اندر احوالات یک زن آتئیست- در مراسم وداع با فراز آزادی

اگر انسانیت و نوعدوستی بدون هیچ حد و مرز و طبقه ای روش زندگی انسانی باشد، بدون شک آن را در تمام زندگی او حتی در مراسم فوتش همچنان میتوان دید و حس کرد.
امروز مراسم وداع با فراز آزادی بود. همه فکر میکنند در اینطور مراسمها فقط غم و اندوه است ولی امروز تجربه ای جدید داشتم.
برای وداع با انسانی جمع شده بودیم که از تمامی لحظات عمرش به بهترین وجه استفاده کرده بود و به معنای واقعی زندگی کرده بود.


همه برای تنهایی خودمان و از دست دادن رفیقی کم نظیر غمگین بودیم و گریه کردیم ولی مفتخریم که چنین انسانی را در کنارمان داشتیم و همچنان آثار و نتایج مبارزاتش در جای جای نه فقط ایران بلکه دنیا قابل مشاهده است.


انسانهای باورمند به خدا و دنیای دیگر(آخرت) همیشه میپرسند که خداناباوران چطور در سوگ عزیزانشان مینشینند در حالی که اعتقادی به دنیای دیگر ندارند که آن عزیز را در آن دنیا ببینند؟!
در پاسخ میگویم: وقتی انسانی در زندگی اش از تمام لحظاتش برای رهایی انسانهای دیگر از هیچ تلاش و مبارزه ای دریغ نکرده و همیشه منشا اثر بوده و با قلبی بزرگ زیسته نباید کافی باشد؟!


چرا باید انسانها بهترین و گرانبهاترین چیز در زندگی که عمر و زمان است را به امید یک دنیایی که وعده داده شده توسط پیامبران و خدایان ساخته شده انسانهای استثمارگر و برده کش است را از دست بدهند؟!


اتفاقا انسانهای خداناباور که اعتقادی به دنیاهای دیگر ندارند برای هر چه بهتر و با کیفیت تر زندگی کردن تلاشی دوچندان دارند و با اخلاقیاتی که سرلوحه آن انسانیت است نه قوانین ضدبشری ادیان بسیار در زندگی خود و دیگر انسانها نقشی پررنگ را بازی میکنند.


به باور من پایبند بودن به قوانین سرکوبگرانه، ظالمانه و مرگبار ادیان مصداق بارز بی اخلاقی ست.
فراز آزادی یک نمونه انسان خداناباور بود که قلبش همیشه برای کارگران، کودکان، زنان و تمامی اقشار جامعه که مورد سرکوب و ستم قرار گرفته اند میطپید.

حتی در روز وداعش که روزی غم انگیز نه فقط برای نزدیکانش بلکه برای تمامی آزادیخواهان و برابری طلبان بود باعث شد من رفقای حزب کمونیست کارگری را بدون اطلاع از قبل ببینم و با در آغوش کشیدنشان از صمیم قلب خوشحال شوم.


فراز عزیز نه تنها در برگ برگ تاریخ مبارزاتی علیه رژیم اسلامی ثبت شده بلکه برای من به شخصه خاطرات بی نظیری را رقم زد.