برخوردها به محمد خنیفر، مسلم چشم خاور و ستاد تبلیغاتی رئیسی

برگرفته از فیسبوک:

حضور و صحبت های خنیفر و چشمه خاور از فعالین کارگری هفت تپه در نشست رسانه ای ستاد تبلیغاتی رئیسی تحت عنوان “مقابله با ساختار فسادزا در ایران قوی” واکنشها و برخوردهایی را از جانب برخی از فعالین کارگری باعث شده است و طبیعی است که نسبت به چنین وقایعی نمیشود ساکت ماند!
اما آنچه که به دور از انتظار از یک فعال کارگری که قائدتا باید منافع عمومی کارگران را نمایندگی کند، این است که اختلافات شخصی را مبنای موضع گیری و قضاوت قرار می دهد.
خنیفر و چشمه خاور چند سال است که در صف جلو کارگران هفت‌تپه در اعتصابات و اعتراضات بوده اند و بارها تهدید و بازداشت شده اند و خنیفر از کار هم اخراج شده است. بی تردید کسانی که در جریان اعتراضات و اعتصابات نقش هدایتگری و رهبری کننده داشته اند، انواع فشارها از طرف نهادهای امنیتی مدام تهدیدشان می کند.
مطمئنا خنیفر و چشمه خاور نیز از این تهدیدات و فشارها در امان نبوده‌اند. اگر این افراد امروز و بعد از دوره های طولانی در کنار کارگران مبارز هفت تپه بودن، یکباره سر از نشست ستاد انتخاباتی رئیسی در می آورند، باید علت را نه در وجود خود آنان، بلکه در جبهه مقابل کارگران جویا شد! کسی که مدتهای طولانی در سختترین شرایط زندگی، سرکوب و بازداشت و زندان و اخراج را به خاطر دفاع از حقوق خود و همکارانش تحمل کرده است، با این سرعت و یک شبه تغییر موقعیت نمی دهد و از فعال کارگری به مبلغ انتخاباتی ریاست جمهوری تبدیل نمی شود.
هر فعال کارگری و هر کارگر معترضی قبل از هر چیز، انسان هستند و دارای احساسات، عواطف و نیازهای انسانی می باشد که در تنگنا و زیر فشار گذاشته شدن هر یک از این ویژگیها، ممکن است ناچار به عقب نشینی و حتی تغییر مسیر شود.
ممکن است که خنیفر و چشمه خاور علاوه بر تهدیدات، تطمیع هم شده باشند و به این وضعیت دچار شده اند.
اما به بهانه شرکت این دو نفر در نشست مذکور، تخطئه کردن مبارزات تا امروز کارگران هفت تپه و موفقیتشان در خلع ید از اسدبیگی و برگزاری جشن این موفقیت را به تمسخر گرفتن و ممنوع دانستن طرح شعار اداره شورایی توسط فعالین هفت تپه چیزی غیر از عقده گشایی شخصی را به نمایش نمی گذارد.
نه گذشته خنیفر و چشمه خاور می تواند آنها را از نقد و سرزنش کارگران و فعالین کارگری به خاطر شرکت در نشست انتخاباتی مبرا سازد و نه اقدام ضد کارگری امروزشان مجوز تخریب اقدامات و فعالیتهای کارگری گذشته آنها را به کسانی می دهد که در کمین چنین اتفاقی نشسته بودند.
امروز تعدادی از فعالین کارگری که مبنای قضاوتشان با امثال خنیفر و چشمه خاور را اختلافات و خصومت های شخصی قرار داده اند، فرصت را غنیمت دانسته اند تا غوغا به پا کنند و بدون در نظر گرفتن سوخت و سازهای جنبش‌های کارگری و اجتماعی، (از آنجا که جنبشها زنده هستند و مدام در حال تحول می باشند) با مشاهده چنین اتفاقی تیشه به ریشه جنبشها می زنند.
همه فعالین کارگری موجود، حاصل سوخت و سازهای خود جنبش کارگری هستند. هیچیک وارداتی و انتخابی و انتصابی نبوده و نیستند. ظهور و رو آمدن هر یک از فعالین محصول شرایط مختلف مبارزاتی جنبش هستند. در یک وضعیت ظهور می کنند و در موقعیتی دیگر ممکن است محو شوند. ممکن است دوره ای خوب کار کنند و بعدش کنار بکشند و یا حتی منحرف شوند و خیانت کنند.
فعالینی که موقعیت امروز خنیفر و چشمه خاور را بهانه کرده اند تا تمام دستاوردهای کارگران هفت‌تپه را تخطئه کنند، تا حدی خصمانه برخورد می کنند که با تمسخر صحبتهای فعالین هفته تپه،”ما خواهان اداره شورایی هستیم، ناسیونالیست ها، قوم پرستان و غیره خودشان را به ما نچسپانند” را یادآوری می کنند و از شورای کارگران هفت‌تپه با طعنه نام می برند.
از حقانیت طرح شعار اداره شورائی و تشکیل شورای کارگران هفت‌تپه و مبارزات و موفقیتهای آن کارگران، حتی با پشت کردن همه فعالین تا امروز هفت تپه به آنها، چیزی کم نخواهد شد.
این دستاوردها، حاصل مبارزات طولانی هزاران کارگر است و به کل جنبش کارگری تعلق دارد.