در مورد تعرض حکومت به چهره‌های ادبی چپ‌گرا- شهلا دانشفر

انترناسیونال: در روزهای اخیر شاهد بازداشت تعدادی از نویسندگان، مترجمان و پژوهشگران چپ توسط حکومت اسلامی بودیم. امری که رژیم اسلامی در انجام آن ید طولایی دارد. این افراد از فعالین اجتماعی و چهره‌های شناخته شده هستند. به نظر شما رژیم چرا در این مقطع مشخص دست به این بازداشت‌ها زده است؟

شهلا دانشفر: وحشت جمهوری اسلامی از گسترش اعتراضات بخش‌های مختلف جامعه و موج جدید انقلاب زن، زندگی، آزادی است. در ادامه سرکوبگری‌های جنون‌بار حکومت است که اکنون ما با موج احضار، تفتیش منزل و ضبط وسایل، و بازداشت پژوهشگران اجتماعی و اقتصاددانان مستقل و چپ‌گرا روبروییم. اما برای اینکه به سؤال شما و اینکه چرا در این مقطع مشخص حکومت دست به این بازداشت‌ها زده است پاسخ بدهم، بد نیست کمی به عقب‌تر برگردم.

همانطور که در نوشته‌های متعدد تأکید کرده‌ایم حکومت اسلامی از بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و ضربات مهلکی که خورد و نهایتاً با قبول آتش‌بس با اسرائیل و امریکا توانست خود را از ضربات بیشتر خلاص کند، موقعیتش بسیار ضعیف‌تر و صفوفش در هم شکسته‌تر از هر وقت شد. بعد نیز با فعال‌شدن مکانیسم ماشه و به اجرا گذاشته شدن تحریم‌های گسترده‌تر، اقتصاد ورشکسته جمهوری اسلامی به نقطه بن‌بست رسیده است.

تحت چنین شرایطی مردم خود را در موقعیت قوی‌تری دیده و با گفتمان‌های تعرضی‌تری وارد میدان شده‌اند و کل بساط حکومت را به چالش می‌کشند. یک مثال بارزش سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی بود که مردم با فریاد مرگ بر دیکتاتور پیام خود را به حکومت دادند. و امروز اعتراضات در سطوح مختلف از هر گوشه جامعه می‌بارد. موج گسترده‌تری از اعتراض علیه فقر و بی‌تامینی و کل بساط چپاول و غارت و تشدید سرکوبگری‌های حکومت در جنبش کارگری و در سطح جامعه شکل‌گرفته است. به‌نحوی‌که همه‌جا سخن از نزدیک بودن خیزش‌های عظیم‌تر برای سرنگونی حکومت است.

در نتیجه حکومت که خود را در حلقه محاصره اعتراضات مردم می‌بیند به سرکوبگری‌هایش شدت داده تا جلوی برآمد گسترش اعتراضات و موج جدید انقلاب زن، زندگی، آزادی را بگیرد. گفتمان‌هایی که در جامعه جریان دارد همه فضایی چپ و ضد تبعیض و ضد چپاول و ضد فقر دارد.

دستگیری تعدادی از نویسندگان، مترجمان و پژوهشگران چپ توسط جمهوری اسلامی که مورد سؤال شما نیز هست، در این چارچوب قابل‌بررسی و قابل‌توضیح است. چهره‌های اجتماعی چون پرویز صداقت، شیرین کریمی، مهسا اسدالله‌نژاد، محمد مالجو و هیمن رحیمی که جامعه آنها را به‌عنوان چپ می‌شناسد برای مقابله با اوضاع انفجاری جامعه مورد تعرض قرار گرفته‌اند.

انترناسیونال: همان‌طور که گفتیم این چهره‌ها جزو نیروهای چپ و آزادی‌خواه در جامعه هستند. کارنامه و سابقه آنها این را به‌خوبی نشان می‌دهد. باتوجه‌به نفوذی که گفتمان چپ و سوسیالیستی در سال‌های اخیر در جامعه و در میان فعالین پیدا کرده که نمونه‌های آن را از دانشگاه تا کارخانه می‌توان مشاهده کرد، این حرکت حکومت را تا چه حد در جهت مقابله با اندیشه‌های سوسیالیستی و چپ ارزیابی می‌کنید؟

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره شد یک وجه مهمی که باعث خبرساز شدن بیشتر این دستگیری‌ها شده همین است که این چهره‌ها جزو نیروهای چپ و آزادی‌خواه در جامعه هستند و به گفته شما کارنامه و سابقه آنها نیز این را به‌خوبی نشان می‌دهد.

قابل‌توجه این است که این دستگیری‌ها طی هفته گذشته با واکنش‌های اعتراضی زیادی از سوی چهره‌های علمی و دانشگاهی، فعالان و نهادهای مدنی و سیاسی، و رسانه‌های داخل و خارج از کشور همراه بوده است. از جمله بیانیه‌ای تحت عنوان “در محکومیت بازداشت‌های روز گذشته تعدادی از فعالان چپ‌گرا” منتشر شده که تاکنون صدها نفر آن را امضا کرده‌اند. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: “در تاریخ ما پژوهش، اندیشه و نقد مستقل همواره زیر فشار، سرکوب و تهدید قرار گرفته، و اکنون شاهد موجی از بازداشت، احضار و ارعاب پژوهشگران اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستیم، نام‌هایی همچون پرویز صداقت، شیرین کریمی، مهسا اسدالله‌نژاد، محمد مالجو و هیمن رحیمی که وجه مشترکشان توجه به اقشار ضعیف بود، و قلمشان – یگانه سلاحشان – تنها به بهبود زندگی آنان متعهد بود. آنان منادی آزادی و عدالت بوده‌اند.”

جالب اینجاست که در نوشته‌ها و بیانیه‌ها از توجه این بازداشت‌شدگان به “اقشار ضعیف جامعه” به‌عنوان وجه مشترک و مصداق چپ بودن آنها نام‌برده می‌شود.

در این مباحث همچنین تابوها شکسته شده و از چپ مارکسیست سخن گفته می‌شود و زیر فشار چپ اجتماعی و نفوذ گفتمان‌های سوسیالیستی عده‌ای خود را “چپ‌های خداباور” می‌خوانند و در محکومیت این دستگیری‌ها “چپ‌ستیزی حکومت” مورد اعتراض قرار می‌گیرد.

همه این مباحث یک رنسانس فکری و نمادی از ابراز وجود علنی و اجتماعی چپ در این جامعه است. جامعه‌ای که در ابعادی اجتماعی فریاد اعتراضش نه فقط علیه فقر بلکه علیه کل بساط تبعیض و نابرابری و فاصله طبقاتی حاکم بلند است و به طور واقعی، سوسیالیسم یعنی جامعه‌ای آزاد و مرفه و برابر را فریاد می‌زند. جامعه‌ای که در آن اعتراض علیه تبعیض و نابرابری به شعار اعتراضی در کف خیابان تبدیل شده است. جامعه‌ای که در آن شعار “معیشت، منزلت، حق مسلم ماست” شعار اعتراضی کارگر، معلم و بازنشسته است. از جمله معلم در اعتراضاتش از لغو کالایی‌شدن آموزش و آموزش طبقاتی سخن می‌گوید. کارگر با فریاد “ملک نجومی تو ما را بی‌مسکن کرده” کل بساط چپاول و غارت سرمایه‌داری وحشی حاکم را به چالش می‌کشد و بازنشسته در کف خیابان سرود زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی، جان فدا می‌کنیم در ره آزادی، مرگ بر این بردگی” را سر می‌دهد.

این اتفاقات و گفتمان‌هایی که با خود همراه آورده ویژگی این دستگیری‌ها در این مقطع مشخص را بیان می‌کند. اتفاقی که به طور واقعی عمق تأثیرات انقلاب زن، زندگی، آزادی را ترسیم می‌کند و می‌رود که به ریشه بزند. و این آن شبحی است که بر فراز جامعه ایران در حرکت است و جمهوری اسلامی و کل طیف راست را به وحشت انداخته است.

انترناسیونال: اشاره کردید که در اعتراض به این دستگیری‌ها بیانیه‌ای از داخل کشور تحت عنوان “در محکومیت بازداشت‌های روز گذشته تعدادی از فعالان چپ‌گرا” منتشر شده است. انتشار این بیانیه از چه اهمیتی برخوردار است و نکات برجسته آن از نظر شما چیست؟ (خوانندگان در همین شماره متن بیانیه را مشاهده می‌کنند.)

شهلا دانشفر: تا کنون هشتصد و نود نفر از چهره‌های علمی و دانشگاهی، فعالین مدنی و سیاسی، فعالین کارگری، معلمان و فعالین شاخص اجتماعی بیانیه مورد اشاره شما را امضا کرده‌اند.

این بیانیه در دفاع از فعالین چپ‌گرا که توسط حکومت دستگیر و زندانی شده‌اند نوشته شده که به طور واقعی به حضور علنی، اجتماعی و بانفوذ چپ با پرچم آزادی‌خواهی و برابری‌طلبی در جامعه رسمیت می‌بخشد. از همین رو یک اتفاق مهم در شرایط سیاسی امروز جامعه و نشانی از عمق جنبش سرنگونی در ایران است.

این بیانیه درعین‌حال پاسخ محکمی به تعرض حکومت به گفتمان‌های چپ و آزادی‌خواهانه است. از جمله در بخشی از آن چنین آمده است: “در شرایطی که جامعه درگیر بحران‌های پیاپی، بی‌عدالتی و نابرابری است، سرکوب اندیشه و تحلیل، به معنای تکرار بن‌بست‌ها و انکار آگاهی جمعی است. حق اندیشیدن و نقدکردن حقی بنیادین است و هیچ ساختاری نمی‌تواند به هیچ بهانه‌ای آن را محدود کند. جامعه مدنی و نیروهای اجتماعی ما دیگر در آن شرایطی نیستند که چنین تهاجمی را تاب‌آورند، برعکس، این تهاجم‌ها به توجه بیشتر به گفتمانی منجر خواهد شد که عدالت و آزادی را در گروی همدیگر می‌داند. “

امضاکنندگان این بیانیه با تأکید بر حق آزادی بیان و اندیشه و آزادی فوری و بی‌قید شرط پژوهشگران بازداشتی می‌نویسند: “تنها راه حفظ پویایی جامعه، یک‌صدایی در مقابله با سرکوب اندیشه و بیان است، و ضمن محکوم‌کردن چنین اقدامات نخ‌نمایی، خواهان آزادی فوری و بی‌قیدوشرط این پژوهشگران، و پیگیری عاملان و مسببان فقر و فلاکت حاکم بر ایران هستیم.”

همانطور که در سؤالات خود اشاره کرده‌اید و جلوتر هم تأکید شد گفتمان‌های چپ و به باور من سوسیالیستی در جامعه قوی است. بازنشسته‌ای که شعار می‌دهد “نه جنگ میخوایم، نه کشتار، رفاه میخوایم پایدار”، “شادی، آزادی، رفاه، حق مسلم ماست” دارد مضمون سوسیالیسم را فریاد می‌زند. معلمی که شعار می‌دهد “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی” دارد کل ریشه‌های فقر و بی‌تامینی و بساط تبعیض و نابرابری حاکم را به چالش می‌کشد؛ بنابراین نفس اینکه امروز چهره‌هایی از فعالین اجتماعی به اسم چپ و سوسیالیست سخن می‌گویند، می‌تواند یک نقطه عطف سیاسی برای پیشروی‌های بیشتر و اتحاد مبارزاتی چپ جامعه حول گفتمان‌های رادیکال، آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه باشد.

به باور من این اتفاقات تأکیدی دیگر بر قطعنامه “امکان، مطلوبیت و مبرمیت سوسیالیسم در ایران” است که در نشست وسیع کمیته مرکزی حزب تصویب شد.

همانطور که جلوتر هم اشاره کردم این اتفاقات سرآغازی برای ابراز وجود علنی‌تر طیف گسترده چپ اجتماعی و جلو آوردن گفتمان‌های آزادی‌خواهانه، برابری‌طلبانه و سوسیالیستی در سطح جامعه است. باید فعالانه در این گفتمان‌ها حضور داشت و حول آنها اتحاد مبارزاتی سراسری‌ای را شکل داد.

به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۵۴

اینرا هم بخوانید

جنب و جوش و تقلا در طیف ملی اسلامی- شهلا دانشفر

کارگر کمونیست ۸۹۳ جمهوری اسلامی که با خفت و خواری تسلیم به آتش بس شد، …