جواب كوتاهى به رسول بداغى: ‶احزاب، باشگاه تمرین دیکتاتوری و آموزش سیاهی لشکر″ نيستند.

رسول بداغى عزيز،

من نوشته شما تحت عنوان ‶احزاب،باشگاه تمرین دیکتاتوری و آموزش سیاهی لشکر″ را خواندم. نكاتى را كه در رابطه با ديكتاتورها و حكومتهاى ديكتاتورى گفته اى بلافاصله حكومتهايى از جمله جمهورى اسلامى كه حى حاضر موجود است و حكومت پهلوى كه من آنرا هم تجربه كرده ام را در ذهن من مجسم كرد. حتما شما هم واقف هستيد كه آنچه كه امكان اعمال ديكتاتورى فردى يا بقول شما، گروهى را فراهم ميكند تصاحب امكانات توليد ثروت و مايحتاج جامعه در دست اين گروه است. و اين گروه در عصر ما يعنى طبقه سرمايه دار.  مفتخورها و طبقات استثمار گر براى ادامه موقعيت برتر خود از طريق ايجاد يك سيستم پيچيده جامعه را زير كنترل خود نگه ميدارند. اين سيستم تا بحال بر اركان زير متكى بوده اند:

پارلمان، ارتش، زندان، پليس علنى و پليس مخفى. ادامه حيات اين سيستم همچنين به مذهب و ناسيوناليسم هم نياز دارد. و اين اركان و پايه هاى حاكميت طبقات استثمارگر در همه كشورهاى جهان ديده ميشود. در كشورهاى اروپايى، آمريكاى شمالى و استراليا و ژاپن در حال حاضر و ظاهرا، پارلمان نقش بيشترى براى حفظ اين موقعيت طبقه استثمارگر بازى ميكند. در برخى كشورها از جمله روسيه پليس مخفى و يك سيستم مافيايى بيشرين نقش را بازى ميكنند و نقش پارلمان كمرنگتر بنظر ميرسد.  در ديگر كشورها از جمله در برخى كشورهاى آمريكاى لاتين و آفريقا گروههاى گانكسترى بيشترين نقش را بازى ميكنند. و در كشورهايى از جمله در ايران معجونى از همه اينها براى حفظ موقعيت طبقه استثمارگر بكار گرفته ميشود.

طبقه استثمارگر يك قشر اقليت است كه براى استثمار اكثرتيت جامعه و در محروميت بيشتر نگهداشتن آنها، همه اين ابزارها را بكار ميگيرد. ولى علاوه بر اينها يك ابزار قدرتمند ديگرى كه آنها استفاده ميكنند عبارت است از فرهنگ سازى و ذهنيت سازى منفى در بين اكثريت محروم و استثمار شونده نسبت به خودشان و ايجاد نااميدى و بدبينى نسبت به خود درميان اكثريت محروم است. اين ذهنيت سازى از جمله با تكرار اصطلاحاتى چون، ‶كارگر جماعت نميتواند حكومت كند″، ‶حكومت كار مردم بى سر و پا نيست.″، ‶هر كس ديگرى هم كه قدرت را بگيرد ميشود ديكتاتور.″ و از موخرترين و ظاهرا قابل پسند ترين نوع تبليغات در جامعه اى مثل ايران عليه متشكل شدن، عليه تشكيلات درست كردن و عليه حزب درست كردن و يا عليه پيوستن به احزاب سياسى است. عنوان نوشته شما، ‶احزاب، باشگاه تمرین دیکتاتوری و آموزش سیاهی لشکر″، متاسفانه، خواسته يا ناخواسته، از نوع تبليغات عليه متشكل شدن كارگران و مردم محروم زير يك حزب واحد است.

ميدانم كه شما منفعتى در حفظ نظام طبقاتى نداريد و خواهان آزادى و برابرى انسانها هستيد. داشتن نيت خير براى تغيير اين شرايط ناعادلانه چيزى است لازم ولى به هيچوجه كافى نيست. نيت خير بدون متوسل شدن به ابزار لازم براى تغير اين شرايط ميتواند ما را به بيراه ببرد و تنها به تداوم وضع موجود كمك كند. اين ديگر جزو دانش عمومى شده است كه براى ساختن يك دنياى بهتر و عادلانه تر بايد آن سيستمى را كه حافظ شرايط نابرابر و ناعادلانه موجود است در هم ريخت. يعنى طبقه استثمار كننده را خلع قدرت كرد.  و اين ممكن نميشود جز با متحد شدن و متشكل شدن بخش قابل توجهى از استثمار شوندگان و مردمى كه در ادامه وضغ موجود منفعتى ندارند، زير يك حزب سياسى واحد. نبابراين انتظار من از شما و هر كس ديگرى كه مثل شما فكر ميكند اين است كه خود زنى نكنيد و محسور و مقهور تبليغات ظريف و مخرب طبقه مفتخور و تئوريسين هاى بورژوازى نشويد.

جليل جليلى

لندن

٢ نوامبر ٢٠١٨

اینرا هم بخوانید

بحثى در رابطه با مقوله انقلاب و انقلاب جارى در ايران- جلیل جلیلی

مقدمه: بحثهاى زياد و نظرات گوناگونى در مورد انقلاب، بويزه انقلاب جارى در ايران، در …