خودکشی؟ نه! نور پیداست

مصطفی رنجبران معلم ساکن میناب “استان هرمزگان” به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی خودکشی کرد و جانش را از دست داد. رادیو فردا

چه ساده، چه غم انگیز و چه تلخ. در ایران جان چقدر ارزان است. حتما بارها نگاهش را از نگاه پُر از خواهش کودکش دزدیده است. چرا که نمی توانسته دوباره بگوید نداریم. حتما مقابل فرزند نوجوانش که نمی توانسته به نیازش پاسخ دهد دیگر تاب نیاورده. حتما دیده است که زندگی و رویاهای همسرش، خودش، و بچه هایش چطور پژمرده و پرپر شده است. دیگر نتوانسته تاب بیاورد وخودش را خلاص کرده.

این خیلی بیعدالتی ست. به سادگی نگوئید خودکشی راهش نیست. خودکشی مصطفی تنها مورد و اولین مورد کم آوردن مقابل مشکلات نیست. افراد مختلف به مصائب خود پاسخ گوناگون میدهند. درجۀ تحمل افراد متفاوت است. مصطفی را قضاوت نکنید.

به قول محمد حبیبی عضو و سخنگوی هیئت مدیرۀ کانون صنفی معلمان “تداوم خودکشی در میان معلمان، کارگران، بازنشستگان، و دانشجویان نوعی قتل سیستماتیک است و مسئول آن جمهوری اسلامیست.”

مقابله با فقر و گرسنگی و عدم تأمین ابتدایی ترین مایحتاج روزمره، عرصۀ مبارزۀ گسترده ای ست که به وسعت ایران در جریان است. اعتراضات با شکوه معلمان، اعتراضات قدرتمند کارگران، اعتراضات بازنشستگان و همۀ خشمی که بخشهای مختلف جامعه منعکس میکند باید با هم فریادی شود. نقطۀ پایانی به خودکشیها و آغازی به احترام به حیات باشد. دیگر نباید شاهد مُردن و له شدن حرمت کسی باشیم. فضای ملتهب جامعه این را نوید میدهد که مرگ جلاد نزدیک است. پایان این راه نور است و خوشبختی!!

اینرا هم بخوانید

تحصن معلمان خروش درد جامعه

۱۰ بهمن بیش از ۳۰۰ شهر ایران حضور با شکوه اما خشمگین معلمان را نظاره …