نسان نودینیان انتخابات در عراق در پنج پرده
پرده اول ـ جایگاه اجتماعی، میدانی و سیاسی شرکت در انتخابات
من مدافع سیاست دو حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان مبنی بر شرکت در انتخابات سراسری ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵ هستم. در مناسبتهای گوناگون دلایل خود را برای دفاع از این سیاست بیان کردهام و همچنان بر آن تأکید دارم. این سیاست را باید «سیاست دخالتگرانه و میدانی» دانست؛ تلاشی برای حضور فعال و سازمانیافته این احزاب در عرصه پراتیک اجتماعی.
در مقابل، بخشهایی از طیفهای کمونیسم کارگری و فعالان چپ در عراق با این رویکرد مخالفت کردهاند و سیاست «بایکوت» را بهعنوان آلترناتیو مطرح میکنند. آنان با استناد به ساختار سیاسی و اجتماعی حاکم بر عراق – که واقعاً هم بر پایهی نظامی مافیایی، قومی و مذهبی اداره میشود – شرکت در انتخابات را بیثمر یا حتی زیانبار میدانند. بیتردید نقد آنان نسبت به فساد، نفوذ دولتهای خارجی (بهویژه جمهوری اسلامی، ترکیه و برخی دولتهای عربی) و نقش شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی(حشدالشعبی) در سیاست عراق کاملاً درست است.
اما نکتهی کلیدی اینجاست: تشخیص درستی ساختار فاسد و ارتجاعی قدرت بهخودی خود کافی نیست. ما بارها به مناسبته های مختلف ساختارهای مافیایی در قدرت در دولت، پارلمان و احزاب تاسیونالیست و فاسد در کردستان عراق را افشا کرده ایم. مردم هم به آنها کمترین توهم را دارند. شکاف اعتماد سیاسی به نیروهای در قدرت در کردستان و دولت مرکزی هر روز بیشتر و تنفر مردم بیشتر میشود. در شرایط کنونی آنچه تعیینکننده است، انتخاب راهی برای دخالتگری مؤثر در این شرایط است. در حالیکه نیروهای بایکوتگرا با ارجاع به نارضایتی عمومی از شرکت مردم در انتخابات، از میدان سیاست کناره میگیرند، نیروهای مدافع شرکت در انتخابات بر ضرورت حضور میدانی، ارتباط با تودهها و سازماندهی نیروی اجتماعی تأکید دارند.
در عراق امروز، با تضعیف نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی (از جمله حشدالشعبی) و بحران اقتدار دولت مرکزی، صحنهی سیاسی در حال گذار است. در چنین وضعیت پرآشوبی، تنها نیرویی که بتواند برنامهای روشن و انسانی ارائه دهد – برنامهای که بر آزادی تشکل، رفع تبعیض جنسیتی، لغو مجازات اعدام، عدالت اجتماعی و برابری ملی و زبانی استوار باشد – میتواند اعتماد مردم را جلب کند.
بنابراین شرکت در انتخابات نه توهم به ساختار موجود، بلکه ابزار دخالت در مبارزهی اجتماعی و نبرد برای تغییر است.
سیاست بایکوت، در چنین شرایطی، نوعی انفعال سیاسی است که بهجای تضعیف نظام، به بازتولید خلأ سیاسی و تسلط نیروهای ارتجاعی کمک میکند.
پرده دوم ـ سیاست فعال، گامی در جهت اجتماعیشدن چپ و کمونیسم کارگری
بایکوت یا دخالتگری؟ دو پاسخ به یک مسئلهی واحد
سیاست فعال و میدانی – از جمله شرکت در انتخابات – یک گام مهم در جهت اجتماعی و سیاسیشدن احزاب کمونیست است. این سیاست پیامی روشن به جامعه میدهد:
که این حزب قصد دخالت در سرنوشت سیاسی کشور را دارد، نه صرفاً نقد از بیرون.
حضور در انتخابات تلاشی است برای تبدیل شدن به صدای میلیونها زن، کارگر، معلم، کارمند و جوان ناراضی. در واقع، این اقدام پیامی است به جنبشهای اجتماعی: “شما تنها نیستید؛ ما با برنامهای روشن در کنار شما ایستادهایم.”
سیاست بایکوت طولانیمدت دو حزب کمونیست کارگری در عراق باعث شد که این احزاب از بسیاری از فرصتهای میدانی و اجتماعی محروم شوند. خوشبختانه، اتخاذ سیاست شرکت در انتخابات ۲۰۲۵ گامی است در جهت تغییر این وضعیت و بازگشت به عرصهی دخالتگری فعال.
دههها بایکوت و انزوا، احزاب چپ را از ارتباط زنده با طبقات فرودست و نیروهای اجتماعی محروم کرد. اکنون با اعلام شرکت در انتخابات ۲۰۲۵، فرصتی تاریخی برای جبران این گسست فراهم شده است؛ فرصتی برای تماس مستقیم با کارگران، زنان، معلمان، جوانان و کارمندان ناراضی.
پرده سوم ـ از دست دادن فرصتها و پیامدهای آن
تغییر سیاست از بایکوت به شرکت در انتخابات با همهی اهمیتش، با کمبودهایی نیز همراه بوده است. از جمله:
عدم معرفی نامزد رسمی از سوی دو حزب؛
سازماندهی نکردن کمپین مالی (مثلاً جمعآوری ۳۵ هزار دلار)؛
راهاندازی نکردن کارزار جمعآوری ۱۰ هزار امضا برای حمایت اجتماعی.
این اقدامات میتوانستند زمینهی ارتباط مستقیم با هزاران نفر از شهروندان را فراهم کنند و به ایجاد شبکههای اجتماعی و سیاسی نیرومند کمک کنند. از دست دادن چنین فرصتهایی، دو حزب را از بخشی از توان و اعتبار اجتماعی محروم ساخت.
بهجای بحثهای طولانی درونحزبی، تمرکز باید بر عمل اجتماعی، گفتوگو با اقشار مختلف، برگزاری سخنرانیهای عمومی، ایجاد کانونهای دیالوگ با معلمان، کارگران، زنان و فعالان خیزشهای مردمی میبود. سیاست انتخاباتی تنها زمانی معنا دارد که به جنبشی زنده در جامعه گره بخورد. ارتباط مستقیم با معلمان، زنان، کارگران و فعالان خیزشهای مردمی چپ را از حاشیه به متن تحولات اجتماعی بازمیگرداند.
احزاب چپ زمانی میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند که در میدان واقعی زندگی – در اعتصابها، خیابانها، دانشگاهها و کارخانهها – حضور مؤثر داشته باشند.
پرده چهارم ـ اهمیت علنیت در مباحث سیاسی و تصمیمگیری حزبی
یکی از مشکلات رایج در میان احزاب چپ، محدود کردن مباحث مهم سیاسی به جلسات درونحزبی است. بحث دربارهی شرکت در انتخابات میبایست بهصورت علنی، در قالب میزگردها، پادیومها و سمینارهای عمومی با حضور نمایندگان اقشار مختلف اجتماعی مطرح میشد.
علنیکردن چنین مباحثی نه تنها موجب شفافیت و اعتماد اجتماعی میشود، بلکه میتواند خود به ابزار جذب نیرو و گسترش نفوذ سیاسی حزب بدل گردد.
پنهانکردن مباحث سیاسی بزرگ پشت درهای بسته، عملاً موجب کاهش پویایی سیاسی و از دست دادن زمان و فرصتهای تاریخی میشود.
به بیان عملی و در اهمیت علنی کردن مباحث کلان سیاسی، علنیت سیاسی، نه تنها اعتماد اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه به حزب امکان میدهد مستقیماً با مردم سخن بگوید و برنامهی خود را در معرض قضاوت عمومی قرار دهد.
پنهانکاری و تأخیر در تصمیمگیری، حزب را از موج تحولات اجتماعی عقب میاندازد.
تجربهی جهانی چپ نشان داده است که احزابی که با مردم شفاف سخن میگویند و مباحث کلیدی را به سطح عمومی میآورند، اعتبار و پویایی بیشتری مییابند.
پرده پنجم ـ جایگاه خیزش مردمی اکتبر ۲۰۱۹ و اعتراضات معلمان کردستان در ۲۰۲۵
خیزش مردمی اکتبر ۲۰۱۹ در عراق، نقطهی عطفی در تاریخ معاصر این کشور بود. از میدان تحریر بغداد تا شهرهای صنعتی جنوب، جوانان و کارگران علیه نظام قومیـمذهبی، فساد، فقر و سلطهی شبهنظامیان برخاستند. صدها نفر جان باختند، اما این خیزش، افق تازهای در جنبش اجتماعی عراق گشود.
از دل این خیزش، شبکههای جدیدی از فعالان اجتماعی، زنان، روزنامهنگاران و کارگران پدید آمد که هنوز هم در شهرهایی مانند بغداد، بصره و ناصریه فعالاند. کمونیستهای کارگری و نیروهای چپ باید در پی پیوند عملی با این نیروها باشند.
اعتراضات معلمان کردستان عراق در ژانویه ۲۰۲۵ در سلیمانیه – که با اعتصاب غذا و حمایت گستردهی مردم روبهرو شد – نیز نشان داد که جامعه هنوز زنده، معترض و آمادهی سازماندهی است.
بنابراین، در چنین فضایی، شرکت در انتخابات نباید صرفاً بهعنوان تاکتیک انتخاباتی، بلکه بهعنوان مرحلهای از مبارزهی اجتماعی و تقویت شبکههای اعتراضی دیده شود.
جمعبندی: سیاست بایکوت یا سیاست میدان؟
در عراق امروز، که بحران سیاسی، فقر، فساد و دخالت خارجی ساختار دولت را از درون پوسانده است، سیاست بایکوت عملاً به معنای کنارهگیری از نبرد اجتماعی است. در چنین وضعیتی، شرکت در انتخابات – اگر با برنامه، سازماندهی و حضور میدانی همراه باشد – میتواند به ابزار نیرومند دخالتگری اجتماعی تبدیل شود.
احزاب کمونیست کارگری با شرکت در انتخابات نه مشروعیتبخش نظام، بلکه چالشگر آن خواهند بود، اگر:
پلتفرم روشن عدالتخواهانه و سکولار خود را به زبان مردم ترجمه کنند،
ارتباط با نیروهای معترض جامعه را گسترش دهند،
و از چارچوبهای بستهی حزبی بهسوی سیاست علنی و گفتوگوی اجتماعی گام بردارند.
نیروهای چپ و کمونیست، اگر بخواهند در روند تغییر در اوضاع سیاسی نقشآفرین باشند، باید از سیاست تماشاگرانهی بایکوت فاصله بگیرند و در میدان واقعی زندگی مردم حضور پیدا کنند.
شرکت در انتخابات، در این معنا، نقطهی آغاز سیاست اجتماعی نوینی است که میتواند کمونیسم کارگری را از انزوا به متن جامعه بازگرداند.
سیاست شرکت در انتخابات، اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند به ابزاری برای سازماندهی، آگاهیبخشی و تقویت موقعیت اجتماعی چپ بدل شود.
سیاست بایکوت، در شرایط کنونی عراق، چیزی جز کنارهگیری از صحنهی اصلی نبرد اجتماعی نیست.
برای احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان، مهم است که این تجربه را بهمثابهی گامی در جهت بازسازی رابطهی زنده با جامعه ببینند و از طریق علنیت، گفتوگو و فعالیت میدانی، خود را بهعنوان نیروی سیاسی قابلاعتماد در جامعه معرفی کنند.
نسان نودینیان
۱۷ آبان ۱۴۰۴ / ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵
روزنه rowzane خبری – تحلیلی