موقعیت بالنده چپ و بی افقی راست

رضا پهلوی در مصاحبه ای با صدای آمریکا بر نکته مهمی انگشت گذاشت که در حکومت بعدی«با این اختلاف طبقاتی و وضعیتی که برای معیشت پیش آمده به احتمال خیلی قوی در یکی دو دهه اول حکومت بعد از جمهوری اسلامی، یک حزب با برنامه عدالت اجتماعی و سوسیالیستی بیشتر رای خواهد داشت. چون این دغدغه اصلی مملکت است».

این اعتراف توسط شاخص ترین چهره اپوزیسیون بورژوایی به موقعیت برتر یک حزب سوسیالیستی در آینده پس از سرنگونی جمهوری اسلامی ناشی از مشاهده موقعیت همین امروز چپ و کمونیسم در جامعه ایران است. همان مشاهده ای که چند هفته قبل تر نیز رضا پهلوی را به این نتیجه رساند که تاج را کنار بگذارد و خواهان نظامی انتخابی شود. فاکتورهای مشابه زیادی را در سال های اخیر شاهد بوده ایم که همگی دلالت بر موقعیت ویژه کمونیسم در جامعه ایران میکند. جامعه ای که از این نظر به نمونه ای منحصر به فرد در جهان تبدیل شده است.

همبستگی طبقاتی که در سالهای گذشته در جامعه ایران شکل گرفته است، همبستگی دانشجو با کارگر، بازنشسته با معلم، معلم با پرستار و کارگر با بقیه، شعارهای رادیکال تجمعات اعتراضی علیه حقوق های نجومی و فلاکت عمومی، علیه چماق مذهب و استفاده از مذهب برای بدبخت کردن مردم، نفرت عمومی از آخوند و مسجد و مذهب و سنت های عقب مانده، سطح توقعات بالای کارگر و مردم زحمتکش، فضایی که شعار اداره شورایی در یک مجمع کارگری را به یک شعار عمومی در جامعه تبدیل میکند، مطالبات رادیکال نهادهای مختلف حقوق زن و حقوق کودک و محیط زیست و دفاع از حیوانات در مقابل فرهنگ عقب مانده اسلامی و سنتی، مطالبات رادیکال و انسانی جنبش دادخواهی، خوشنامی و محبوبیت کمونیسم در سطحی اجتماعی و وزنه سنگین آن در اپوزیسیون، وجود چهره های کمونیستی سرشناس و محبوب و با نفوذ در جامعه، جلو آمدن صفی از رهبران کارگری با نفوذ و موقعیت آنها که از محدوده جنبش کارگری بسیار فراتر است، موقعیت جنبش کارگری بعنوان مهمترین جنبش اعتراضی، دست بردن به اشکال مدرن مبارزه توسط کارگران، نقش زنان و خانواده های کارگری در تجمعات اعتراضی، بدست گرفتن مطالبات کل جامعه توسط نهادها و رهبران جنبش کارگری مانند درمان رایگان، تحصیل رایگان، لغو مجازات اعدام، آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده، آزادی زندانیان سیاسی و برابری زن و مرد و یا مطالبات رفاهی، تغییر موقعیت کارگر در ذهنیت جامعه، رشد فرهنگ مدرن، سکولار و انسانی در جامعه، رشد آگاهی عمومی مردم و درک سوسیالیستی، هرچند خام، آنها از مصائب اجتماعی و حقوق خود و زیر سوال رفتن توجیهات الهی و مذهبی فقر و نابرابری در اذهان توده های مردم، اینها و دهها مورد دیگر از این دست نشانه های بارز قدرت کمونیسم در عمق جامعه و منحصر بودن جامعه ایران در مقایسه با سایر کشورها است.

و این موقعیت تصادفی نیست و خودبخودی شکل نگرفته است. این قبل از هرچیز حاصل تلاش پیگیر و طولانی مدت، گسترده و بی تخفیف یک کمونیسم سیاسی، اجتماعی و علنی و دخالتگر و حزبی فعال در عرصه های مختلف مبارزه، با حضور مدیایی وسیع و تبلیغات ۲۴ ساعته در مورد ریشه های مصائب مردم و راه رهایی آنها و دادن تصویری انسانی و مدرن و قرن بیست و یکمی از کمونیسم و یک جامعه انسانی و عملی بودن آن بوده است. چپ های زیادی ما را متهم به بزرگ بینی کرده اند و هنوز هم میکنند. ما را خوشبین میخوانند، ادعا میکنند موانع را نمیبینیم، قدرت راست را دست کم میگیریم. دیگران موقعیت کمونیسم را میبینند و به آن اذعان میکنند اما متاسفانه جریانات چپ نمیخواهند قبول کنند. نمیخواهند ببینند که تقریبا تمام پروژه های سیاسی اپوزیسیون بورژوایی علیرغم امکانات رسانه ای و منابع مالی و داشتن حمایت برخی دول غرب ناکام مانده است. رژیم چنج و رفراندم و نافرمانی مدنی و دخالت نظامی شان تماما به کنار رفته است. حتی یک حزب یا سازمان سیاسی جدی در چهل سال گذشته نتوانستند درست کنند، شورای ملی ایران و فرشگرد و حزب مشروطه و دور همی های دیگر آنها تحت عناوین مختلف کوچکترین جایگاهی پیدا نکرده است، فاقد شخصیت های مورد اعتماد و با نفوذی در جامعه هستند، یک برنامه سیاسی و یک پلاتفرم مبارزاتی یک صفحه ای با ثبات نتوانستند به جامعه ارائه دهند و حول آن اتحادی شکل بدهند و اکنون با کنارگذاشتن تاج سلطنت توسط رضا پهلوی متشتت تر و بی آینده تر شده اند. جنبش ملی اسلامی نیز تماما جایگاه خود را از دست داده است. اینها نیز پدیده هایی تصادفی نیستند. این روندها و این تحولات مهم سیاسی ناشی از دست بالا پیدا کردن جنبشی دیگر و گرایشی دیگر یعنی کمونیسم کارگری و حزب سیاسی آن در جامعه است.

این واقعیات تاکید دیگری بر حقانیت اهداف، آرمان و سیاست های کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری، و فراخوانی در جهت تلاش هرچه بیشتر برای تقویت این جنیش و پیوستن به صفوف این حزب است. فراخوانی به حضور فعال در همه عرصه های مبارزه، با اعتماد بنفس، با خوشبینی و در عین حال تلاش برای غلبه بر موانعی است که هر روز و هر لحظه بر سر راهمان قرار میگیرد. فراخوانی به همه ما برای تشویق هر انسان شریف و آزاده ای برای گرد آمدن حول برنامه و اهداف و سیاست های انسانی کمونیسم کارگری و حزب آن است.

اینرا هم بخوانید

پاسخ پرستاران احضار نیست! اصغر کریمی

مندرج در ژورنال شماره ۸۳۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …