌تر و ستیزه‌جوتر خواهد کرد.

اما گروهی نیز بر این باورند که حکومت جمهوری اسلامی نه توان اقتصادی سال‌های گذشته را دارد که بتواند فشارهای سیاسی و اقتصادی بیشتری را تحمل کند و نه در داخل از حمایت بخش قابل‌توجهی از مردم برخوردار است. این دو فاکتور مهم می‌تواند رهبر جمهوری اسلامی را به رویکردی “مصلحت‌بینانه” بکشاند و به یک “نرمش قهرمانانه” دیگر وادار کند

اینرا هم بخوانید

٩۶ درصد ساختمان‌های تهران تاییدیه ایمنی حریق را ندارند.٧١ ساختمان شبیه پلاسکوهستند

قدرت‌الله محمدی رئیس سازمان آتش‌نشانی شهر تهران می‌گوید که «فقط ۴ درصد ساختمان‌های کل شهر» …