یورونیوز:ادلب، آخرین پایگاه عمده شورشیان در سوریه است. پس از قلع قمع مخالفان در حمص، حلب و حومه دمشق و در حالی که جنگجویان داعش بسیاری از مناطق تحت کنترل خود را در عراق و سوریه از دست دادند، این استان شمالی آخرین سنگر مخالفان مسلح عمدتا اسلامگرای دولت اسد به شما میرود. بسیاری بر این باورند که تعیین تکلیف این استان، وضعیت جنگ داخلی در سوریه را یک سره خواهد کرد.
چرا ادلب برای همه بازیگران جنگ داخلی سوریه مهم است؟
ادلب نه تنها پایگاه اصلی هیات تحریر شام است، بلکه به دلیل موقیعت جغرافیایی، اهمیت بالایی برای ترکیه و ناوگان دریایی روسیه در دریای مدیترانه دارد.
موقعیت جغرافیایی
استان ادلب در شمال سوریه با ترکیه هم مرز است. پس از بازپسگیری کنترل شهر حلب، مرکز استان حلب در دسامبر ۲۰۱۶ و شکستهای پیاپی داعش در استانهای رقه و الحسکه، ادلب آخرین استان شمالی سوریه در مرز با ترکیه است که در کنترل مخالفان قرار دارد. آنکارا به هیچ وجه تمایلی برای یک «بازنده تمام عیار» بودن در سوریه را ندارد؛ آنهم هفت سال پس از آغاز جنگ و حمایت همه جانبه دولت عدالت و توسعه از گروههای شورشی. بخشی از نیروهای ارتش ترکیه از اواخر سال ۲۰۱۷ و بهعنوان نیروهای ناظر بر ایجاد «مناطق کاهش تنش» وارد استان ادلب شدند.
استان ادلب همچنین با استان لاذقیه هم مرز است و فاصله چندانی هم با طرطوس ندارد. استان ساحلی لاذقیه، زادگاه خاندان اسد و یکی از پایگاههای عمده هواداران دولت سوریه در غرب این کشور به شمار میرود. به علاوه، پایگاه استراتژیک حمیمیم روسیه کرانه در دریای مدیترانه هم در استان لاذقیه قرار دارد. در ماههای اخیر پهپادهای شورشیان اسلامگرا بارها به این پایگاه نزدیک شده اند.
دو روستای شیعه نشین فوعه و کفریا در استان ادلب قرار دارند. این روستاهای تحت محاصره شورشیان، اهمیت زیادی برای ایران دارند. در جریان چند مورد چانهزنی با شورشیان، مساله خروج ساکنان این دو روستا، یکی از مطالبات تهران از دمشق و مسکو بوده است.
نیروهای مستقر در ادلب
- «داعش»
دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در دو سال گذشته، در پی از دست دادن مناطق تحت کنترل خود در حمص، حومه دمشق، یرموک و ارتفاعات عرسال و قلمون در مرز لبنان، با موافقت دولت سوریه، جنگجویان خود و خانوادههایشان را به استان ادلب کوچانده است. با وجود انتشار اخباری از درگیریها میان این گروه و دیگر نیروهای مسلح در ادلب و با توجه به تضعیف «خلافت اسلامی» در عراق و سوریه، اطلاعات جامعی درباره توان عملیاتی داعش در ادلب وجود ندارد. داعش در دسامبر سال ۲۰۱۲ و پس از انشعاب از جبههالنصره (شاخه القاعده در سوریه) اعلام موجودیت کرد.
- هیات تحریر الشام
ائتلافی از گروههای شورشی با محوریت جبهه النصره (هیات تحریرالشام کنونی) در سال ۲۰۱۵ با یک حمله برقآسا، استان ادلب را تصرف کردند. این ائتلاف که در آن زمان «هیات فتح شام» نام داشت، پس از فراز و نشیبهای بسیار، هماکنون با عنوان هیات تحریر الشام شناخته میشود و از ائتلاف جبههالنصره سابق، به رهبری محمد جولانی و هیات تحریرالشام و چند گروه کوچک اسلامگرای دیگر تشکیل شده است. این ائتلاف، مذاکره با دولت سوریه را خط قرمز خود میداند. جنگجویان این گروه بیش از ۱۰ هزار نفر تخمین زده میشوند.
- جیش الاسلام
هزاران نفر از اعضای این گروه اسلامگرای نزدیک به عربستان سعودی پس از تخلیه غوطه شرقی در حومه دمشق، به ادلب کوچ کردند. جنگجویان این گروه صرفا با سلاح سبک غوطه را ترک کردند. جیشالاسلام از مخالفان بزرگ هیات تحریرالشام به شمار میرود و این دو گروه پیشتر در مرکز و جنوب سوریه با یکدیگر درگیر شده اند.
- «ارتش آزاد سوریه»
ائتلافی از چند گروه مسلح شورشی، که عمدتا پس از ترک حلب و حمص در دو سال گذشته به ادلب کوچ کردند و از حمایت ترکیه برخوردارند، کماکان با نام «ارتش آزاد سوریه» در این استان فعالیت دارند. در روزهای گذشته اخباری مبنی بر درگیری برخی از این گروهها با هیات تحریرالشام منتشر شده است. به گزارش رسانههای محلی، هیات تحریرالشام، این گروهها را به تلاش برای مذاکره با دولت سوریه متهم کرده است.
موضع بازیگران خارجی در بحران ادلب
- ایران و روسیه، بارها بر حق دولت سوریه بر پاکسازی این استان از «تروریستها» تاکید کرده اند. با توجه به ارتباط نزدیک جبههالنصره سابق (هیات تحریرالشام کنونی) با القاعده و دخیل نبودن این گروه در جریان مذاکرات صلح آستانه، تهران و مسکو، دست خود را برای حمایت از حملات قریبالوقوع دولت سوریه به مواضع این ائتلاف عمده استان ادلب باز میبینند.
- ترکیه: همانطور که پیشتر اشاره شد، آنکارا نمیخواهد در سوریه همه چیز را از دست رفته ببیند. مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه، نسبت به به راه افتادن حمام خون در ادلب هشدار داده است. با توجه به حمایت ترکیه از بخشی از شورشیان مستقر در این استان، در صورت ورود ارتش عربی سوریه و متحدانش به ادلب، ترکیه باید پذیرای موج جدید و بزرگی از مهاجران باشد.
- ایالات متحده آمریکا: سیاست دونالد ترامپ در قبال سوریه، به کاهش دخالت، مبارزه با داعش و تلاش برای بیرون راندن ایران از این کشور، برای تامین امنیت اسرائیل محدود شده است. به نظر نمیرسد که واشنگتن، مانند محاصره و بازپس گیری غوطه ، اقدامی جدی، فراتر از تهدیدهای توییتری ترامپ برای عدم حمله به ادلب انجام دهد.
- اتحادیه اروپا: سیاست اتحادیه اروپا در قبال بحران سوریه، در هفت سال گذشته هیچگاه واحد و همگن نبوده است؛ پس از پیروزی مداخله نظامی به رهبری فرانسه و بریتانیا در لیبی و قتل معمر قذافی، باور به سقوط قریبالوقوع «دیکتاتور دمشق» و مطالبه برقراری سریع دموکراسی در سوریه، خواست اول بسیاری از دولتهای اتحادیه اروپا بود. با این حال پس از تبدیل لیبی به یک مصداق از فاجعه و با طولانی شدن جنگ داخلی و عروج داعش، قدرتهای نظامی اروپایی، توان خود را بر مبارزه با این گروه فعال در پاریس و لندن و برلین متمرکز کردند.
با ورود روسیه به صحنه جنگ داخلی سوریه و پیشرویهای نیروهای وفادار به اسد، قدرتهای اروپایی توان بازیگری بهعنوان «دوستان سوریه» را از دست دادند. فارغ از حملات محدود آوریل ۲۰۱۸ به پایگاههای نظامی و تحقیقاتی در دمشق و حمص پس از کاربرد تسلیحات شیمایی در غوطه شرقی، کشورهای اروپایی از ورود مستقیم به میدان جنگ سوریه پرهیز میکنند. به نظر میرسد در آستانه حمله ارتش عربی سوریه و متحدانش به ادلب، نه دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا و نه وزنههای اصلی آن، نتوانند واکنشی بیشتر از صدور بیانه بشردوستانه یا تحریم اشخاص مرتبط با سوریه از خود نشان دهند.