ما را به خیر ترامپ امید نیست فقط نگران شدید شرش هستم

اگر جنگ دو جناح قدرت در ایران به خاطر منافع مردم بود ،جنگ قدرت در آمریکا را هم میشد به نفع مردم ارزیابی و در نتیجه آرزوی دوستان خواهان نجات از شر جمهوری اسلامی “توسط ترامپ” را میفهمیدم. مردم همیشه اگر تشکل و آگاهی‌ تاریخی کافی‌ داشته باشند و خود را در احزاب متشکل کنند به این دلیل ساده که احزاب نمایندهٔ فکری و نمایندهٔ منافع طبقاتی اقشار مختلف مردم هستند و میتوانند در صورت وقوع شورش‌های اجتماعی و تلاطمات قوی (انقلاب) بدون دخالت خارجی‌ منافع مردم را نمایندگی و رهبری کنند آنوقت میشود اختلاف اوباما و ترامپ را به عنوان ۲ جناح سرمایه داری حاکم در آمریکا که مشغول دریدن هم هستند به فال نیک گرفت و از این شرایط به نفع مردم کلاهی دوخت.

پر واضح است که تضمین واقعی‌ و عملی‌ پیروزی و بهره بردن حداکثری از اختلافات عمیق امپریالیستی و در هم ریختگی تاریخی و بی‌ سابقهٔ تمامی جناحهای سرمایه داری در سطح جهان تنها به انتخاب اگاهانهٔ مردم و حمایت آنان از یک بدیل سوسیالیست بستگی دارد که میتواند آنان را به سر منزل نجات از جهنّم سرمایه برای برقراری یک حاکمیت، مردمی بر اساس انسان محوری (نه‌ سود) و آزادی، و عدالت اجتماعی رهنمون سازد.

اختلافات ترامپ با هیئت حاکمه به دلیل تضاد منافع جناح سرمایه داری مدافع جهانی‌ شدن سرمایه قابل حرکت که (که به بن‌بست و بحران نشست) از یک طرف و طرف مقابل یعنی‌ جناح رقیب مدافع سرمایه ملی‌ غیر قابل حرکت و “برکسیت” آمریکائی است. حالا این که در این سیاست جدید سیاست خارجی‌ آمریکا نیز بخشاً تغییر می‌کند شکی در آن‌ نیست. ولی‌ سوال این است که آیا این سیاست جدید در موازات منافع مردم ایران هست یا نه‌؟ منافع مردم ایران چیست؟ بدون شک سرنگونی هر چه زودتر رژیم قدم اساسی‌ و اول است. خوب حالا باید دید اولا سیاست ترامپ در داخل خود آمریکا خارج از اختلافات جناحی مردمی هست؟ بدون شک نیست.(سیاستهای تا حالا آشکار شده مثل سیاستهای ضدّ امنیت پایدار، سیاست ضدّ محیط زیستی‌ و ضدّ رفاه اقتصادی و عدالت و ضدّ مهاجرتی.) و اگر نیست چطور میتواند رهبر یک سیاست ضدّ مردمی در داخل خود کشور آمریکا در ایران به نفع مردم ایران سیاست کند. این که اوباما به زندان بیفتد، هیلری کلینتون منفور محاکمه شود چیزی از سیاست‌های فاشیستی و ضدّ مردمی ترامپ کم نمیکند. به عبارتی دیگر ماهیت سیاستهای ترامپ همان اندازه بر علیه مردم دنیاست که سیاستهای اوباما بود. تفاوت این جا است که اوباما دست در دست شرکای جهانی‌ خود به جنگ، چپاول و غارت دنیا مشغول بود ولی‌ ترامپ با ارزیابی این نوع چپاول و شکست آن‌ می‌خواهد شراکت خود را با دزدان سابق به شکل دیگری و شاید محدودتری سازمان دهد. سیاست جدید آمریکا به رهبری ترامپ دقیقا پوشش دادن و ترمیم شکستهای اوباما در داخل و خارج کشور هست نه‌‌ کمتر و نه‌‌ بیشتر. ترامپ فرماندار نظامی حکومت کودتایی آمریکا است که فرامین خود را از فرمانده کّل قوا می‌گیرد که همانا اندک سرمایه داران بزرگی‌ هستند که خود را در پشت مجلسین و رئیس جمهور حفاظت میکنند. در نتیجه این ترامپ نیست که باید ارزیابی شود بلکه کّل این سیاستی است که کشتیبان جدید پیش میبرد . ترامپ تنها یک فرمانده است در خط مقدم جبهه. متاسفانه حافظه تاریخی بعضی‌ از دوستان ما بسیار ضعیف شده است. این چندمین بار است که در دهه اخیر جماعتی به سفینه ال نجات آمریکا دخیل میبندند.

 

سهم مردم ایران از چشم دوختن به ترامپ ،اوباما و هر فرمانده آمریکائی دیگر چیزی جز حکومت جمهوری اسلامی و یا مشابه آن‌ نخواهد بود. تنها تغییر واقعی‌ زمانی‌ است که مردم و اپوزیسیون ایران نگاه به داخل و خود داشته باشند. ما را به خیر ترامپ امید نیست فقط نگران شدید شرش هستم.

سرور کاردار

۰۲/۰۲/۱۷