در پاسخ یه سخنان آقای رحمانی در کنگره ۱۲ حزب

من رها مبتکر معلمی از ایران هستم. بار دیگر برگزاری موفق و شکوهمند کنگره دوازده حرب را تبریک میگویم. کنگره ای پرقدرت و نوید بخش بود. بخصوص وقتی که حمید تقوایی در همان آغاز گشایش آن با صلابت و محکم از عزم جزم حزب برای به سرانجام رساندن پیروزی انقلاب سخن گفت، برایم بسیار وجد آور بود.  او در آخر  نیز از سوسیالیسم و چشم اندازش به همان معنا  و مفهومی که ما کارگران و ما معلمین در کف خیابان آنرا فریاد میزنیم سخن گفت و  با این سخنان بر هر تردید و ناباوری ای روشنایی بخشید. حقیقتا این کنگره فصل مهمی در تاریخ چپ و کمونیست در ایران بود. اما دوستان آنچیزی که من را به نوشتن این چند خط واداشت صحبتهای مهمانی از برنامه به اسم آقای رحمانی بود. من نویسنده خوبی نیستیم ولی امیدوارم حرف و سخنم روشن باشد.

آقای رحمانی را حزب به کنگره دعوت کرد. به عنوان مهمان به او فرصت صحبت کردن داد. اما ایشان در فرصت کوتاهی که در اختیارش گذاشته شده بود همه تلاشش این بود که حزب را بکوبد. چرا؟ معلوم نیست اینهمه برافروختگی برای چیست؟  سه روز کنگره پرشور برگزار شد. صدای اعتراض گوشه گوشه این جامعه را چه در پیامهای شورانگیزی که به کنگره رسیده بود و چه در  قرارها و  تعهد دادن به جامعه نمایندگی کرد،  افق پیروزی و رسیدن به جامعه ای آزاد و برابر و انسانی را مقابل همه مردم گذاشت، اما  ایشان گویی تصمم خود را از قبل گرفته است و هیچکدام از این صداها را نشنیده است و اسیر  “واژه ها”  اولین سخنش این بود که ” در سخنرانی افتتاحیه از ضدیت با سرمایه داری و سوسیالیسم چیزی نشنیده است”. من  امیدوارم که سخنرانی اختتامیه حمید تقوایی پاسخ ایشان و  افرادی مثل ایشان را داده باشد و  این کنگره آموخته ای از  معنای عمیق سوسیالیسم برای آقای رحمانی باشد.

نکته جالب دیگر اینست که آقای رحمانی در سخنانش بخود اجازه میدهد که بعنوان نماینده کارگر و معلم سخن بگوید و  انتقال دهنده پیام خشم آنها به کنگره باشد.  معلوم نیست این نمایندگی را ایشان از کجا کسب کرده است. از سخن گفتن با دو دوست همفکرش که تازه آنها هم روایت ایشان را شنیده اند؟ من به عنوان یک معلم از ایشان میپرسم شما کجا بودید آنروزهای آغازین اعتراضات ما که میخواستند اعتراض را در روز معلم به مرقد مطهری ببرند شما کجا بودید؟ آن روزهایی که میگفتند تجمع سکوت است و  سیاسی نکنید و  سعی در مهار اعتراض معلم داشتند کجا بودید؟ ما با همه اینها جنگیدیم و  بعد از پیروزی هایی  که کسب کردیم کسانی مثل شما آمدند و برایمان کف زدند. و من در این مقاطع آخر اسم شما را آنهم در گروههای تلگرامی دیدم. خیلی ممنون که بالاخره به مبارزه ما ارج میگذارید ولی لطفا بر این تاریخچه خط بطلان نکشید.

بله در آن مقاطع حساس از مبارزه وقتی که فراخوانهای خیایانی داده میشد جریاناتی که خود را چپ میدانستند و  شاید قرابتی هم با شما داشته باشند به ما میگفتند، نباید شرکت کرد چون دست خودی های حکومت است. ما گفتیم خیر باید رفت و شرکت کرد و  من و کسانی مثل من حزبی داشتیم که این خط و سیاستش بود. رفتیم و نقش آفرین شدیم. روشن است که در میان ما معلمان نیز گرایشات مختلف عمل میکنند.  و مهمتر اینکه ما مثل معلم مطالبات خود را داریم. توده معلم نیز با خواستها و مطالبات خود وارد مبارزه میشود. بنابراین همه این توده عظیم الزاما به خط معینی تعلق نداشته و ندارند و  پیگیر مطالبات خود هستند.اما بحث بر سر آن سیاست و جهت گیری هایی است که امروز اعتراضات ما معلمان را به این نقطه رسانده است.  وظیفه کسانی مثل ما این بود که نگذاریم اعتراض ما را  به انحراف و به دنبال این جناح و آن جناح کشانده شود. وظیفه ما بود که به خواستها و اعتراضات خود  عمق و محتوی دهیم و ما این کار را کردیم.  بنابراین  همانطور که در پیام قبلی ام خود به کنگره اعلام کردم، ما رزمندگی را از این حزب آموختیم و  با آموزه های آن از همان اول خط فاصلی بین خود و چپ مکتبی و منزه طلب و ایدئولوژیک کشیدیم. آمدیم خیابان و  تجمع سکوت را به تجمع اعتراض تبدیل کردیم. 

بدین ترتیب آیا ما بعنوان کسانیکه حزب و این ستاد رزمنده خود را داشتیم و نقش آفرین بودیم حق نداریم در کنگره خود از نقش میدانی مان حرفی بزنیم؟ آیا از ما امار میخواهید؟ شعارهای کف خیابان جواب شما را نمیدهد؟ اینهمه پیامی که به این کنگره آمده و هر کدام از درد خود و از انتظارات خود از این کنگره حرف زد برای شما کافی نیست؟ براستی شما در جستجوی چه هستید؟ باور کنید این رویکرد شما به نفع هیچکس نیست. جز حکومت. عرصه نبرد گسترده است. هر قدمی که شما و دوستانی مثل شما بردارند برای ما  با ارزش است. بروید شما هم کار خود را بکنید. اصلا بروید حزب خود را درست کنید. اگر خوب کار کردید من معلم به کنگره شما هم پیام خواهم داد. اگر شما هم درد ما را دارید در میدان نبرد همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.  سعه صدر داشته باشید. بزرگداشت حزب کمونیستی که رادیکال و مدرن و پیشتاز است به نفع همه ماست. و خاری در چشم جمهوری اسلامی است. در هر حال دوست گرامی عزیز شهلا دانشفر در سخنرانی اش همین ها را گفت و  من و انسانهایی مثل من را نمایندگی کرد.  شهلا دانشفر همانجا گفت اگر کسانی فعالیت های خود را در راستای همین جهتگیری ها میدانند ما استقبال میکنیم و بیایید نزدیکتر کار کنیم.بیایید عضو حزب شوید.

در آخر من برای اینکه سخنم را کوتاه کنم بخشی از اولین پیامی که به کنگره حزب دادم را در زیر می آورم. شاید به شما فرصت فکر کردن بیشتری بدهد:

“برگزاری کنگره دوازدهم حزب را تبریک میگویم. من یک معلم هستم. سالهاست با کمیته سازمانده حزب کمونیست کارگری در تماسم. بخاطر دارم که در آن اولین دوره های اعتصابات و تجمعاتمان عده ای جلو افتاده بودند که با عنوان تجمع سکوت سعی داشتند ما آرام بیاییم و برویم.  و با شعارهایی چون سکوت ما فریاد ماست، ما از فقر نمی نالیم، ما از فرق می نالیم میخواستند بقول خودشان اعتراض مسالمت آمیز باشد و موضوع  آنرا را در چهارچوب همسان سازی حقوقها محدود نگاهدارند. حتی جاهایی با صلوات وارد میشدند. روزهای معلم هم برنامه را میگذاشتند در پای مزار مطهری که در عین حال لبیکی هم به نظام داده باشیم. در این میان عده ای کنار ایستاده و تماشا میکردند و میگفتند که اینها همه کار خود حکومتی هاست و به ما بیربط است. اما من رزمندگی را از حزبم آموختم و یاد گرفتم که خیر اتفاقا باید به کف خیابان رفت و همه اینها را با حضور معترض خود کنار زد و حرف و صدای اصلی معلم حق طلب را را فریاد زد. بدین ترتیب ما با این سیاست که خیابان از آن ماست وارد کل این ماجرا شدیم و موفق شدیم.

ما توانستیم صلوات را از خیابان جمع کنیم. با شعارهایی چون  هم از فقر مینالم، هم از فرق و با فریاد شعارهایمان از تجمع سکوت انها عبور کردیم. بدنه معلم نیز که فقر و تبعیض و اختلاس و بی تامینی را با تمام وجود چشیده بود بدنبال ما آمد. اینگونه بود که ما خیابان ها را تصرف کردیم. شعار معیشت، منزلت، حق مسلم ماست را به هویت اعتراضی معلم تبدیل کردیم. و با  اعتراضات سراسری خود مهر خواست تحصیل رایگان را بر راس خواستهای کل جامعه کوبیدیم. علیه امنیتی کردن مبارزات بپاخاستیم و خواستار آزادی همکاران دربند و همه زندانیان سیاسی شدیم. و در ادامه این اعتراضات در همین سال جاری در بیش از 45 شهر به خیابان آمدیم. من به عنوان یک عضو حزب در قدم به قدم این مبارزه حزب کمونیست کارگری را می بینم. نکته اینجاست که امروز ما در یک قدمی تثبیت خواستهای سراسری معیشتی ای چون تحصیل رایگان و درمان رایگان برای همه و حق داشتن مسکن  هستیم  همچنین ما یک نیروی مهم جنبش علیه فقر با خواست افزایش حقوقها به بالای 12 میلیون هستیم. از حزب کمونیست کارگری انتظار داریم در این مقطع حساس از مبارزه همچنان پشتیبان و چراغ راه ما باشد.

زنده باد حزب

رها مبتکر

7 دسامبر 2021