کمدی – تراژدی موشکپرانیهای جمهوری اسلامی
تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید
حسن صالحی: موشکپرانیهای جمهوری اسلامی به سه کشور پاکستان، سوریه و عراق اعتراضات جهانی را برانگیخته است. در کشور عراق، جایی که جمهوری اسلامی شهر اربیل را مورد هدف قرارداد، در سه شهر دهوک، اربیل و زاخو تظاهرات تودهای علیه جمهوری اسلامی برپا شد. هدف حکومت از این موشکپرانیها چیست؟ آیا به مقاصد خودش دستیافته است؟در این مورد با حمید تقوائی صحبت میکنیم.
حمید تقوائی اولین سؤال من این است که علت این موشکپرانیهای اخیر جمهوری اسلامی چیست و رژیم چه اهدافی را از این اعمال دنبال میکند؟
حمید تقوایی: به نظر من پایهایترین علت این عملیات نظامی جمهوری اسلامی درماندگی و بحران شدیدش در خود ایران است. رژیم در برابر خیزش تودهای که الان نزدیک به یک سال و نیم است ادامه دارد و توجه همه دنیا را به خود جلب کرده است، خودش را ناگزیر میبیند که به نحوی اولاً اذهان را به مسائل دیگری منحرف کند و امر سرنگونی حکومت و نفرت و انزجار مردم از خود را تحتالشعاع قرار بدهد، و ثانیاً در منطقه به خیال خودش نوعی قدرتنمایی بکند و نشان بدهد که توان نظامی بالائی دارد و بهاینترتیب موقعیت تضعیف شده خودش در منطقه را نیز به نحوی تقویت کند.
ریشه این وضعیت بحرانی رژیم، چه در منطقه و چه در خود ایران، موقعیت شکننده و لرزانی است که حکومت در مواجهه با جنبش عظیم زن زندگی آزادی به آن دچار شده است.
حسن صالحی: تا چه حد فکر میکنید حکومت به این اهدافش رسیده است؟
حمید تقوایی: به نظر من این عملیات نظامی نتیجه معکوس داشته است. نهتنها حکومت به اهدافش نرسیده؛ بلکه رسواترو منزویترو درماندهتر شده.
برای نمونه این اولین باری نیست که جمهوری اسلامی منطقه کردستان عراق را هدف موشکپرانیهای خود قرار میدهد؛ ولی این اولینبار است که با اعتراض شدید دولت عراق، و دولت اقلیم کردستان روبرو میشود. مقامات عراقی اعلام کردهاند که این حملات را تحمل نمیکنند و حتی این مسئله را به شورای امنیت خواهند برد.
قبلاً هم بارها جمهوری اسلامی به بهانه وجود اردوگاههای نیروهای اپوزیسیون خود در خاک عراق مناطقی را در کردستان عراق با موشک و پهپاد مورد حمله قرار داده بود که یکبار هم با اعتصاب عمومی مردم در کردستان ایران پاسخ گرفت. اما تا به حال بهخاطر نفوذی که جمهوری اسلامی در عراق داشت و رابطه نزدیکش با دولت عراق واحزاب حاکم در منطقه کردستان این کشور، مقامات عراقی در این مورد سکوت میکردند و یا حداکثر به گلهگزاریهای لفظی بسنده میکردند. امروز نفس برخورد شدید اینها نشان میدهد که جمهوری اسلامی نفوذ و موقعیت گذشته خود را از دستداده است. این بار علاوه بر مقامات عراقی اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا نیز صریحاً این عملیات جمهوری اسلامی را محکوم کردند.
بنابراین، تا آنجا که به موقعیت منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی مربوط میشود این نوع “قدرتنمایی”ها نه تنها کسی را تحت تأثیر قرار ندادهاست؛ بلکه بیش از همیشه اعتراضات و محکومیتهای سیاسی و دیپلماتیک را به دنبال داشته است.
تا آنجا که به خود جامعه ایران مربوط میشود این موشکپرانیها سوژه تمسخر و طنز مردم شده است. مردم میبینند که نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه مورد حمله نظامی آمریکا و اسرائیل فرار میگیرند و حکومت در پاسخ، به قول خودش برای “انتقام سخت”، به مناطقی موشک پرت میکند که هیچ ربط و اهمیت و موضوعیت نظامی ای ندارد. رژیم ادعا میکند در سوریه داعش را زده است، در اربیل به مقر جاسوسان اسرائیلی حمله برده، در پاکستان نیروهای جندالله را هدف قرار داده، اما بهسرعتبر مبنای گزارشات خبری مستند معلوم میشود همه این ادعاهاپوچ و صرفاًتبلیغاتی است و در واقع خانه و زندگی مردم بیگناه هدف قرار گرفته است. این جنبه تراژیک مسئله است. اما جنبه کمدی این است که این اقدامات که قرار است اقتدار حکومت را نشان بدهد، درست مانند حمله دنکیشوت به آسیاب بادی، تنهاضعف و درماندگی آن را برملا میکند. ازاینرو است که ادعایانتقام سخت رژیم مورد تمسخر و طنز و خنده مردم قرار میگیرد. مردم میگویند حکومت جواب اسرائیل و آمریکا را نمیتواند بدهد، انتقام سختش را از مردم میگیرد.
به این ترتیب روشن است کهاین تلاشهای منطقهای حکومت نهتنها تأثیری در این جهت که مردم ایران مقهور قدرتنمایی جمهوری اسلامی بشوند نداشته است؛ بلکه برعکس در سطح جامعه ایران نیز، مانند منطقه، استیصال و بنبست حکومت را بیشازپیش نمایان کرده است.
حسن صالحی: شما به این اشاره کردید که عملیات موشکی جمهوری اسلامی باعث شد که اولینبار حکومت عراق و کردستان عراق واکنش اعتراضی نشان بدهند و اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا نیز این عملیات را محکوم کردند. آیا این آغاز روابط تازهای بین این دولتهابا رژیم جمهوری اسلامی است؟ آیا این میتواند رژیم را در ماجراجوییهای نظامی اش محتاطتر کند؟
حمید تقوائی: اولین نکته این است که انقلاب زن زندگی آزادی کلاً جمهوری اسلامی را در موقعیت کاملاً دفاعی و ضعیفی قرار داده است. نه تنها در رابطه با دولتهای غربی، و یا نهادهای بینالمللی و حقوق بشری نظیر عفو بینالملل و غیره که همیشه علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتهاند و جنایاتش را محکوم کردهاند، بلکه حتی در رابطه با دولتهایی در منطقه که با جمهوری اسلامی روابط حسنهای داشتند و در روابطشان خیلی محتاط بودند. اینها هم امروز در موارد متعددی علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتهاند.
قضیه موشکپرانی اخیر این روند را تشدید کرد؛ چون به کشورهای تازهای مستقیماً حمله شده و مسئله ابعاد جدیدی پیدا کرده است. بهعنوان نمونه پرتاب موشک به پاکستان حرکت تازهای بود که بسیاری از دولتها، از ترکیه تا مصر و اتحادیه عرب، این حمله را محکوم کردند و حتی روسیه و چین در این مورد اظهار تأسف کردند و هشدار دادند.
به این ترتیب روندی که با انقلاب زن زندگی آزادی در جهت انزوای حکومت شروع شده بود با این اتفاق تشدید شد وابعاد تازهای پیدا کرد.
میدانیم حسابهای بانکی خیلی از مقامات رژیم در کشورهای اروپائی بسته شده، سران سپاه و قضات و برخی از مقامات دیگر جمهوری اسلامی که در جنایات حکومت مستقیماً دست داشتهاند به کشورهای اروپائی ممنوع الورود شدهاند، اطلاعیههای شدیداللحنی علیه جنایات حکومت از طرف پارلمان اروپا و عفو بینالملل و نهادهایی دیگر داده شده، حتی سران حکومتها در کشورهای مختلف علیه جمهوری اسلامی موضع گرفتهاند و غیره و غیره. در این متن است که این قضیه موشکپرانی هم مورد اعتراض دولتها قرار میگیرد.
به نظر من در زمینه روابط بینالمللی و مناسبات جهانی جمهوری اسلامی سیر نزولی ای را طی میکند همانطور که در خود ایران و در مقابله با انقلاب زن زندگی آزادی هر روز رسواتر و منفورتر میشود. این قضیه موشکپرانیها اپیزود و دور دیگری است در این روند انزوای بیشتر حکومت در سطح جهانی.
حسن صالحی: حملات موشکی جمهوری اسلامی در عراق با اعتراضات تودهای مردم روبرو شد. بخصوص در شهرهای اربیل، دهوک، زاخو، سلیمانیه، سوران، حلبچه و رانیه در ابعاد هزاران نفره تظاهرات برپا شد. آیا این میتواند مقدمه اعتراضات گستردهتر مردم عراق و کلاً دیگر کشورهای مورد حمله حکومت اسلامی باشد؟
حمید تقوایی: به نظر من این امکان وجود دارد. میتوان گفت که یک پیامد مثبت عملیات موشکی رژیم همین اعتراضات تودهای در کردستان عراق علیه جمهوری اسلامی است. یا دقیقترباید گفت برآمد مجدد این اعتراضات چون این امر سابقه دارد. در کشور عراق، و نه صرفاً در منطقه کردستان در این کشور، بارها خواست ختم دخالتگریهای جمهوری اسلامی و انحلال نیروهای اسلامی وابسته به او در تظاهراتهای خیابانی مطرح شده است. از جمله در خیزش ۲۰۱۹ مردم عراق که به انقلاب اکتبر معروف شدیک خواست اصلی مردمقطع دست جمهوری اسلامی و نیروهای وابسته به او نظیر حشدالشعبی بود. میدانید که جمهوری اسلامی سازمانده نیروهای سرکوب در عراق است. حشدالشعبی همیشه بهعنوان یک نیروی مزدورو سرکوبگر بهوسیله جمهوری اسلامی نیروهای سیاسی وابسته به او در عراق بکار گرفته شده است و به همین دلیل مردم عراق خواهان خلع سلاح و انحلال این نیرو و قطع رابطه دولت عراق با جمهوری اسلامی هستند.
موشکپرانیهای اخیر دوباره این مسئله رازنده و بهروزکرده و اعتراضات تودهای را برانگیخته است و امروزاین امر، با توجه به انقلاب زن زندگی آزادی، اهمیت ویژهای پیدا میکند. در مناسبات دیپلماتیک دولتها بالاخره منافع طبقه حاکمه کشورها حرف آخر را میزند و تنها فشار افکار عمومی و اعتراضات توده است که میتواند این محاسبات را به هم بریزد و دولتها را ناگزیر کند علیه جنایات حکومتی که در معرض اعتراضات مردم قرار گرفته موضع بگیرند. از این نقطهنظر هم حرکت اعتراضی توده مردم، در ایران و در کشورهای دیگر، عامل تعیینکنندهای در منزوی کردن جمهوری اسلامی حتی در میان بالائیها است.
من فکر میکنم حرکت در کردستان عراق میتواند اولاً به کل عراق سرایت پیدا کند و ثانیاً الگویی باشد برای شکلگیری اعتراضات علیه جمهوری اسلامی در تمام کشورهای اسلامزدهای که در همه آنها نیروهای تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی نقشی ایفا میکنند.
به همه این دلایل اعتراضات مردم کردستان عراق علیه جمهوری اسلامی تحول مهمی است همجهت با مبارزات مردم ایران و نشاندهنده همبستگی و همراهی و همسویی مردم منطقه علیه جمهوری اسلامی است. وظیفه ما و همه نیروهای آزادیخواه است که از این حرکت مردم عراق قاطعانه حمایت کنیم.
حسن صالحی: اشاره کردید که یک هدف مهم رژیم نظامی -امنیتیکردن جو جامعه در مقابله با بحران انقلابی در خودایران است. سئول این است که برای خنثیکردن این سیاست نیروهای سیاسی آزادیخواه ومردم ایران چه میتوانند بکنند؟
حمید تقوائی: اولین وظیفه این است که قاطعانه در برابر این اقدامات جمهوری اسلامی بایستیم و آن را محکوم کنیم.این موشکپرانیهامیتواند و باید از جانب احزاب و نیروهای سیاسی، نهادها و کمیتهها و تشکلهای انقلابی و آزادیخواهو فعالین انقلاب زن زندگی آزادی بهعنوان جنایت علیه مردم، مردم ایران و مردم منطقه، افشا و محکوم بشود. اسم دیگری روی این عملیات موشکینمیشود گذاشت. جنایتی آشکار است.اگر امروز بر متن جنگ غزه نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در لبنان و غزه و عراق و یمن کشته میشوند اینامری است نظامی و مربوط به نیروهای درگیر در جنگ غزه، ولی وقتی جمهوری اسلامی بهعنوان انتقام سخت و تلافیجویی به مردم غیرنظامی حمله میکندو شهروندان عادی را میکشد این دیگر جنایتی آشکار است که ربطی به جنگ ندارد و با هیچ توجیه و بهانهایقابلپذیرش نیست. همانطور که کشتار مردم غزه بهوسیله نیروهای اسرائیلی جنایت است وربطی به درگیری نظامی حماس با دولت اسرائیل ندارد.
ادعاهای جمهوری اسلامی مبنی بر حمله به پایگاههای داعش و جندالله و جاسوسان اسرائیلی صرفاً تبلیغات تو خالی است. مردم این حکومت را میشناسند،حمله به هواپیمای اوکراینی و حمله شیمیائی به مدارس را دیدهاند و میدانند حکومت در ارتکاب این نوع جنایات و دروغپردازی در مورد آنها ید طولایی دارد. جمهوری اسلامی همانطور که برای مردم ایران پرونده میسازد برای مردم کشورهای دیگر هم پروندهسازیمیکندو آنها را هدف موشکهای خود قرار میدهد. این دیگر جنایت مشدد است. نیروهای آزادیخواه و فعالین انقلابی در ایران باید این حقایق را جلوی چشم مردم جهان قرار بدهند و از نهادهای بینالمللی و دولتها بخواهند که چنین رژیمی را بهعنوان حکومت ایران به رسمیت نشناسند.
ما همیشه گفتهایم این رژیم نماینده مردم ایران نیست، قاتل آنها است. امروز باید گفت این رژیم قاتل مردم ایران و منطقه استو باید از جانب همه نهادهای جهانی و دولتهامحکوم و طرد بشود. جنایتی که جمهوریاسلامی در ایران و در منطقه مرتکب میشودنهتنها از نظر سیاسی و دیپلماتیک، بلکه از نظر حقوقی و قضائی نیز جرم محسوب میشود و در دادگاههای بینالمللی قابل تعقیب است. فیالحال در دادگاههایی نظیر دادگاه حمید نوری در استکهلم و یا دادگاه رسیدگی به حمله موشکی حکومت به هواپیمای اوکراینی در ایالت انتاریو کانادا، جمهوری اسلامی و مقامات و کارگزاران آن محکوم شدهاند. جنایت حکومت علیه مردم سایرکشورها نیز کیس و پرونده مشخص دیگری است که میشود به دادگاه برد و جمهوری اسلامی را بهعنوان رژیمی که مردم در پاکستان در عراق و در سوریه راهدف حملات موشکی قرار میدهد محکوم کرد. هم از نظر سیاسی و هم حقوقی -قضائی این مسئلهقابلپیگیری است.
این تعرض به مردم منطقه یک امر نهادینه شده در جمهوری اسلامی است و اساس مسئله هم جنگ این حکومت با دولتها و یا نیروهای دیگر نیست، بلکه همانطور که ابتدا اشاره کردم، مسئله بر سر جنگ رژیم با مردم در خود ایران است. به این معنی مردم ایران و منطقه و مااحزاب و سازمانها وفعالین انقلابی یک جبهه این جنگ هستیم و باید با تمام توان در برابر سیاستهایجنایتکارانه جمهوری اسلامی بایستیم، در این مورد معین با مردم عراق اعلام همبستگی کنیم واعلام کنیم که ما مردم با نیرویمتحد خودمان میتوانیمجمهوری اسلامی را از ایران و از منطقه جارو کنیم و دنیا را از شر این آدمکشان رها سازیم. این جهت و خطی است که باید در پیش گرفت.
۴ بهمن۱۴۰۲، ۲۴ ژانویه ۲۰۲۴