داس مرگ آیت الله ها سر یک کودک – همسر را از تن جدا کرد!

شهر اهواز دیروز شنبه ۱۶ بهمن، شاهد صحنه ای غم انگیز، نفرت انگیز و هولناک بود: مردی قمه بدست، سر بریده زنی را در میدانی به نمایش گذاشت!


قربانی ۱۷ ساله مونا حیدری نام داشت که در ۱۵ سالگی (به روایتی ۱۲ سالگی)‌ مجبور میکنند “کودک همسر” شود. نوجوانی که برای رهایی از خشونت‌ مردی که در کودکی به عنوان همسر عملا صاحب جان و زندگیش کرده اند به ترکیه می گریزد. پدر مونا با دوز و کلک او را به ایران برمیگرداند که به طرز فجیعی توسط “همسر” جنایتکار به قتل میرسد.


آیا این اتفاق صرفا یک جنون ناموسی است؟
من وقتی این خبر هولناک را خواندم فورا چهره هایی مقابل چشمانم صف کشیدند: موجوداتی عمامه دار و عباپوش با پوزه هایی خونین. همانها که امروز حکومت میکنند. همانها که قانون شریعت نوشته اند و اجرا کرده اند. همانها که در ملاء عام دار زده اند و دست و پا بریده اند. همانها که در زندان به دختران تجاوز کرده اند. همانها که انسانها را با موشک در هوا تیرباران کرده اند. همانها که در نیزارهای همین اهواز جوانان را با تیربار کشتار کرده اند.
نه خیر، این صرفا یک جنون ناموسی و فرهنگی نیست. اینجا فقط یک قتل و یک جنایت توسط یک قاتل رخ نداده است. این داس خونین شریعت اسلام و حکومت اسلامی است که هر روز به دست قاتلانی زنانی را به قتل میرساند. همان داسی است که چندی پیش سر رومینا اشرفی را در تالش از تن جدا کرد. همان داسی است که در همین خوزستان در دو سال گذشته به دست ۶۰ قاتل ۶۰ زن را “قتل ناموسی” کرد و البته هیچکدام از این داس بدستان مجازات نشدند.


این داس ناموسی خونین همچنان می چرخد و زن میکشد چون جمهوری اسلامی سرکار است. چون حکومتی سرکار است که پیغمبرش یک پدوفیل حرفه ای ۱۴۰۰ سال پیش است؛ امام عظیم الشانش صاحب رساله در باب تمتع جنسی از کودکان شیرخوار است؛ قوانینش آیه های ضد زن قران است؛ قانونگذارانش آیت الله هایی هستند که باید کودکانمان را از معرض تجاوز جنسیشان محافظت کنیم؛ ولی فقیهش عمامه داری است که قاری قران متجاوز به کودکان را زیر عبایش پناه میدهد و بالاخره رئیس جمهورش قاتلی است که در سازمان دادن تجاوز به دختران زندانی نقش کلیدی داشته است.


چند کلمه خطاب به جماعتی که مثل همیشه در چنین مواقعی راه میافتند و دنبال مقصر در جامعه و فرهنگ و غیره میگردند. لطفا شیپور را از سر گشادش نزنید. اولین قدم رها شدن از این جنایات هولناک، ویران کردن عمارت خونین نظام اسلامی است که قتل ناموسی را عادی میکند؛ برای قتل ناموسی حاشیه امن مذهبی و قانونی درست میکند و قاتلین “ناموسی” را قانونا و عملا حمایت میکند. وقتی این عمارت ویران شد آنگاه در جامعه ای با یک نسل جوان بسیار آگاه و مدرن، با پرت کردن قوانین اسلامی به زباله دان، با حمایت قانونی از زنان و دختران، دست و پای ته مانده فرهنگ عشیره ای و آثار جنایتبارش در زندگی زنان را هم میتوان نابود کرد.
۶ فوریه ۲۰۲۲

اینرا هم بخوانید

تنها راه “تعامل” با طالبان نابودی آن است- محسن ابراهیمی

مندرج در ژورنال شماره ۶۵۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …