فریاد کارگران ایران را در جهان منعکس کنیم! جمهوری اسلامی باید از سازمان جهانی کار اخراج شود!

در آستانه اجلاس سالانه سازمان جهانی کار قرار داریم. البته قرار نیست از این سازمان و اجلاس سالانه اش آبی برای کارگران گرم شود، بلکه باید پای مزدوران جمهوری اسلامی را به این اجلاس قطع کرد. سابقه تشکیل این سازمان به پایان جنگ جهانی اول در سال 1919 برمیگردد و به نظر میرسد سمبه پر زور انقلاب اکتبر روسیه، بورژوازی را مجبور کرده است که سعی کنند میان سرمایه داران و کارگران آشتی برقرار سازند! همچنین اعتبار این سازمان و “نیاز به چنین سازمانی” را به رابرت اوئن رسانده اند. رابرت اوئن یک انسان خوش قلب و از رهبران سوسیالیسم تخیلی بود و  از رنج و استثمار کارگران در عذاب بود. او در متن تخیلات خود کارهای زیادی در جهت بهتر زندگی کردن کارگران انجام داد، از جمله “او در کارخانهٔ خود برای نخستین بار در اروپا به وضعیت بهداشتی و رفاهی کارگران توجه کرد و ساعات کار را از ۱۴ ساعت و بیشتر، به ۱۰ ساعت کاهش داد.”(ویکی پدیا) اما تخیلات او در دنیای واقعی رنگ باخت چون نفس استثمار و بهره کشی دست نخورده باقی ماند و کوشش او برای ایجاد “آرمان شهر” به جائی نرسید چرا که به نفس کارمزدی انتقادی نداشت بلکه به شیوه های استثمار معترض بود.

سازمان جهانی کار را درست کردند تا شاید چهره کریه نظام سرمایه داری یعنی وجود کار مزدی را بپوشانند که گویا با “تعامل” و “سه جانبه گرایی” و امکان “چانه زنی” برای کارگر دنیا محل خوبی خواهد بود! حقیقت این است سرمایه تنها با زور مبارزه کارگران مجبور به عقب نشینی میشود. در اجلاسی که نمایندگان دولتها حرف اصلی را میزنند نمایندگان کارگران تنها در صورتی میتوانند حرف شان را پیش ببرند که اعتراض اجتماعی قوی پشت سرشان باید باشد.

استثمار وحشیانه ای که براساس توصیه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در دنیای کنونی شکل گرفته و دولتهای طبقه حاکم تضمین کننده این بهره کشی هستند، سه جانبه گرایی یک شوخی تلخ است. سه جانبه گرایی بدلیل اینکه نماینده کارگر در مقابل نمایندگان دولت و کارفرما در اقلیت است عموما خاصیتی برای کارگران ندارد. اما سه جانبه گرائی ادعایی در ایران تماما پوچ و مسخره است زیرا یک سر سه جانبه گرایی در ایران که به دروغ مدعی نمایندگی کارگران است در اخراج و بازداشت و قتل کارگران مشارکت مستقیم داشتند. در واقع در ایران هر سه جانب قضیه تصمیمی جز در جهت تباه کردن زندگی کارگران نمی گیرند. و همین مزدوران چاقو کش و پنجه بوکس بدست سرمایه بار دیگر شال و کلاه کرده اند که در اجلاس سازمان جهانی کار به جای نمایندگان واقعی کارگران که یا در زندان هستند یا در تهدید زندان و یا در تهدید مداوم بازداشت و اخراج بسر میبرند حضور یابند.  یک خواست مهم کارگران ایران اخراج این قداره بندان از این اجلاس است.

رضا شهابی یکی از نمایندگان شجاع کارگران ایران این روزها در اروپا است و توانسته گوشه ای از صدای کارگران ایران را به گوش هم طبقه هایمان برساند. لازم است اما صدای کارگران ایران مانند توپ در جهان بپیچد و جمهوری اسلامی و نمایندگان آنرا نشانه بگیرد. اینکار از طریق فعالیتهای مختلفی امکانپدیر است و هم اکنون نیز در جریان است.  اجلاس سالانه سازمان جهانی کار نیز فرصت مغتنمی است که این صدا را بلند بکنیم. و آنچه که برای ما کارگران این اجلاس را در حال حاضر مهم میکند همین امر است. اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیه ای ضمن اشاره به موج دستگیریهای اخیر و سرکوب کارگران خطاب به خانم شارون بارو رئیس کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری تاکید کرده: “…  به سبب مسئولیتی که برعهده دارید این موضوع را به عنوان یک مورد آشکار نقض حقوق انسانی کارگران در ایران مد نظر قرار داده و با درج آن در گزارش خویش در اجلاس یکصدوهشتم سازمان جهانی کار خواهان اخراج نمایندگان دولت ایران شده  و با توجه به بی گناهی جعفر عظیم زاده، ناهید خداجو، اعظم خضری جوادی و فرهاد شیخی و دیگر کارگران و معلمان زندانی مؤاکداً از مقامات مسئول در ایران بخواهید حکم آزادی بی قید و شرط ایشان را صادر کنند و رفع منع قضایی از این کارگران صورت گیرد.” از این دست نامه ها و بیانیه ها هر چه قدر تنظیم و منتشر شود باز هم کم است.

اخراج جمهوری اسلامی ایران از این سازمان یک خواسته بر حق کارگران ایران است. اما در واقع این اتفاق باید توجه مردم دنیا را به طبقه کارگر ایران معطوف کند. این فعالین سیاسی و کارگری خارج از کشور هستند که این مهم را باید به سرانجام برسانند. این فعالین باید بدانند که قدرت عظیم جنبش کارگری در داخل پشت سرشان است. اجلاس امسال سازمان جهانی کار باید تحت تاثیر  مبارزات  کارگران ایران، بخصوص در یکسال اخیر، قرار گیرد. در داخل خوشبختانه مبارزات کارگران عرصه را بر جمهوری اسلامی و چماقداران خانه کارگر تنگ کرده است. ایشان باید بفهمند که داخل و خارج به هم وصل هستند و عرصه را در اجلاس های اینچنین بر خود تنگ تر ببینند.

باید با این خواسته به مردم دنیا نشان داد که راه مبارزه با حکومت اسلامی نه “فشارحداکثری اقتصادی”، که دودش تماما به چشم مردم گرسنه و بی پناه می رود بلکه تحریم سیاسی حکومت است تا بدین وسیله دولتها تحت فشار قرار گیرند و به همان نسبت به جمهوری اسلامی فشار آورند. جمهوری اسلامی باید از تمام سازمانهای بین اللملی اخراج شود و این صد بار بدتر از تهدید جنگی برای حکومت است. باید در این مورد هم ثابت کرد مبارزه بورژوازی با تروریسم یک مبارزه دروغین و ریاکارانه است چون در همان حال با طرفی که تروریستش میدانند بده و بستان سیاسی دارند. باید نشان داد که مبارزه با تروریسم هم مبارزه ای است که طبقه کارگر میتواند پیش ببرد و قطب تروریسم اسلامی دست و پایش جمع نمی شود مگر با تحریم سیاسی و اخراج از مجامع بین المللی مانند سازمان جهانی کار که میتواند قدم اول باشد.

در اول مه امسال تهران، کارگر و دانشجو و نویسنده و زنان مبارز با نظرات و دیدگاههای متفاوت در یک صف متحد جلو مزدوران مسلح رژیم ایستادند و اکنون نوبت فعالین سیاسی و کارگری خارج از کشور است.  راه “مبارزه با فرقه گرائی” ترک دیدگاههای سیاسی افراد نیست بلکه مبارزه ای متحدانه برای هدف مشخص است. هدف انعکاس مبارزات کارگران در مقیاس بزرگ است. باید چنان اعتراضات در این اجلاس قوی باشد که رسانه های بورژوازی اعم از فارسی زبان و زبان های دیگر مجبور به انعکاس آن گردند.

توان جنبش کارگری باید در جهان منعکس شود. چهره سیاه و نکبت بار حکومت باید در این اجلاس افشا شود. باید نشان داده شود ایران فقط جمهوری اسلامی و خامنه ای و دولت روحانی و سپاه نیست بلکه مردم بپاخاسته و معترض و کارگران مبارزی است که برای کوچکترین حقی مجبورند به سخت ترین اعتراضات دست زنند. باید چهره ورشکسته حکومت را به جهانیان نشان داد که در برخورد با کارگر همه دستگاه امنیتی اش را بکار میگیرد تا شاید کارگر از حق خود و احقاق آن کوتاه بیایید. باید سالن اجلاس و اگر امکانش نبود شهر ژنو با عکس فعالین کارگری دربند از اسماعیل بخشی تا رفقای نشریه گام، از سپیده قلیان تا ناهید خداجو، از جعفر عظیم زاده تا حسن سعیدی و نویسندگان و دانشجویان و معلم و بسیاری از زنان و مردان دربند چهره دیگر به خود بگیرد و فریاد کارگران ایران در قلب اروپا منعکس شود.*

کارگر کمونیست ۵۷۴

یاشار سهندی

اینرا هم بخوانید

در انتهای بن بست؛ در چرایی حمله به “حمید تقوایی و حزبش”- یاشار سهندی

یک جای منصور حکمت در نقد مستفعیون سال 1999از حزب کمونیست کارگری اشاره ای دارد …