اصغر کریمی
اژهای رئیس قوه قضاییه رژیم: «در سال ۱۴۰۱ فضایی ایجاد شد که منجر به تشکیل حدود ۹۰ هزار پرونده گشت؛ متهمان و محکومان این پروندهها از اقشار مختلفی بودند؛ در میان آنها بعضاً معلم و دانشآموز و دانشجو نیز بود؛ چنانچه برای همه آنها حکم محکومیت صادر میشد، یا پرونده قضایی شکل میگرفت بستر سوءاستفاده دشمنان فراهم میآمد؛ قاطبه محکومین متنبه و ارشاد شدند و بستر برای عفو آنها فراهم شد. برای ۲۴۴ نفر از نیروهای مجری قانون هم پرونده قضایی تشکیل دادیم».
از شفقت و عفو! اسلامی جنایتکاران که در اعتراض به قتل یک دختر جوان برای ۹۰ هزار نفر پرونده تشکیل دادند، چندصد نفر را در خیابان و زندان کشتند و چند دههزار را هم زندانی کردند، که بگذریم، سه نکته در صحبت این مقام حکومت قابلتوجه است. برای «قاطبه محکومین» نتوانستند پرونده قضایی تشکیل دهند که بستری برای اعتراض دشمنان (همان مردم) فراهم نشود.
دوم، همانها که متنبه شدند قانون حجاب و عفاف را به زبالهدان انداختند و حجاب را سرنگون کردند. سوم، برای ۲۴۴ نفر از مأموران سرکوب حکومت به دلیل همراهی با مردم دادگاهی پرونده تشکیل دادند. هر سه مورد حکایت از شکنندگی حکومت و قدرت مردم دارد.
در نشست فرماندهان بالای سپاه و بسیج با خامنهای در زمستان ۱۴۰۱ کاملاً آشکار شد که مسئله بسیار فراتر از ۲۴۴ نفر مأمور خاطی است. اکثر فرماندهان اذعان کردند که مأمورین زیردست آنها خودشان یا خانوادههایشان در اعتراضات شرکت دارند، حاضر نیستند گلوله ۱۵۰ هزارتومانی را به سینه کارگری که با ۵۰ هزار تومان کار میکند شلیک کنند، از شکاف طبقاتی و فساد ناراضیاند، اکثرا از نظام عبور کردهاند و اعتقادی به نظام ندارند و در مواقع حساس سر خدمت حاضر نمیشوند.
هیچچیز طبیعیتر از نارضایتی عمیق در بدنه نیروهای سرکوب نیست. نیرویی که نفرت مردم حتی اعضای خانواده خود از خامنهای و رژیم را میبیند، زندگی زیر خطفقر خود و اکثر مردم و درآمدهای میلیاردی مقامات و آقازادهها را مقایسه میکند، از شکستهای داخلی و منطقهای و جهانی حکومت باخبر است و مهمتر اینکه هیچ افقی برای بقای این حکومت نمیبیند. این یکی از مهمترین عواملی بود که رژیم را در سرکوب گستردهتر مردم دستبهعصا کرد و همچنان یکی از پاشنهآشیلهای حکومت است. موضوعی که باید مورد توجه همه فعالین و مخالفین حکومت باشد.