اعتصاب متحدانه سراسری علیه تحمیل استیصال ضرورت فوری ست!

کارگر کمونیست ٦٠٣

بردگی کارمزدی اینجا با کشتار جاری ست و حکومت دارد برای ۱۵ درصد و….افزایش مزد وحقوق و اینکه بیشتر نمیتوانیم، نداریم و نمیشود،  زوزه میکشد.

برمتن جدالِ همین امروزِ کار و سرمایه که خونین است، و بر متن گسترده ترین جنبش اعتراضیِ نپذیرفتن و خیزش اردوی کارمزدی و توده مردم علیه وضع موجود و حُکمی که مردم به رفتنش داده اند،  مزد و یا حقوق ومستمری کماکان پایه ای ترین و اساسی ترین دغدغه مطالباتی روی میز کارگران و اردوی کارمزدی ست.

همین امروز و در صحنه جدال ها وتحولات سیاسی/ اجتماعی ایران بخصوص، ومنطقه، یک تاریخ واقعی تلاش در تعیین تکلیف وضع موجود در جریان است.

در این جدال، اردوی کارمزدی و توده مردم با شیپور قیام آبان ماه و با هویت پرولتاریائی علیه همه رژیم سیاسی و نمادهایِ ارکان بربریت سرمایه به میدان آمده اند. ویک رژیم سیاسی بغایت منفور و ورشکسته با بحران های سیاسی/اقتصادی واجتماعی بویژه در ایران  و در منطقه، که تماما” با موجودیت و بقاء اش گره خورده  است و مردمانی حکم به رفتنش داده اند، دارد با سر به زمین سقوط میکند.

این حکومت برای بقاء و مهار و فرصت یابیِ خلاصی از طناب خشمِ مردمانی که دیگر به راه افتاده اند، نسخه فلاکت و بمعنای واقعیِ دست بردن هرچه گسترده  تر وبیرحمانه تر بر تَتَمه جیب و سفره اردوی کار از کارگر ومعلم وپرستار، تا بازنشسته و کولبر و تن فروش …را به جلو آورده است. برای اینکار با یک آرایش جنگی سرکوب وخون پاشیدن بر وقامت جامعه میکوشد نظامش را حافظ شود.  در این راستا حکومت دارد  علنی، بدون تعارف واسطه های فریب «روضه های اُمت پسند» از دست بردن در جیب و سفره مردم و جنایت و سلاخیِ شرعی سخن میراند و  شمشیر به دست و بی نقاب دارد از رو بازی میکند. به عبارتی روشنتر حکومت بر پله آخر ایستاده است و  برای بقاء اش میجنگد و تنها راه نجاتش را آوار یک سونامی فلاکت و استیصالی از فقر بر مردم و کُشتار و سرکوب مردم را در برنامه اش گنجانده است!

 اما نه مردم در موقعیت گذشته اند و نه حکومت توانش را دارد. توازن قوا تغییر یافته است و روند های واقعی و زمینی این جدال بگونه دیگری رقم خورده است. گرسنگان و طبقه فرودست وجنبش های مطالباتیِ انسانی رژه شورش را آغاز کرده اند.

باید تمام قد در برابر این حکومت ایستاد و با تصمیمات بزرگ فرصت استیصال فقر و کُشتار بر مردم را از رژیم گرفت.

تاوان لجن فروپاشی اقتصادی که خود حکومت و همه متولیان و نهادهای مرتبط اش مسببان آنند را اردوی مزدی کار و توده مردم نباید بدهند.

 تحریم ها،اختلاس ها و اقتصاد ورشکسته غارتگر که مصائب و نکبت تبعاتش بر هست ونیست کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، کولبران و همه اردوی کار و مردمان فرودست آوار شده است، حاصل سیاست ها، راهکارها و همه موجودیت این رژیم در حفط بقاء و استمرارش بوده است.

چهل سال دریک بربریت سرمایه داری و اسلام سیاسی بردسترنج کار و همه ثروت ومنابع متعلقِ به مردم چنگ انداخته و حریصانه غارت اش کرده اند. همه متولیان حکومت و سهم برانِ از خانِ قدرت، از ولی و وزیر و وکیل و قاضی  تا سردارانِ وحوش(دور از اهانت به حیات وحش)، مشتی چاقوکشِ بر کاخ ها و بر انباشت های میلیارد دلاریشان لم داده اند و هست و نیست جامعه را در این بربریت سرمایه و استثمار و غارتگری ربوده اند.

جدا از تملک و غارتِ ثروت جامعه ودسترنج کار، ردیف های بودجه و مبالغ سرسام آوری که سهم ارکان قدرت ونهادهای اسلام سیاسی و قشونِ جنایت میشود،  بخش اندکی از عمق غارت جیب و سفره کارگران و این مردم است.

کجای این غارتگری با اتکاء به توپ و تفنگ، با رأی و تصمیم این مردم بوده است که الان تاوان ورشکستگی اقتصاد و کسری «بودجه» را کارگران ومردم زحمتکش باید بدهند.

اختلاس ها را حکومتی ها کرده اند، سود و ثروتِ از مردم را بین خودشان به غنیمت برده اند. همه نهادهای قانون گذاری علیه منافع کارگر و مردم ، صدا  و  سیمای وقیح شکنجه و  همه نهادهای قضائی و کل ساختارهای امنیتی و ماشین سرکوب و جنایاتشان  را با پول و دسترنج کارگران و این مردم دارند پیش میبرند.

کجای اینها با رأی و تصمیم این مردم بوده است که الان تاوان فروپاشی اقتصادی و کسر بودجه جنایات را مردم باید بدهند.

کجا کارگران و مردم رأی داده اند و گفته اند حکومت با پول و ثروت این مردم به سوریه و عراق و یمن و..قشون بکشد و با مشتی جنایتکارِ در قدرت ، انسانها را بُکشند و روزگارشان را سیاه کنند.

 کجا و کی مردم رأی داده اند و گفته اند که با غارتِ مزدِ کارگر و معلم و….  که حقوقش حتی کفاف اجاره خانه اش را نمیدهد ، حکومت برود صدتا صدتا حوزه علمیه و دَم و دستگاهِ اسلام سیاسی در سودان و سومالی و…دائر کند و مشتی وحوش اسلامی آنجا جنایت کنند و  بچه ها را بُکشند و برای زنها مزاحمت ایجاد کنند.

کجا و کی کارگران و معلمان و بازنشستگان و… رأی داده اند و گفته اند خرج سور وسات حسن نصرالله و گُلبدین و مشتی وحوش حشدالشعبی که دارند بمب سرِ راه بچه ها و مردم میگذارند را حکومت از ثروت و پول دسترنج این مردم تأمین کند.

به وسعت و عمق یک تاریخ چهل ساله جنایت و غارتگری، این رژیمِ اسلام سیاسی برای بقاء اش همه مصائب و تبعات حاکمیت اش را با آوار فقرِمزد وفلاکت برکارگران و مردمان زحمتکش بجلو برده  است.

همین امروز و بر متن جدال کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان و توده مردم علیه وضع موجود، متولیان حکومتی دارند اینور و آنور برای تعیین و تحمیل ۱۵ تا ۲۰ درصدی افزایش مزد و حقوق کارگران و «کارمندان»و.. ، و اینکه بیشتر نداریم، نمیتوانیم و نمیشود زوزه میکشند !

  حکومت و دولت اش  با یک مشت آمارهای من درآوردیِ تورم و شاخص های دوره برده داری میخواهند کارگر و معلم و پرستار و  هر نیروی کارمزدی و بازنشستگان و بطور کل توده مردمان زحمتکش را به یک جهنم واقعی از فقر وفلاکت محض ببرند.

بر متن جدال های همین امروز باید در برابر این تعرض شان به معاش و عرصه های زندگی ما اردوی مزدی کار و خانوارهایمان ایستاد. از همین امروز باید سنگرها و خاکریز تعرضِ بیشرمانه ترِ حکومت و دولتش به سفره معاش و زندگی خود وخانواده هایمان را ویران کرد و آنها را به عقب راند.

تورم را خود حکومت ساخته است. اختلاس ها و غارت ها را خودشان کرده اند. ارزش ریالی که با آن به کارگر و معلم و بازنشسته و …. مزد میدهند را خودشان هر روز بی ارزش تر میکنند و نان و لباس و دارو و دفتر و……، را هر روز خودشان  دارند به آسمان میبرند و از دسترس ما دور میکنند.

این حکومت و دولت اش همین امروز ورشکسته است و دارند دستشان را در عمق جیب و تَتَمه سفره مان میبرند و فرزندان و همسایگان مان را میکُشند و اگر بتوانند میخواهند نکبت و جهنم واقعی بر سرمان بریزند.

در این وضعیت این رژیمِ در سراشیب سقوط و شمشیر به دست را  با تریبونِ شعر و عریضه و«سواد آموزی» نمیتوان عقب برد و نان بر سفره خانواده هایمان گذاشت.  قدرت نیروی ما کارگران و معلمان و همه اردوی کار و توده مردم در جابجا شدن است. نیروی ما نه تنها قادر است هر دولت و حکومتی را به عقب براند که میتواند از پا آویزانش کند و برای همیشه جارویش کند. قیام آبان ماه نشانِ بخش کوچکی از اعمال اراده ما مردم بود. اصلی ترین اعمال نیروی قدرت ما کارگران، معلمان، پرستاران و اردوی مزدی کار در محل فرایندهای اقتصاد است. در اعتصاب تولید و خدمات است. اعتراضات ما اردوی کار و تنیده شدنش در یک اعتراض سراسری ضامن آن چیزی ست که ما میخواهیم. اعتصاب قدرتمند رانندگان هنوز جلو چشمان ماست و خودِ حرکت درس میدهد.  قدرت بازنشستگان بمثابه یک نیروی عظیم چند میلیونی در تجمعات متحدانه اعتراضیِ توده ای و تسخیر خیابان است. افزایش چند درصدی مزد و حقوق بر مبنای نرخ ها و آمار و ارقام خودساخته تورم و مشتی« متخصص وکارشناس» خودفروخته، شاخص و اساس زندگی ما نیست. اینکه نداریم و نمیشود پاسخ به ما کارگران و مردمان زحمتکش نمیتواند باشد و قابل قبول نیست .

همین امروز و در دل همین وضعیت و برای بهبود مزد و معاش مان بر مبنای سبد معیشت زندگی انسانی  باید  حکومت و دولتش را به تمکین واداشت.  متولیان ریز و درشت حکومت منابع و ثروت به تاراج برده این مردم، اختلاس ها و غارت هایشان را پس بیاورند، از سر مردم سوریه و عراق و…دست بردارند و پول و ثروت این مردم را خرج کُشتار انسانها نکنند. از ساخت زرادخانه های کُشتار جمعی و حوزه های حماقت  و تسلیح مشتی وحوش اسلامی دست بردارند، آنوقت میشود!

این خرج ها و غارت ها را نکنید ما کارگران و مردمان زحمتکش که نگفتیم بُکنید. آنوقت پول برای مزد شرافتمندانه تر و بخشا”  مطالبات انسانی کارگر و معلم و بازنشسته و….خواهد بود. اما واقعیت اینکه نه چنین اراده ای در این حکومت هست و نه اساسا” با ماهیت وجودی اش سازگار است.  بهبود معاش را باید به نیروی اجتماعی زور و قدرت اعتصاب گرفت.

 همین امروز با خم شدن بر ضرورت سازماندهی اعتصاب متحدانه کارگران، معلمان، پرستاران، حمل ونقل و خدمات برای بهبودِ مزد و معاش بر اساس سبد معیشت و بر اساس نیازهای انسان متمدنِ حکومت را از تحمیل سونامی فلاکت بر زندگی مان عقب برانیم. مبنای تعیین مزد و حقوق و مستمری ما در همین وضع موجود، سبد معیشت یک خانواده مرفه امروزی ست ، بخشا” شاخص بهبود معاش ما بازنشستگان، مطالباتی است که در خیابان فریاد میزنیم.

کسی را که میخواهد با شمشیر نان از تَتَمه سفره مان بردارد و هنوز شمشیر راستکی دستمان نیست باید فلج اش کرد، نباید گذاشت. اعتصاب ابزار ماست. خم شدن بر ضرورت اعتصاب و تجمعات اعتراضی علیه فقر مزد و معاش و کوبیدن بر آن گام های جدی ومسئولانه در وضعیت کنونی ست!

اینرا هم بخوانید

بن بست سرمایه در پله آخر

هر دوخشتی که کارگران و نیروی کارمزدی برای بهبود اوضاع شان بر هم میگذارند، بخشی …