این جنایات به هیچ وجه قابل توجیح نیستند!

از یکشنبه گذشته تا امروز طبق خبرهای رسمی سایت حکومتی ایلنا، ۱۶ کارگر دچار حادثه کاری شده اند، طبق اولین خبرهای منتشره ۶ نفر از این کارگران فورا جان خود را از دست داده‌اند و بقیه به بیمارستان منتقل شده اند. حال یکی از کارگران ساختمانی که براثر سقوط بالابر دچار سانحه شد هم در بیمارستان، وخیم گزارش شده است. درآخرین لحظات تهیه این گزارش روز شنبه، خبر آمد، که سه کارگر مجروح حادثه سقوط بالابر(میاندوآب) که در بیمارستان بودند، متاسفانه براثر شدت جراحات جان باختند. پس آمار جانباختگان از ۶ نفر به ۹ نفر رسید.

فراموش نکنیم که این ارقام، آمار تمام قربانیان ناامنی محیط کار را نشان نمیدهد. این فقط نوک کوه یخی است که ما میبینیم. مثلا کارگرانی که در کارگاه‌های زیرپله‌ای کار میکنند، وقتی هم که قربانی میشوند نامی ازشان برده نمیشود، شمرده هم نمیشوند. (استثنا:قربانیان گمنام کار، کارگرکمونیست ۶۹۸ https://wpiran.org/kargar_komonist/?p=389)

کارشناس ارشد ایمنی سایت حکومتی ایلنا گفته است: “استرس یکی از معضلات اساسی محیط‌های کار به حساب می‌آید که مشکلات فراوانی برای نیروی انسانی ایجاد می‌کند. شرایط پیرامونی محیطی کارگاه، نوع کار و همچنین مدیران یک مجموعه هرکدام می‌توانند سبب بروز استرس در کارگران شوند. ” این کارشناس جای دیگری در مصاحبه اش گفته است: “فشار روحی و استرس ناشی از کار می‌تواند تمرکز نیروی انسانی را ازبین ببرد. نبود قدرت تمرکز، سبب بروز حوادثی می‌شود که کارگاه و سایر نیروها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.” … و  “متاسفانه آسیب‌های روحی و استرس ناشی از کار تنها به کارگاه‌ها محدود نمی‌شود و به خانه‌ها کشیده شده و محیط خانواده کارگران را با چالش همراه می‌کند. استرس ناشی از محیط‌های کار مثل بهمن است، ابتدا تاثیر چندانی ندارد اما با نادیده گرفته شدن، آثار مخربی بر جای می‌گذارد. ” (جایی دیگر شاید به کل اراجیفی که این کارشناس ارشد بلغور کرده است پاسخ بدهیم ولی نه اینبار)

ایشان میگوید که استرسی که به کارگر فشار میآورد باعث ازبین رفتن قدرت تمرکزش میشود و عدم تمرکز هم سبب بروز حادثه میشود. آقای “کارشناس ارشد” استرس‌هایی که کارگران را تحت فشار میگذارند را به سه دسته تقسیم میکند.ا- شرایط پیرامونی محیطی کارگاه(عجب این هم از اون حرفهای سفیحانه است! شرایط پیرامونی محیطی کارگاه!؟) ۲- نوع کار و ۳- مدیران مربوطه. انگاری این آقای کارشناس از کره مریخ آمده؟ خبر ندارد چه مشکلاتی ۹۹ درصد مردم ایران باهاش بطور روزمره دست و پنجه نرم میکنند. خبر ندارد که بیش از ۶۰ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. ایشان خبر ندارد که قیمت نان و بقیه مایحتاج روزانه مردم هر روز گران و گرانتر میشود. خبر ندارد که طبق آمار رسمی حکومتی ۶میلیون کارگر بیمه درمانی ندارند. خبر ندارد که مشکل هزینه مسکن آنهم با این حقوقهای چندین بار زیر خط فقر چه فشاری بر گرده کارگران و بخش عظیمی از مردم است. اینها گوشه‌ای از واقعیت‌های روزمره طبقه کارگرو اکثریت مردم ایران است که باعث استرس میشود. اما ایشان بحث را سر مسایل روحی و روانی کارگر و استرس میبرد تا توجه ها را از یک نکته پایه ای آنهم نا امن بودن محیط های کار و نبود اولیه ترین استانداردهای لازم برای حفظ جان و سلامی کارگران در محیطهای کار منحرف کنند. تا مبادا انگشت اتهام کارگران بسوی سرمایه داران مفتخور که از هزینه کردن کمترین پول برای ایمن کردن محیط کار دریغ میکنند نشانه رود. بگذریم که در کنار عدم ایمنی محیط های کار فشار بالای کار خود یک عامل خطر آفرینی برای کارگران است.  اما اگر حتی موضوع بالا بودن استرس کار را به عنوان علت از “کارشناس ” مورد اشاره بپذیریم و نیز قبل از اینکه بیشتر در باره عوامل تاثیرگذار در سلامت روانی کارگر بپردازیم، بد نیست به آقای کارشناس ارشد و حکومت دزدسالار مافیاهای اسلامی یادآوری کنیم که رعایت اصول ایمنی و استفاده از وسایل وتجهیزات ایمنی کار،همراه با آموزش استفاده از این وسائل و اصول ایمنی، جان کارگران را نجات میدهد. همین امروز اگر با تمام این مشکلات، تجهیزات ایمنی لازم را در اخیتار کارگران بگذارند و کارگران را برای استفاده از وسایل ایمنی آموزش بدهند، بخش زیادی از قربانیان فردا، دچار سانحه نمیشوند و خانواده های بیشتر داغدار نمیشوند، آینده شان تیره و تار نمیشود.

اصول و تجهیزات ایمنی کار

به قربانیان همین هفته نگاه کنید، سقوط سه کارگر در مخزن نگهداری سرکه در کرمان باعث مرگ یکی از کارگران و مجروح شدن دو کارگر دیگر گردید. از خودمان می‌پرسیم که آیا اگر این کارگران کمربند ایمنی داشتند، باز هم دچار این حادثه میشدند؟ اگر موقع کار ماسک اکسیژن  داشتند باز هم مسموم میشدند؟ یا چهار کارگرساختمانی که بر اثر سقوط بالابر دچار سانحه شدند، آیا اینها کلاه ایمنی داشتند؟ چه اصول ایمنی رعایت نشده بود که بالابر سقوط کرد؟ کدام بازرس، نصب بالابر را کنترل کرده بود و اجازه استفاده داده بود؟ ویا دوکارگری که حین جابجایی کانکس براثر برق‌ گرفتگی با برق فشار قوی دچار سانحه شدند، آیا آموزشهای لازم را دیده بودند؟ تجهیزات لازم را داشتند، استفاده میکردند؟ ویا اصلا هیچ اطلاعی از خطر برق فشار قوی داشتند؟

وظیفه کارفرما است که کلیه تجهیزات ایمنی و امکانات آموزشی را برای کارگران و کارکنانش تهیه کند. وظیفه دولت و اداره کار و بهداشت هم این است که مرتبا همه محل‌های کار را کنترل و بازرسی کنند. اگر محل کاری استانداردهای روز را رعایت نکرده باشد، اگر کارگران آموزش ایمنی ندیده باشند، ویا از تجهیزات ایمنی برخوردار نباشند،  باید جواز کار کارفرمارا فسخ کرد،راه اندازی مجدد خط تولید هم در گرو رفع نقص‌ها و اشکالات است.

کارگر هم با کمال میل، در ساعات کاری،در تئوری و عمل استفاده از تجهیزات را فراگرفته و تمرین می‌کند. کارگران باید یاد بگیرند که در کارگاهی که کار میکنند چه خطراتی در کمین است و چگونه میتوان به دام این خطرات نیفتاد. هر وقت هم احساس کردند که ایمنی کار رعایت نشده است باید تولید را متوقف کنند و دست از کار بکشد. و بازگشت به کارشان در گرو این است که بازرس ایمنی همه چیز را کنترل کند.

بنظر شما آیا اینها انتظارات اضافی و غیر عملی است؟

واقعیت امروزجامعه ما و بازار کاردر ایران، فرسنگها از این شرایط دور است.وضعیت  کنونی نتیجه سودجویی‌های مشتی سرمایه دار دزد و مفتخور است، که هر روز چند نفر جانشان را از دست میدهند و یا اگر شانس داشته باشند با نقص عضو، باقی عمرشان را زجر می‌کشند. بعلاوه اینکه خانواده های کارگران مصدوم و جانباخته، سرنوشتشان بعد از سانحه کاری، تیره و تار میشود. این خانواده ها عزیران خود را از دست داده‌اند، کودکان پدر یا مادر خود را برای همیشه از دست داده‌اند.از جمله همین کارگری که در اثر سقوط در منبع سرکه (کرمان) جانش را از دست داد، گفته میشود که ۳ فرزند داشته است. آیا شما میتوانید به آنها بگوئید که علت سقوط پدرت و جان‌باختنش این بود که کارفرما خسیسی کرده بود و کمربند ایمنی برای کارگران نخریده بود، و اگر پدرت این کمربند را استفاده کرده بود هرگز داخل منبع سرکه سقوط نمیکرد، و شب بعد از کار دوباره خانه می‌آمد و شما هم غم به دل راه نمیدادید.

شاید هم با استدلالات ظاهرا تخصصی آقای کارشناس به فرزندان این قربانی عدم رعایت اصول ایمنی کار، میگفتید که پدرتان (آن مرحوم!؟) استرس داشته و تمرکز حواسش را از دست داده و تعادلش را نتوانسته حفظ کند و به همین خاطر سقوطش در مخزن سرکه هم از روی سهل انگاری خودش بوده است. تازه کلی هم کارفرمای، زبان بسته و نجیب، اینجا دچار ضرر و زیان شده است.

دستمزدهای چندین مرتبه زیر خط فقر و قراردادهای موقت

امروزه این دو عامل نقش خیلی تعیین کننده ای در وضعیت اسفبار و متزلزل طبقه کارگر ایران ایفا میکند. گفته میشود بیش از ۹۰ درصد کارگران ایران استخدام رسمی نیستند. با انواع قراردادهای موقت و سفید امضا، کارگران و بخش وسیعی از معلمین و پرستاران و دیگر کارکنان خدماتی،به بردگان پیمانکاران و شرکت‌های خصولتی و خصوصی تبدیل شد ه اند. سران دزد این باندهای حاکم بر کشور خود اذعان دارند که خط فقر ۱۲ میلیون است اما حقوق و دستمزد کارگران و معلمین و پرستاران و بازنشستگان چندین مرتبه کمتر از این است. تجت چنین فشارهای معیشتی و کاری است که بالاترین فشارهای روحی و روانی بر کارگران وارد میشود و خود عاملی برای تشدید سوانح محیط کار و افزایش خطر های ناشی از کار شده است.

سوانح کاری این هفته

جان باختن و زخمی شدن دو «سیمبان» در حادثه برق گرفتگی در نظرآباد

شنبه ۸ آبان-  سایت ایلنا: “شامگاه روز گذشته (۸ آبان ماه) دو نفر از کارگران سیمبان شاغل در شرکت توزیع برق شهرستان نظرآباد در استان البرز به نام «علی پزشک‌پور» و «مجتبی فرهادی» حین انجام کار در ارتفاع تیرک برق دچار حادثه برق گرفتگی شدند که متاسفانه یکی از آن‌ها (آقای پزشکی پور) درجا جان خود را از دست داد و کارگر بعدی (فرهادی) با جراحات سوختگی به بیمارستان مهر تهران منتقل شده است.فعالان کارگری اداره برق البرز در تشریح جزئیات این حادثه می‌گویند:  “مرحوم پزشک‌پور و همکارش آقای فرهادی، پایان روز گذشته به دنبال رفع اتصالی بودند و برای رفع این اتصالی بر روی سرکابل هوایی می‌روند و بعد از رفع خرابی با هماهنگی مرکز کنترل اعلام برق‌دار کردن مدار برق می‌کنند. اما ظاهرا به دلیل نامشخص بودن تیک دوم نقطه برق این دو کارگر با یک اشتباه سهوی دچار برق‌گرفتگی می‌شوند.به گفته وی؛ مرحوم پزشکی‌پور از استادکاران ماهر حوزه برق بوده و سابقه طولانی در صنعت برق دارد. “

در این حادثه یک کارگر جانش را از دست داد و دیگری با جراحات سوختگی (که درصدش معلوم نیست) به بیمارستان منتقل شد. در خبر میخوانیم که ظاهرا فعالین کارگری( یا نمایندهٔ پیمانکار!؟) اداره برق البرز ماجرا را تشریح میکنند، که یک اشتباه سهوی باعث این سانحه بوده است. که علتش نامشخص است. کارگر جان باخته هم استادکاری ماهر با سابقه طولانی در صنعت برق بوده، چه عاملی باعث وقوع این اتفاق شده است، باید روشن شود و مسئولین و مسببین این جنایت فجیع باید محاکمه شوند.

برخورد سواری حامل کارگران فصلی با یک تراکتور در آذربایجان غربی

دوشنبه ۱۰ آبان- “به گزارش ایلنا، روز گذشته بر اثر واژگونی یک دستگاه سواری پراید حامل کارگران فصلی با یک دستگاه تراکتور در محور جاده داشتند به شهر سیمینه در استان آذربایجان غربی، ۲ نفر کشته و سه نفر زخمی شدند. از قرار معلوم تراکتور در حال حمل چغندر در این محور جاده‌ای بوده که به دلایلی خودروی پراید حامل کارگران فصلی از پشت به آن برخورد می‌کند. “

 طبق آماری در خرداد ماه سال ۹۹ قربانیان تصادف رانندگی در کشور ۱۵۰۰ نفر بوده است. یعنی تقریبا سالی ۱۸۰۰۰ نفر (هجده هزار نفر) در تصادفات رانندگی جان میبازند و هزاران انسان دیگر دچار نقص عضو شده و مسیر زندگیشان به شدت با اوضاع قبل از تصادف فرق میکند. عامل این تلفات بالای رانندگی چیست؟ چه کسی مسئول است؟ جاده های غیر استاندارد؟ رانندگانی که آموزش لازم را ندیده اند؟ سیستم راهنمایی و رانندگی عقب مانده و فرسوده؟  اتوموبیل های فرسوده و خطرناک که ایمنی خیلی پایینی دارند؟ حتما این عوامل نقش در فاجعه های رانندگی که هر روزه جان عزیزانی را میگیرد، داشته است. اما نقش اصلی و مقصر اصلی این وسط رژیم جمهوری دزدان اسلامی است که مانع پیشرفت جامعه ایران هستند. این حاکمان دزد و مفتخور تنها به فکر چاپیدن هرچه بیشتر ثروتهای جامعه هستند و هیچ قدمی برای امنیت جانی مردم برنداشته و نمی دارند. جان انسان برای اینها ارزشی ندارد که بخاطرش بودجه صرف بکنند.

مرگ و مصدومیت سه کارگر کارگاه سرکه‌سازی بر اثر سقوط در مخزن

دوشنبه ۱۰ آبان- “یک منبع کارگری با اعلام خبر مرگ و مصدومیت سه کارگر به خبرنگار ایلنا گفت: سه کارگر یک واحد تولید سرکه واقع در بزرگراه «امام صادق (ع)» حین کار به درون مخزن بزرگ نگهداری سرکه سقوط می‌کنند که متاسفانه یکی از آنها جان خود را از دست داد و دو کارگر دیگر با مصدومیت نجات یافتند. بر اساس این گزارش، این سه کارگر مشغول لایروبی و شستشوی یکی از مخازن بزرگ سرکه بودند که به دلایل نامشخصی به درون آن سقوط می‌کنند. با ورود امدادگران هر سه نفر به خارج از مخزن انتقال پیدا می‌کنند اما متاسفانه یکی از آنها جان خود را از دست داده بود.”

۴کارگر میاندوآبی بر اثر سقوط بالابر کشته و مصدوم شدند

پنج شنبه ۱۳ آبان- “به گزارش خبرنگار ایلنا، حادثه سقوط دستگاه بالابر حوالی ظهر دیروز (۱۳ آبان ماه) زمانی اتفاق افتاد که چهار کارگر به دلیل نقص فنی دستگاه بالابر از طبقه فوقانی یک ساختمان نیمه کاره واقع در خیابان شهدای اسن شهر میاندوآب در استان آذربایجان غربی به داخل چاهک آسانسور سقوط کردند که بر اثر آن یک کارگر ساختمانی کشته و سه نفر دیگر مصدوم شدند. گفتنی است، نیروهای امدادی مستقر در محل حادثه گزارش داده‌اند که این کارگر ان در حال حمل مصالح ساختمانی بودند و از سه کارگر مصدوم این حادثه که به دلیل شدت جراحات روانه بیمارستان شده‌اند، یک نفر وضعیت خوبی ندارد. “

کشته و زخمی شدن دو «کارگر» در حادثه برق گرفتگی در تهران

پنج شنبه ۱۳ آبان- “یک منبع کارگری با اعلام خبر مرگ و مصدومیت دو کارگر در تهران به خبرنگار ایلنا گفت: حوالی ساعت ۲۱:۴۰ شب گذشته (۱۳ آبان ماه) دو کارگر که مشغول جابجایی کانکس با استفاده از جرثقیل در بزرگراه آزادگان؛ مسیر غرب به شرق بودند بر اثر برخورد کانکس به کابل فشار قوی برق دچار برق گرفتگی می‌شوند که متاسفانه یکی از آن‌ها درجا جان خود را از دست داد و کارگر بعدی با جراحات سوختگی به بیمارستان منتقل شده است.”

سه کارگر مصدوم حادثه سقوط بالابر در «میاندوآب» جان باختند/ شمار کارگران کشته شده به چهار نفر رسید

جمعه ۱۴ آبان- “به گزارش خبرنگار ایلنا، سه نفر دیگر از کارگران حادثه سقوط بالابر در میاندوآب که روز ۱۳ آبان ماه جاری بر اثر سقوط بالابر به همراه همکار دیگرشان دچار حادثه شده بودند، روز گذشته در بیمارستان فاطمه (س) جان باختند.این سه کارگر در روز حادثه دچار آسیب دیدگی جدی شده بودند که متاسفانه باخبر شدیم که هر سه جان باخته‌اند. کارگران جانباخته یکی با ۲۳ سال اهل میاندوآب، ۲ نفر اهل روستای «سوگلی‌تپه» و یکی هم اهل روستای «ارمناک سفلی» بودند. … از مجموع چهار کارگری که در این حادثه جان خود را از دست داده‌اند فقط یک نفر دارای بیمه تامین اجتماعی بوده و دیگران فاقد بیمه بوده‌اند. “

همینجا میبینیم که سه نفر از این چهار قربانی حادثه کاری بیمه تامین اجتماعی ندارند. مشکلات کارگران ساختمانی یکی و دوتا ندارد. برای اطلاع بیشتر از مشکلات کارگران ساختمانی میتوانید به مقاله یاشار سهندی: “جان و زندگی کارگران  ساختمانی ملعبه دست کارگزاران رژیم اسلامی سرمایه  مراجعه کنید. “

https://wpiran.org/kargar_komonist/?p=377

مرگ دلخراش یک کارگر زن سمنانی در دستگاه رینگ ریسندگی

شنبه ۱۵ آبان- “به گزارش خبرنگار ایلنا: یک نفر از کارگران زن کارخانه‌ای به نام «نساجی کویر سمنان» واقع در شهرک صنعتی شرق، شب گذشته به علت گیر کردن سرش در دستگاه رینگ ریسندگی جان باخت. وی افزود: علت این حادثه به‌طور دقیق مشخص نیست اما همکاران این کارگر ۲۱ساله که نامش «مرضیه طاهریان» است، می‌گویند ابتدا مقنعه سر او در دستگاه گیر کرد و به همین ترتیب سر وی نیز به دستگاه کشیده شد. طبق اظهارت وی؛ علت دقیق حادثه هنوز دست بررسی است ولی در این گونه حوادث بی‌احتیاطی از سوی کارگر و کارفرما عامل اصلی بروز حادثه است که در این مورد نیز پس از بررسی دقیق مشخص خواهد شد.”

و بالاخره اینکه یک کارگر در شرکت نساجی کویر سمنان جان خود را از دست داد. دختر جوان ۲۱ساله، بعلت گیر کردن مقنعه سرش به دستگاه، دچار حادثه شد و جان باخت. جوانی ۲۱ ساله، بخاطر این مقنعه و حجاب اسلامی دیگر زنده نیست. دیگر طلوع خورشید را نخواهد دید. امیدش برای زندگی در روزهای بهتر دیگر به گور سپرده شد. مرگ جانکاهش بغض کینه و نفرت از این حکومت دزدسالار اسلامی را صد چندان میکند. در کنار همه ناامنی های محیط کار، حجاب همواره یکی از عوامل دست و پا گیر برای زنان کارگر در محیط های کار و خطر آفرین بوده است. ممنوعیت حجاب و مقنعه و لباسهای دست و پا گیر برای زنان در محیط های کار و در نظر گرفتن تمام جوانب ایمنی محیط کار برای زنان و مردان شاغل در محیط کارباید به یک خواست  فوری همه کارگران تبدیل شود.  کارزار محل کار امن را باید وسیعا پیش ببریم. این خواست تمام کارگران است. حق همه کارگران است که  برای امرار معاش مجبور نباشند جانشان را ریسک کنند. ما کار میکنیم که زندگی کنیم. نه اینکه مانند بردگان تاریخ، کار کنیم تا جان داریم. آمار حوادث کاری این هفته از ۱۶ نفرسانحه دیده به ۱۷ نفر رسید و جانباختگان و قربانیان این هفته سرمایه به ۱۰ نفر رسید. *

کارگرکمونیست ۷۰۰

اینرا هم بخوانید

تراژدی جان باختن کارگران اینبار شهر ابهر را بهت زده کرد.

‌سه شنبه(۴ آبان ۱۴۰۰) “گازگرفتگی باعث مرگ و مسمومیت ۷ کارگر کارخانه فولاد البرز ناب …