اعتراض سراسری معلمان و کارگران؛ جایگاه به روز اپوزیسیون و جنبش دانشجویی در برهه کنونی

معلمان و بازنشستگان با توجه به سلب معیشت و منزلتشان از سوی حکومت اسلامی در سالهای اخیر و همچنین غیر قابل تحمل شدن شرایط معیشتی و طبقاتی کنونی بواسطه سیاستهای دزد محورانه جمهوری اسلامی دست به اعتراضات سراسری زدند. معلمان و بازنشستگان خواستهای بسیاری دارند که بخش کوچکی از آن که را به عنوان خواستهای فوری از حکومت مطالبه میکنند که شامل رتبه بندی و پاداش، فوق العاده ویژه، یکسان سازی بازنشستگان و آزادی معلمان دربند میشود. با تمامی اعتراضات صورت گرفته در اول و سوم مهرماه 1400 بصورت سراسری، حکومت اسلامی حتی به کمترین خواستهای معلمان و بازنشستگان عمل نکرده و بعلاوه معلمان را با احکام قضایی روبرو کرده است، که بازداشت عزیز قاسم لو، احضار و اتهام برای جعفر ابراهیمی و اخراج محمد حبیبی نمونه هایی از این فشارهای ضد بشری بر معلمانی است که خواست معیشت و منزلت خود را مطالبه کردند.
معلمان شاغل و بازنشسته که از شرایط کنونی به تنگ آمده اند چاره را در اعتراضات سراسری دیده و با فراخوان قبلی بیش از 40 مرکز دست به اعتراضات گسترده زده و خواستهای برحق خود را در 22 مهرماه 1400 فریاد زدند. مبارزات معلمان نشانگر عروج مطالبه گری در جنبشهایی در دل طبقه کارگر و عموم جامعه بوده و نوید دوام اعتراضات و دوام اعتراضات در سطح وسیع است.
در شرایط کنونی جامعه آماده انفجار دیگریست، انفجاری که در ادامه راه نیمه تمام خیزش آبان 98 و قیام مردم خوزستان در تیر 1400 است که از ستم روزافزون سیاسی، اجتماعی و طبقاتی به تنگ آمده بودند و تنها راه چاره را در جهت خلاصی از بند و بساط حاکم بر جامعه میدانستند. آنچه اکنون شاهدش هستیم، اعتراضات و اعتصابات واحدهای مختلف کارخانجات، مراکز شغلی، بازنشستگان و بطور کلی مزدبگیران در سطح کلان است. در این شرایط است که معلمان در حال عقد نطقه عطف جدید در تاریخ مبارزات در عرصه خود هستند که بعد از دهه 80 در قالب تشکل های مستقل خواستهای صنفی و کلان خود و جامعه را مطالبه میکنند.
معلمان دست به اعتصابات سراسری میزنند تا بگویند اگر نمی توانند نفس بکشند و دیگر توان زیستن در شرایط کنونی را ندارند، با تمامی تهدیدات به این استثمار طبقاتی نه گفته و در برابر کلیت بساط جمهوری اسلامی خواهند ایستاد.
معلمان در برهه ای اعتراض می کنند که جامعه و فعالین آن در رسانه های اجتماعی مانند؛ کلاپ هاوس اتاق هایی ترتیب داده و همراه با دیگر فعالین سیاسی به دنبال راهکارهای موثر در عرصه های مبارزاتی و کلیت جنبش سرنگونی میگردند. در این ظرفهای ایجاد شده است که بدنه جنبش سرنگونی در داخل کشور به همراه فعالین درتبعید که خود به دلیل فشارهای قضایی و امنیتی مجبور به تبعید خود خواسته شده اند به عنوان پلتفرم های مشترک متدهای فکری و نظری را در راستای گامهایی رو به جلو مورد نقد، تحلیل و بررسی قرار میدهند و افق پیش روی سیاسی جنبش های مبارزاتی کشور را شکلی دوباره میدهند.
با بوجود آمدن بسترهای مشترک مانند کلاپ هاوس که فعالین جامعه به دنبال همفکری از سوی رهبران و فعالین سوسیالیست و آزادی خواه هستند و نیاز به فرموله بندی های جدید سیاسی و بازتولید پراتیک موثر در جهت پیشروی مبارزاتی هستند، اینک میتوان گفت که دیگر بدون هرگونه سانسور رسانه ای و ممیزی های تحمیلی از سوی رسانه های مختلف راست و چپ به نتیجه های سریع برسند. روند روبه جلوی اعتراضات و اقدامات درست سیاسی اتخاذ شده توسط فعالین در چند ماه گذشته گواه این واقعیت است.
نکته قابل توجه در گفتمان فعالین داخل، به خط، درست و دقیق بودن جهت گیری سیاسی و فهم دقیق از چه باید کردها و همچنین تشخیص دقیق ماهیت بحثهای راست و چپ در جنبش سرنگونی است که این موقعیت چالشی جدید مقابل جریانات مختلف سیاسی در اپوزیسیون سرنگونی طلب و جنبش کمونیستی و سوسیالیستی می گذارد. در چنین شرایطی است که فعالین و رهبران عرصه های مبارزاتی و مردم خواهان خلاصی از جمهوری اسلامی، از میان احزاب و فعالین هر آنکه حرف جدید و راهکار درست به دور از هرگونه آژیتاسیون و عوام فریبی ای بتواند بیان کند را برخواهد گزید. این جایگاه واقعیتی بالاتر از رهبریت احزاب اپوزیسیون بوده و بلکه تک تک اعضا و کادر های احزاب سیاسی اپوزیسیون و فعالین منفرد را به خود درگیر خواهد کرد. در این وضعیت است که فعالین داخل راه سیاسی و پراتیک درست را از میان راهکارهای ارائه شده توسط کادرها، اعضا و فعالین جنبش سرنگونی اپوزیسیون انتخاب کرده و نظرات عوام فریبانه و آژیتاسیون های سیاسی را از گردونه مبارزات حذف خواهند کرد.
برهه کنونی برای جنبش سرنگونی بسیار امیدوار کننده است، چرا که بدنه عرصه های مختلف مبارزاتی با جلسات مشترک و نتیجه گیری های در پی آن، در مورد هر اکت مهم سیاسی و پراتیک به سوی مجادله مستقیم با حکومتی می روند که نه تنها قصد برآورده کردن مشکل معیشتی شان را ندارد، بلکه با انتخاب رئیسی بعنوان یکی از عوامل کشتار سال 67 آمده بکشد تا در صحنه سیاسی کشور بماند. جامعه از تحلیلهای کلی و نگاه های تکراری خسته است و در دل آن معلمان و کارگران به اعتصابات خود ادامه میدهند.
در شرایط کنونی که فعالین و جنبش های طبقاتی در دل جامعه در حال حساب کردن آنچه باید به عنوان خط مبارزاتی معین به پیش ببرد، جایگاه جنبش دانشجویی نیز مورد پرسش، چالش و آماده سازی برای نبردهای جدید است. با توجه به بحث های مطرح شده بین فعالین این عرصه در کنار کارگران و جنبش سرنگونی همانطور که مسئولان دانشگاه به نفوذ و هژمونی مارکسیسم در دانشگاه اعتراف میکنند دانشجویان نیز باید نسبت به توازن قوای سیاسی با رادیکالیسم سیاسی در خطوط سوسیالیستی گامهایی محکم به جلو بردارند. در ادامه این شرایط و ترس حکومت از وضعیت سیاسی در دانشگاه رئیسی در دانشگاه تهران حضور پیدا میکند و ضمن نمایش قدرت با عدم دعوت و حضور هرگونه جریان دانشجویی در این نشست در جایگاه منتقد، رئیسی خواهان قرار گرفتن جنبش دانشجویی در کنار دولت به جای مخالفت با حکومت میشود که خود این رویکرد به نوعی اعترافی جدید به مخالف بودن بدنه جنبش دانشجویی با کلیت جمهوری اسلامی بوده و نشان از استیصال رئیسی و حکومت اسلامی در برابر دانشجویان است. فارغ از اینکه جریان بسیج دانشجویی که قصد نمایشی قلابی در قامت جنبش مستقل دانشجویی داشت و به حضور رئیسی و سانسور خود اعتراض کردند مورد توجه بدنه جنبش دانشجویی نیز قرار نگرفت. لازم به ذکر است که دست این جریان پیشتر نیز در برابر دادگاه اسدبیگی در مورد پرونده هفت تپه رو شده بود.
فارغ از تمامی این بحث ها باید گفت: جنبش دانشجویی از تحلیل های تکراری در مورد هژمونی داشتن چپ، کمونیسم و سوسیالیسم فراتر رفته و خواهان فرمول بندی های به روزشده در جهت اقدامات آتی همراستا با گامهای پیشرو پس از آبان و دی ماه 98 است، که دانشجویان خود در آن نقش محوری و سازمانده داشتند. تمامی این شرایط و خواستها رابطه مستقیمی با رادیکالیسم سیاسی و گفتمان به روز شده مبارزاتی در دل جامعه و همچنین عرصه های مختلف آن در پلتفرم های مشترک با سایر جنبش ها همچون معلمان و کارگران دارد.
دانشجویان در شرایط کنونی به سازماندهی و سازمان یابی دوباره در قالب تشکل های مستقل در سطح سراسری احتیاج دارند که ضمن مطرح کردن خواستهای برحق خود مانند؛ واکسیناسیون رایگان و استاندارد، لغو پولی سازی و تبعیض در آموزش، آموزش رایگان و تامین لوازم آموزشی در شرایط کرونا همچون؛ تبلت، کامپیوتر و تلفن همراه، آزادی معلمان و فعالین زندانی و آزادی هرگونه تشکل و تحزب در دانشگاه، بتوان به مبارزات خود در فضای دانشگاه در شرایط کنونی و همچنین بعد از بازگشایی احتمالی پس از کم شدن موج کرونا در پی واکسیناسیون عمومی ادامه دهند.
در شرایط کنونی دانشگاه به لحاظ فیزیکی تعطیل است ولی فعالیت دانشجویان به مکانی خاص وابسته نبوده و میتوانند خواستها و مطالبات خود و سایر بخشهای جامعه که موخرترین آن اعتراضات معلمان است را فریاد زده و با اقدامات لازم آنچنان که توازن قوای سیاسی اجازه میدهد دست به اقداماتی مهم و موثر بزنند.

اینرا هم بخوانید

چهار دهه مبارزات دانشجویان مقابل حکومت زن ستیز

انترناسیونال 911دانشجویان دخترو پسر در صفوف انقلاب و همچنین سازماندهی بخشی از مبارزات ضد سلطنتی …