آیا سازمان مجاهدین خلق به قدرت خواهد رسید؟

جواب من یک نه است
تاریخ غیر قابل تکرار است مگر در شکل کمدی آن، در انقلاب ۵۷ دولتهای غربی بحضوص امریکا توانستند با حمایت خود از خمینی برای ایرانیان فرشته نجات بسازنند و این کار ممکن شد به دلیل بسیار ساده در آن زمان ” وجود حکومت شاه که بعنوان یک دست
نشانده امریکا و مستبد که با کودتا به سر کار بر گشته بود و از همه مهمتر منفور بودن ساواک که نقش اساسی در سرکوب و نابود کردن مخالفان داشت، نبود احزاب سیاسی مخالف چپ و سکولار، دلایلی بودند که خمبنی توانست قدرت را قبضه کند. نبود احزاب سیاسی مدرن در آن زمان و عدم امکانات اطلاع رسانی در دسترس مردم مهمترین فاکتوری بود که بی بی سی توانست تصوریر خمینی را در ماه به مردم حقنه کند. بنابراین وجود دستگاه سخن پراکنی بی بی سی وجود حزب توده و مماشات او با آیت الله خمینی، وجوه اشتراک احزاب چپ و راست آن دوره با جنبش “ضد امپریالیستی” خمینی فاکتورهای مهمی بودند که افق مردم را به سمت دیگری برد تا بند اسارت خود را محکم کنند
مذهب در میان اقشاری از جامعه یک ویژگی اعتراضی به وضع موجود پیدا کرده بود. مذهب مثل امروز ماهیتش برای مردم عیان نشده بود. چون نه نقد شده بود و نه ماهیت واقعی آن برای مردم افشا شده بود. جو ضد امریکایی به دلایل مختلف از جمله کودتای بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ اسلامیها به رهبری خمینی را سوار بر موج انقلاب کرد
از همه مهمتر جبهه ملی که مصدق را بعوان شخصیت وطنی یا ملی در کارنامه خود داشت با حمایتشان از خمینی فضا را برای احیا جمهوری اسلامی آماده ساختند. وجود روشنفکران واپسگرا و ضد فرهنگ مدرن غربی همچون ال احمدها، و علی شریعتی ها و …
همه اینها در بوجود آمدن و تثبیت جمهوری اسلامی تاثیر گذار بودند .
شرایط امروز اما متفاوت است. اول به دلیل بد نامی سازمان مجاهدین خلق و فجایع نظامی و سیاسی تاریخ ۴۰ سال اخیرشان، دوم به دلیل فرقه ای بودن این سکت مذهبی، سوم اینکه وجود فضای قوی ضد مذهبی در ایران و نقش احزاب متنوع چپ و سکولار و لبیرال و دمکرات چهارم وجود شبکه های اجتماعی و ماهواره که جو سانسور را شکسته و دیگر دنیای تک رسانه ای دولتها پایان یافته است. از همه مهمتر تاریخ سازمان مجاهدین خلق از لحاظ سیاسی به سر رسیده و اسلام و اسلام سیاسی بدنام و از هر زمانی بیشتر مورد تنفر مردم است. اسلام سیاسی چه کراوتی و عمامه ای از نوع اردوغان و چه لچک بسر از نوع مریم رجوی و چه عمامه به سر از نوع خمینی و خامنه ای و بغدادی و ملا عمر و… از نظر مردم مدرن و مترقی و آزادیخواه خونریزان و بیرحمانی مخرب بیش نیستند. بر بستر چینی فضایی که فوقا به آن اشاره شد وجود جنبش کمونیست کارگری مانع اصلی تحقق رویای قدرتگیری سازمان مجاهدین است و امیدهای آنها به راسیستهایی مانند ترامپ و لوپن و… را به یاس بدل خواهد کرد.
گرچه مجاهدین بر روی پولهای هنگفت صدام حسین و شاهان سعودی لم داده و نسبت به احزاب سیاسی ایران برتری مالی دارد اما از لحظ معنوی و اعتبار اجتماعی بد نامترین جریان سیاسی است و مردم آنها را در کنار بسیجیها و سپاه و وزارت اطلاعات و هم جنس آنها میدانند. اما نباید فراموش کنیم که سازمان مجاهد ظرفیت هر نوع جنایتی را دارد و به همین علت باید او را بیش از پیش افشا کرد و نقش سناریو سیاهی این جریان را به همگان گوشزد کرد. شمی صلواتی

اینرا هم بخوانید

آيا انسانیت در جهان امروزی دفن شده است؟ شمی صلواتی

آيا جهان امروزی، قبرستان شعور انسانی و حقوق بشر است؟آيا بی رحمی و بی تفاوتی …