زاهدی: از شعبان بی مخ تا حاج قاسم!

اسم و رسم و نام و نشانی داشت! نه بخاطر اینکه صاحب اندیشه، هنر، اختراع و یا کشفی باشد نه! او کارمند “اصل ۴” پروژه دولت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای عقب مانده و از رابطین دولت آمریکا با پدرش سرلشکر زاهدی مجری اصلی کودتای ۲۸ مرداد شاه برای به تخت نشاندن مجدد محمد رضا پهلوی بود!
اردشیر زاهدی را میگویم، که اخیراً در سن ۹۳ سالگی در لوزان سوییس مرد، و کارنامه و پرونده و شخصیتش مورد پژوهش و تحقیق و تحلیل این پژوهشگر و آن عالم و محقق ارشد، پژوهشکده‌های دهن پرکن قرار گرفته است! اما درهرحال زندگی او چه خوب و چه بد بخشی از تاریخ سلطنت محمد رضا پهلوی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا سقوط و تفویض قدرت نه به فرزند ارشد و مذکر شاه که به حکومت اسلامی بود.
اردشیر زاهدی بخاطر خدمات پدرش و خودش در کودتای ۲۸ مرداد مقام و منزلت درباری یافت. سرلشکر زاهدی پدرش نخست وزیر شد و خودش داماد محمدرضا پهلوی و صاحب مشاغلی مثل وزیر خارجه و سفیر در آمریکا و انگلیس شد! شاید تنها خصوصیت پایدارش در کنار رذایل شخصیش ناسیونالیست بودنش بود! اما در هرحال در ثروت و نعمت غلط میزد.
در واقع برای او فرقی نمیکرد که شعبان بی‌مخ قهرمان ملیش باشد یا حاجی قاسم سلیمانی. قاسم سلیمانی را سرباز وطن‌پرستی می دانست که “شرافتمند” بود و بچهٔ ایران! ناگفته پیداست که شرافت هم معنایی طبقاتی دارد و جنس این از شرافت همان جنس شرافت پدر ایشان و مؤتلفش شعبان بی‌مخ است.
اما گرایش و دیدگاه اردشیر زاهدی را نمیتوان و نباید صرفاً غیر شرافتمندانه ارزیابی کرد! این گرایش ناسیونالیستی و مذهبی با تاسیس سلسله صفویه بانی بازگرداندن استقلال به مملکت ۲۵۰۰ ساله‌ای شد که چند قرن تابع اوامر خلیفه مسلمین بود و منطقه اشغال شده آنها! در واقع از سقوط ساسانیان تا ظهور صفویه هیچ کشوری بنام ایران وجود خارجی نداشته و فقط حاکم نشینهای هرازگاهی در اینجا و آنجا و به رسم امپراطوری‌های آن زمان را، امروز ایران مینامند و گرنه به همان نام خانوادگیشان مثل خوارزم شاهیان و اتابکان و صفاریان و غیره شناخته میشدند.
درواقع تاسیس مجدد کشور ایران به ضرب شمشیر صفویان و سلاح ایدئولوژیک شیعه‌گری در تقابل با مذهب سنی خلفا و امپراطوری‌های اسلامی میّسر شد. و بهمین معنی ناسیونالیسم ایرانی ناسیونالیسم شیعه ایرانی بود! تفکری که زیر ضرب انقلاب مشروطه و متفکرین فرهیخته قرار گرفت اما هنوز هم از پا نیفتاده و در هر فرصت‌ مناسبی سربلند کرده! گرایش فکری و اعتقادی محمد رضا پهلوی به مذهب شیعه تصادفی نبود و بیعت سران ارتش و نزدیکترین دوستان شاه مثل ارتشبد فردوست و داماد اسبقش زاهدی به نظام اسلامی بر این زمینه سیاسی و ترند فکری انجام گرفت!
سخنان اردشیر زاهدی در دفاع از حکومت سیاه اسلامی وجهی از کاراکتر ناسیونالیسم شیعه در ایران است که در بین زعمای دستگاه پهلوی و جماعتی از کاسبکاران و ژورنالیستهای وطنی بسیار رایج است! حقیقت این است که ناسیونالیسم ایرانی در دوران اخیر هرگز بند نافی با سنن سیاسی فرهنگی انقلاب مشروطه نداشته و هرگز اعلام تعلق هم نکرده است!آنها برای همیشه مشروعه‌چی ماندند حتی در کسوت جمهوریخواهی.وظیفه به زباله‌دان تاریخ فرستادن این ترند سیاسی را جنبش مدرن و سوسیالیستی در ایران متعین خواهد کرد.
۲۴ نوامبر ۲۰۲۱

انترناسیونال 948

اینرا هم بخوانید

“فرقه_ پهلویهه” و انقلاب “زن، زندگی، آزادی”

حکومت سیاه اسلامی در چنبره انقلابی عمیق و اجتماعی دست‌ و پا میزند و با …