قیمت قبر، فشار قبر و جراحی اقتصادی- یاشار سهندی

معاون سازمان بهشت زهرا: “امسال برای رعایت حال مردم، افزایش قیمت قبر با شیبی ملایم‌تر اتفاق افتاد.” او افزود:”خدمات تدفین نیز با ۲۵ درصد افزایش قیمت به مردم واگذار می‌شود”.
مرگ بخشی از زندگی است. سخن حکیمانه ای گفتیم، نه؟
“چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من”؛ جا داشت در روز یاد بود حکیم عمر خیام یادی هم از ایشان شود. البته وارد فلسفه و رباعیات و ریاضیات نمی خواهیم بشویم، فقط خواستیم یادآور شویم مرگ پرده آخر است. اما نه، صبر کنید، تازه مصیبت برای متوفی شروع می شود.
چون در جای میمیری که از پیش به شما وعده دادند به محض اینکه متوفی در سراشیبی قبر قرار میگیرد در جا سنکوپ می کند. از این مرحله که به سلامت بگذرد، فشار قبر مجددا قبض روحش می کند. بعد از اینکه بیدار شد و سرش به سنگ لَحد خورد، متوفی تازه می فهمد این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و بار دیگر قبض روح میشود. در ادامه ملائک، نَکیر و مُنکر بر سرش می ریزند تا اعمالش را در دنیای فانی سبک و سنگین کنند. چون بی هیچ برو و برگردی بار گناهان زیاد است، بی هیچ اغماضی به بدترین جای برزخ تبعید می شود. اینجاست که برای بار سوم متوفی قبض روح میشود تا روز قیامت.و با دمیدن اسرافیل بر شیپورش در این روزمجددا به همراه میلیارد میلیارد آدم دیگر زنده میشود و وارد صحرای محشر میشود، و… چه واویلای ست آنجا.
هیچکی، هیچکی را نمی شناسد. خر تو خر حسابی است. این بار نامه اعمال از آسمان نازل میشود و روی سر صاحبش می نشیند. صدای زجه و ناله از همه سو بلند است. اما چه فایده. باید وقتی جیک جیک مستونش بود فکر زمستونش هم می بود!
همه این مراحل بکنار.نوبت به گذشتن از پل صراط می رسد، بهترین سکانس یک فیلم وحشت به اجرا گذاشته می شود. پلی به نازکی مو و به تیزی شمشیر ذوالفقار علی. کار تمام است.
و از این مرحله به بعد تازه جزای ابدی شروع میشود. این اواخر شنیده شده یک تخفیفاتی در نظر گرفته شده. یک چیزی حدود سه هزار سال زمینی در آتش جهنم متوفی جلزُ وِلِز میشود؛ بعد شاید اگر گناهانش پاک شد راهی به بهشت یابد. و گر نه تا دنیا دنیاست، یعنی ببخشید تا آخرت باقی است طرف همینطور یک نفس زجه میزند.
حالا گیرم که بهشت هم نصیب متوفی شود، قرار نیست در آنجا به چیزی فکر کند، اصولا به مغز نیازی نیست. چون نه قرار است نیازی را برطرف کنی، نه قرار است خلاقیت به خرج دهی، نه قرار است فلسفه بخوانی، نه اقتصاد، نه رمان عاشقانه، نه داستان پلیسی… سیاست هم که درش تخته شد خلاصه هیچی، هیچی.
شراب که جاری است. درختان آماده فرمان که میوه شان در اختیارتان بگذارند. جوی عسل روان در سمت چپ و جوی شیر در سمت راست. دستگاه گوارش هم که کلا حذف شده که حتی از لذت در کردن باد شکم معاف شدی، تنها می ماند جِماع . این هم برای ارضای جنسی نیست بلکه هیچ کار دیگری برایت تعریف نکردند. این است که تا آخرت عمر، یعنی تا ابد احساس مزخرفی داری که چرا زنده ای.
گر نگه‌‌‏دار من آنست که من می‌‌‏دانم/ شیشه را در بغل سنگ نگه می‌‌‏دارد. بله،ما عددی نیستیم که از حکمت خداوندی سر دربیاوریم.
خب همه اینها برای متوفی بود، که از این دنیا دست اش کوتاه و راحت شده و رفته آن دنیا، اما همین که شرحش گفته شد خرج دارد. دم و دستگاه خداوندی هم هزینه بر است و از سوی دیگر بازماندگان باید در مصیبت متوفی شریک باشند. اولش همین پول قبر است. قیمت قبرها کافی است که در جا قبض روح شوند. منتها چون هنوز در لیست جناب عزرائیل نیستند زندگی جهنمی تداوم می یابد. منتها این تضمین شده است چنان خرج سنگینی روی دست بازماندگان بگذارند که از زنده بودن خود پشیمان شوند.
با خبر خوش معاون سازمان بهشت زهرا اما،کمی تا قسمتی دلخوشی تو این دنیا ایجاد کردند. که مانند جراحی اقتصادی یک شبه و با شیب تند قیمتها را افزایش نمی دهند.
خب با این حساب، فکرکنم جناب پرویز پرستویی دیگر لازم نیست بخاطر گرانی از حضرت آقا درخواست کند که ایشان سر یک چهارراهی دار بزنند. و جناب شهاب حسینی هم نگرانی اش برطرف میشود که در اینجا فقر کمتر است در نتیجه ایمان بیشتر؛ و جناب رضا کیانیان خون خودش را کثیف نکند که چرا اقتصاد مردم همین جور بی هوا بریدند و همه چیز را سر محسن رضایی خراب نکند.بالاخره کار را به کاردان سپردند.

………………………
این هم لیست قیمت قبر مربوط به اسفند 1400 ، حالا بنشیند حساب کنید که با شیب ملایم مردن چقدر خرج روی دستتان میگذارد.