آزادی فوری زندانیان سیاسی امر فوری انقلاب کارگری ما!

در پی اعتراضا ت و مبارزات سراسری و برحق کارگران و زحمتکشان و مردم ازآدیخواه و برابری طلب ایران، رژیم فاشیست اسلامی عده بسیاری از جوانان و شهروندان کشورمان را دستگیر و زیر فشار و شکنجه های خود قرار داده است. قاتلان و شکنجه چی های حقیر و بزدل رژیم فاشیست اسلامی که از دست انتقام انقلاب مردمی ما سخت به وحشت افتاده اند جرات اعتراف به قتل عمد فرزندانمان در زندان ها را به خود راه نداده اند و به همین خاطر تصمیم گرفته اند  پلن کثیف کشتن زندانیان در شکنجه گاه ها و سیاه چالهای رسمی و مخفی خود را مانند گذشته تحت نام “خود کشی” به پیش ببرند. به قتل رساندن زندانیان سیاسی تحت نام خودکشی، سیاستی جدید نیست و رژیم کثیف اسلامی در گذشته بارها و بارها مرتکب این سیاست کثیف و ضد بشری شده است و این در حالی است که هرباربا سکوت همراهی کننده سازمانها و نهادهای باصطلاح “حقوق بشری” تحت فرمان امپریالیست ها همراه بوده است.

مردم ما عزم کرده اند حکومت جانیان و اغتشاشگران در امورات حیا تی جامعه را پایین بکشند. این حکومت در همه امورات حکومتداری تنها کاری که در انجام آن خبره بوده است اغتشاشات است. اغتشاش و هرج و مرج و بلبشویی که رژیم فاشیسم اسلامی در سطح ملی و منطقه ای و بین المللی در همه امورات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و غیره ایجاد کرده است در هیچ جای دنیا نمونه ندارد. مردم تصمیم گرفته اند رژیم اخلالگران و اغتشاشگران و تباهکاران بین الملی اسلامی را پایین بکشند و خواهند کشید. گرسنگان و پابرهنگان و حاشیه نشینان و خیل عظیم فقر و زیر فقر برهبری طبقه کارگر آگاه ایران دست به انقلابی زده اند که هدف اش پایان دادن به یک دوره چهل ساله از دزدی و قتل و غارت و فساد و اغتشاش و هرج و مرج مشتی جانی و آدمکش اسلامی است. انقلاب مردم تلاشی است برای خاتمه اغتشاشات و جنایات عدیده رژیم از طریق سرنگونی آن.

زندانیان سیاسی حقیقتا “جرمی” جز مبارزه برای رسیدن مردم به یک زندگی بهتر ندارند هرچند که این امر خود با وجود اسارت فرزندان انقلاب امکانپذیر نیست. مردم در واقع آغاز دستیابی به حقوق و آزادی فردی و مدنی  خود را درآزادی زندانیان سیاسی جستجو می کنند زیرا در مملکتی که زندانی سیاسی وجود داشته باشد محال است جامعه به آزادی ها واهداف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مد نظر خود برسد. به همین دلیل خواست آزادی همه دستگیر شدگان اخیر و نیز همه زندانیان سیاسی در بند باید جزء فوری ترین خواست های انقلاب کارگری ما باشد.

تحقق آزادی همه زندانیان سیاسی به اراده خود مردم به این معنی است که رژیم دیگر توان ادامه دستگیری ها را نخواهد داشت و حربه زندان و شکنجه از دست عوامل سرکوب رژیم عملا خواهد افتاد. . ترس و وحشت آمران و عاملان سرکوب در چهره دشمنان مردم بخوبی پیداست و تجربه انقلاب بزرگ و ناتمام حاشیه نشینان ما در سال پنجاه و هفت به ما نشان میدهد که این در واقع فقط خود مردم هستند که میتوانند زندانیان سیاسی را آزاد کنند. نباید همچنان که نشان داده ایم و نشان خواهیم داد امید مان را برای آزادی زندانیان سیاسی به سازمان هایی مانند “عفو بین الملل” و “حقوق بشر” و نهادهای از این قبیل ببندیم. چرا که این نهادها و سازمانها هیچوقت مستقل و مردمی نبوده اند و بارها نشان داده اند که میزان نق زدن های مقطعی و ظاهری و ناپیگیر انها در رابطه با مساله خطیر و بسیار مهم شرایط زیستی و حقوقی زندانها و بیدادگاه ها و نیز حقوق پایه ای زندانیان در هر کشوری، همیشه تابعی بوده است از درجه دوری یا نزدیکی حاکمیت ها از سیاستهای منطقه ای و جهانی روسای پنجگانه سازمان ملل، که صد البته زحمت همین درجه از جدیت و پیگیری را هم تنها آن زمان به خود خواهند داد که سرو صدای اعتراضات مردمی جهانی شده و پیشه معمول و همیشگی سکوت، دیگر برایشان امکانپذیر نباشد.

این خود ما هستیم که با صدایی متحد و رسا باید سکوت و چشم پوشیدن برتجاوزات آشکار به حقوق پایه ای زندانیان سیاسی در ایران را برای مجامع جهانی و بین المللی وابسته به سازمان ملل مشکل کنیم و همه مردم دنیا و نهادها و احزاب کارگری جهانی را به همیاری و همکاری جدی با خود فرا خوانیم. بیاییم آزادی همه زندانیان سیاسی را به خواست و مطالبه فوری انقلابمان تبدبل کنیم.

اما تا زمان سرنگونی محتوم فاشیسم اسلامی، رژیم باید بداند که زندان و زندانی کردن براساس معیارهای شناخته شده بین المللی، اصول و قواعد خاص خودش را دارد و در مقابل تک تک جنایاتی که در زندانها و سیاهچالهای مخفی ورسمی خود به آن مرتکب شود پاسخگوست. داشتن زندانها و سیاهچالهای مخفی در هر کشوری ممنوع است و رژیم باید اسامی و آدرس کامل تمامی زندان ها و سیاهچالها و شکنجه گاههایش را رسما اعلام کند. باید لیست اسامی همه زندانیان و تاریخ و مکان بازداشت انها را رسما از رسانه ها اعلام کند. مخفی نگه داشتن اسامی و مکان و زمان نگهداری زندانیان و دادن آدرس های غلط و سر دواندن خانواده ها در پیدا کردن محل نگهداری فرزندانشان ممنوع است و باید به آن پایان داده شود. خانواده ها باید بتوانند بطور مرتب و مدام به دیدن و ملاقات فرزندانشان در زندانها دسترسی داشته باشند. همه مردم باید خود شانرا به حقوق قانونی و بین المللی و امروزین فرد زندانی آگاه و واقف کنند و دیگران را در شناخت و آگاهی از آنها یاری رسانند.

مردم نباید فکر کنند که چون مشتی فاسد و آمکش و خونریز بر اداره زندانها حاکمند نمیشود آنها را بر سر نحوه اداره زندان ها و برخورد با فرد زندانی به عقب راند. باید به جلادان و مزدوران و شکنجه چی های رژیم فهماند که فرد زندانی در هر گوشه ای از این جهان و از جمله در کشور ایران داری حقوقی ویژه، رسمی و استاندارد است که اگر لات و لوتها و چاقو کشان اسلامی انها در برخوردشان با زندانیان آن را رعایت نکنند در آینده ای نه چندان دور برایشان خیلی گران تمام خواهد شد.

فقط مبارزات و همت مردمی و سراسری میتواند همه زندانیان سیاسی را از بند جانیان و فاشیست های اسلامی برهاند.

 

زنده باد آزادی و برابری

پیروز باد انقلاب کارگری ایران!