در تدارک روز جهانی کارگر گفتگو با اصغر کریمی

انترناسیونال: امسال بنظر میرسد در شرایط ویژه ای بطرف اول مه میرویم که از خیلی جهات مثل فضای اعتراضی و اوضاع رژیم منحصر به فرد است. این شرایط را شما چطور ارزیابی میکنید؟

اصغر کریمی: در شرایط سیاسی پرتلاطم و فضای مبارزاتی بسیار فعالی روز جهانی کارگر را برگزار میکنیم. جامعه سراپا خشم است. این خشم در همه این سالها بوده ولی روز بروز خشم مردم بیشتر تلنبار شده، فقر و محرومیت و بیحقوقی مردم بیشتر شده، اعتراضات بسیار وسیعتر و سازمانیافته تر شده و فعالین بسیار زیادتری در یکسال گذشته به میدان آمده اند. فقط در میان معلمان که سازمانیافته تر از دیگران هستند و بدلیل همین سازمانیافتگی همزمان در بیش از سیصد شهر دست به اعتراض و اعتصاب میزنند صدها معلم زن و مرد در جلو صحنه اعتراض قرار گرفته اند و هر کدام از اینها یک سازمانده اعتراض و اعتصاب هستند. فعالین جنبش دادخواهی بسیار قاطعتر، رادیکال تر و شجاعانه تر و در تعداد بیشتری به میدان آمده اند. درمورد وضعیت رژیم را هم پیام نوروزی خامنه ای که گفت خوشبین نباشید که تورم کم میشه یعنی با این وضع و بدتر از این بسازید بسیار گویا است. بودجه امسال حکومت نیز نشانه یک تعرض بیشرمانه بزرگ به زندگی و معیشت دهها میلیون نفر از مردم است. اینها مردم را بشدت خشمگین کرده است. هشتاد میلیون نفر درد مشترکی از فقر و محرومیت و بیحقوقی و بی تامینی دارند و مهمتر از همه این فاکتورها جنبه سازمانیافتگی اعتراضات و وسعت اعتراضات است. ما در چنین شرایطی داریم بطرف اول مه میرویم و میتوان انتظار داشت که یک اول مه بسیار وسیع و توده ای داشته باشیم ولی اساس این است که تا چه حد فعالین و احزابی مثل حزب ما برای این مساله فعالیت میکنند.

انترناسیونال: در مورد جنبه های عملی و سازماندهی اول ماه مه بعدا سوال میکنم اما اجازه بدهید در مورد مضمون سیاسی اول مه الان صحبت کنیم. سنتا در اول مه یکسری مطالبات مطرح میشود که داغ است و مساله آن جامعه است. برای اول مه امسال در ایران آن خواست ها و شعارهای محوری از نظر شما چیست؟ 

اصغر کریمی: اجازه بدهید ابتدا در مورد اهمیت و جایگاه سیاسی اول مه در فضای سیاسی ایران اشاره کنم و بعد سراغ سوال شما بروم. کارگران، معلمان، بازنشسته ها و بخش های مختلف جامعه مدام برای خواست های روزمره خود از دستمزد و لغو قراردادهای پیمانی و جلوگیری از اخراج و ناامنی محیط کار و غیره مبارزه میکنند ولی یک نکته که باید بیشتر روی آن تاکید کرد این است که روزهایی در جامعه هستند که خصلت نما و سمبلیک هستند. حکومت روزهای ارتجاعی اعیاد و عزای خودش را دارد که حضور خودش را نشان بدهد فرهنگ و ایدئولوژی خودش را به خورد جامعه بدهد. روزهایی عقب مانده برای بسیج سیاسی و فرهنگی خودش علیه مردم و از این طریق در عین حال میخواهد جلو روزهای مدرن و اعتراضی مردم را بگیرد. اول مه و یا هشت مارس روز مردم است و بنابراین اهمیت دارد که با تمام قوا برای چنین روزهایی در مقابل روزهای ارتجاعی حکومت فرهنگ سازی کنیم و خودمان را آماده کنیم. الان یک ماه تا اول مه وقت داریم و مهم این است که فعالین چگونه و با چه انتظاری به این روز نگاه میکنند. دنیا باید ببیند که یک طبقه کارگر آگاه داریم که به روزهای خودش واقف است، اهمیت این روزهای جهانی را میشناسد و اگر جامعه چنین روزی را بزرگ بدارد کنار هم قرار گیرد، در کنار مطالبات روزمره اش به این مساله هم توجه کند این مبارزه کل جامعه را جلو میبرد و به یک روز سراسری جامعه تبدیل میشود در مقابل جمهوری اسلامی و روزهای ارتجاعی آن.

در مورد خواستها، مردم دهها و صدها خواست دارند، کارگران و کل مردم آزادی میخواهند، عدالت و رفاه میخواهند، دستمزد بالاتر میخواهند،حق اعتراض و تشکل میخواهند، حق متشکل شدن میخواهند، میگویند باید آزاد باشیم که حزب سیاسی خودمان را انتخاب کنیم، میگویند دست از ظلم و ستم به زنان بردارید یا تعویق این چندرغاز دستمزد جنایتی است علیه ما. معلمان همین خواست ها را بعضا با فرمول های متفاوتی مطرح میکنند. مردم عدالت میخواهند، حکومت آخوندی و مذهبی نمیخواهند، تبعیض نمیخواهند نمیخواهند توسری خور باشند، فساد و دزدیها و صرف بودجه های کلانی که صرف مذهب و تروریسم و حقوق های نجومی میشود را میبینند و اینها دلیل خشم و نفرتی است که در جامعه تلنبار شده است. نسل جوان و زن و مرد و کارگر و دانشجو و کارکنان فقیر ادارات و زنان خانه دار یعنی ۸۰ میلیون نفر در دشمنی با حکومت و در این خواست ها شریکند و اگر بخواهیم مردم در ابعاد توده ای به میدان بیایند باید روی همه این خواست ها دست گذاشت.

انترناسیونال: خود حزب کمونیست کارگری برای تدارک اول ماه مه مشغول چی هست و فکر میکنم در قانون کار هم کارگرانی که شامل قانون کار میشوند اول مه تعطیل هستند اما عملا این تعطیلی وجود ندارد. برای تحمیل تعطیلی اول مه چکار باید کرد؟

اصغر کریمی: در یک سری کشورها مثلا کشورهای اسکاندیناوی و آلمان و … اول مه روز تعطیل عمومی است یعنی کل جامعه این روز تعطیل است مثل روزهای شنبه و یکشنبه که تعطیل است. در ایران هم یکی از خواست های مهم کارگران باید تعطیل رسمی اول ماه مه باشد و این خواست مهم است که در بیانیه های تشکل ها و فراخوان های فعالین و کارگران و معلمان و غیره بصورت روشن مطرح شود. باید این خواست را به یک گفتمان و یک خواست عمومی تبدیل کرد. اما علاوه بر طرح این مطالبه باید آنرا در عمل به حکومت تحمیل کرد همانطور که خیلی چیزهای دیگر را به حکومت تحمیل کرده ایم. مثلا تشکل های مختلف کارگری را فعالین در عمل به حکومت تحمیل کردند، ماهواره را مردم تحمیل کردند، بیحجابی و دهها خواست دیگر را هم همینطور. اول مه را هم باید عملا با تعطیل مراکز کار و اعتصاب به حکومت تحمیل کرد. معلمان نقش بسیار مهمی دارند و از همین الان میتوانند در مورد این روز با دانش آموزان صحبت کنند و دانش آموزان را تشویق کنند که با خانواده هایشان صحبت کنند. اول مه یک روز شناخته شده است در ایران و از صد سال قبل هم اول مه مطرح بوده و مراسم برگزار میشده. در طول حیات جمهوری اسلامی هم خیلی وسیع تر شده. ولی باید آنرا به یک موضوع عمومی تبدیل کرد. باید کاری کرد که از معلم و دانش آموز و پرستار و کارگر و غیره بدانند یک روز مهم در پیش دارند در مقابل روزهای حکومتی، یا در مقابل صحبت خامنه ای و با تمام قوا به میدان بیایند.

تا جایی که به حزب کمونیست کارگری مطرح میشود با توجه به اینکه برای اول مه اهمیت ویژه ای قائلیم و نقش و اهمیت آنرا برای طبقه کارگر و جامعه میدانیم از مدتی قبل در جلسات بحث کرده ایم. پلاتفرمی آماده کرده ایم. کانال جدید یک ارگان مهم تبلیغی و سیاسی توده های مردم و صدای هشتاد میلیون انسان معترض است و خودش را دارد آماده میکند و برنامه های ویژه ای به این مناسبت خواهد داشت. برنامه آنلاین و میزگرد و مصاحبه و فراخوان های خود را خواهد داشت و با توجه به بینندگان زیادی که دارد نقش خودش را در این مورد ایفا میکند. تهیه تراکت و پوستر و کلیپ و غیره هم در دستور کار حزب قرار دارد. ولی میخواهم تاکید کنم که فعالین در ایران نقش تعیین کننده دارند و اگر از همین الان فعالین جنبش دادخواهی که سال قبل هم در اول مه پیام دادند و کلیپ پر کردند یا خانواده های زندانیان سیاسی دهها پیام منتشر کنند یا زندانیان سیاسی که در صف مقدم اعتراضات قرار دارند، زنان معترض و برابری طلب، دانشجویان و دانش آموزان، کارگران، معلمان، بازنشستگان از همین الان شروع کنند به پیام دادن و در کلاب هاوس بحث کردن و خلاصه نیروی خودشان را از همین الان بکار بیندازند میتوان این گفتمان را به میان میلیون ها نفر برد. بگذار صدا و سیمای منفور حکومت خفه باشد ولی فعالین جنبش های اجتماعی این توان را دارند که گفتمان اول مه را میلیونی کنند اگر اینکار صورت گیرد میتوان انتظار داشت که اول مه عظیم و باشکوهی هم خواهیم داشت. این فعالین کارگری، معلمان و دانشجویان و بازنشستگان هستند که باید استارت این کار را بزنند و نقش آنها تعیین کننده است.

انترناسیونال:آیا مناسب نیست که همه تشکل های کارگران و بازنشستگان و معلمان پشت یک قطعنامه واحدی برای اول مه قرار گیرند و با اتحادی عمیق تر خواست هایشان را مطرح کنند؟

اصغر کریمی: بنظر من این اقدام بسیار خوبی است و امیدوارم اتفاق بیفتد دهها تشکل بازنشسته، تشکل های کارگری، تشکل های معلمان که علاوه بر شورای هماهنگی تشکل های صنفی، در شهرهای مختلف کانون های صنفی خود را دارند و اگر اسامی کل این کانونها پای یک قطعنامه باشد، یا دانشجویان و رنگین کماکان و نویسندگان و تشکل های زنان و غیره یعنی تشکل های زیادی وجود دارد که اگر متحد بتوانند عمل کنند به نیروی مهمی تبدیل خواهد شد. همه بخش های جامعه که تحت ظلم و بدبختی قرار دارند باید این روز را بزرگ بدارند و چه بهتر که بقول شما بیانیه مشترک بدهند. علاوه بر این کارگران هفت تپه و فولاد و یا کارگران هپکو و آذرآب، کارگران نفت و پتروشیمی ها میتوانند با توجه به تجارت عمیق اعتراضی که دارند نقش ویژه ای ایفا کنند. کارگران شرکت واحد بعنوان مثال میتوانند علاوه بر تجمع چراغ ماشین ها را در اول مه روشن کنند پرستاران بخشی از طبقه کارگر هستند و با سایر کادر درمان میتوانند بیانیه های اول مه خودشان را داشته باشند. نکته من این است که باید تحرک و جنب و جوش وسیعی راه انداخت و از همین الان باید به استقبال اول مه رفت که فضا را تا اول مه آماده کرده باشیم که اول مه بزرگی داشته باشیم و یک تودهنی بزرگی به پیام نوروزی خامنه ای و حکومت بزنیم.

اینرا هم بخوانید

صدیقه وسمقی از زندان اوین: سیاست حجاب اجباری یک سیاستِ شکست خورده است

صدیقه وسمقی از زندان اوین: سیاست حجاب اجباری یک سیاستِ شکست خورده است. وی در …