وحشت کشنده دیکتاتور، درآستانه تکرار آبان

 اکنون دیگر، صدای، تیک تاک انقلاب، در شمارش معکوس، خواب ازسر رژیم سرمایه داری اسلامی وگزمه هاو دژخیمان دیکتاتور به کلی ربوده است.  کابوس سرنگونی، در چشم اندازی چه بسا بسیار نزدیکتر از احتمال وتصور، اتاق فکر پاسداران سرمایه داری و مزدوران امنیتی، دستگاه عریض وطویل سرکوب فاشیسم دینی و ولایی آخوندها قرار گرفته است.

حالا، در سونامی انواع بحران های معیشتی، اقتصادی واجتماعی ومدنی وسیاست های داخلی وخارجی در بن بست مرگبارشان، دیگر، حتی، گواریدن کاسه زهر و نرمش های قهرمانی گوناگون هم افاقه نمی کنند.  کابوس دادخواهی و حسابرسی و امواج خشم قهر آمیز سرنگون طلبی، تمامیت وجود وموجودیت روح وروان مزدوران وگشتاپوی فاشیسم اسلامی را فراگرفته است.

در این برهه خطیر انقلاب که با اتحاد همه طبقات وطیف های مردمی وروشنفکری، به پیشگامی طبقه کارگردر حال وقوع وتحقق است،  اینک دیکتاتور، عریان ترورسواتر وخشن ترازهمه ایام حکومت خونریزش،آشفته و پریشان، و وحشی ترشده است ودر درماندگی واستیصال مرگبارش همه توان وتیرها وترفندهایش رابکار می گیرد، تاشاید، چندصباحی بیشترامر محتوم، سرنگونی رابه مصداق، ازاین ستون تاآن ستون، فرج هست،به تاخیر بیاندازد.

از آنرو و بویژه ازقیام آبان 1398،هرچه خشن ترچنگ ودندان نشان داد و به صد شیوه سرکوب وشکنجه و تیغ و تیر و تبر ودارو درفش، قهرمانان و پهلوانان شورشی را به دار آویخت وجنایت آفرید.

ولی هیهات، به تجربه آموختند،  وقتی در عمل، پاسخ های تحقیر آمیز و کوبنده یکی پس ازدیگری، از مقاومت مردمی و کانون های مبارزه و شورش، دریافت کردند وعجزواستیصال  سیاست های سرکوبگرانه شان رابه عینه دیدندوتجربه کردند.

حالا همه نحله های رنگارنگ اعتدالی واستمرارطلب و مزدوران رنگ شده در قالب اپوزیسیون های بی ریشه وقلابی وغیرو،درون نظام ومتحد بالقوه اش درآخرین نفس های دیکتاتور، زیرچتر تاکتیک های هرچه خبیثانه تر وضد انسانی تر گرد هم آمده اند و تاکتیک وسیاست دو سویه ای را اعمال می کنند.

اول با بی عملی و رها کردن هر چه بیشتر ویروس کووید 19 و فرصت دادن به جولاندهی کشنده ویروس ها، در موج سوم اپیدمی پاییزی وحتی با آگراندیسمان کردن  موج وحشت،که از یکطرف اعمال می کنند.

و  دوم ازسوی دیگر. بی عملی وبی اقدامی هرچه بیشتر در برابر سقوط ریال دربرابر دلار و تورم وگرانی افسارگسیخته و حتی دامن زدن عامدانه به وحشت پراکنی امنیتی و انتظامی زیرنقاب علیه ارازل واوباش. و می کوشند هردو تاکتیک رادر خدمت، سناریوی عبور بی سرنگونی در سالگرد آبانماه قرار دهند.

هدف عمده حکومت هرچه بیشتر زمین گیرکردن ومرعوب ومنفعل ساختن توده های مردم بپاخاسته به مثابه قفل وزنجیرکردن دست وپای نیروی اصلی وپیاده نظام ارتش قیام  یعنی توده های مردم عاصی و خشمگین و دادخواه است.

 آری،آری اکنون، دیگر، ازصدرتا ذیل حکومت دیکتاتوری اسلامی اعدامی صدای ناقوس مرگ وسرنگونی را شنیده اند و باورکرده اند و خوب هم فهمیده اند که دیگرهیچ راه  نجات هنجار موجهی ندارند.

 آنهادیگر در موقعیت دفاعی در برابر تهاجمات پیوسته ومستمر مردم قرارگرفته اند و ناگزیر میان انتخاب بد وبدتر دست وپا میزنند. وچون کفتاری گرفتاردرمرداب هرچه بیشتردر منجلاب ضلالت ومنفوریت ضد بشری، زوزه کنان فرو می روند.

جمهوری اسلامی دربهترین حالتی که در تقویم درآتیه نزدیک، خود میبینند،  تسلیم وسرنگونی خفت بار است. بدون راه فرار حتی، به خارج از کشور. زیرا گذارتاریخ به یمن مبارزات جانانه طبقه کارگرو مردم معترض در تاریخ  آزادیخواهی وبرابری خواهی اکنون، جهان را متحدتر علیه تمامیت حاکمیت فاشیسم دینی،اسلامی اعدامی،ایران، برانگیخته  است.

جامعه یک پارچه جوش و خروش است، شفق زده است،  دو قدم بیشتر به صبح آزادی نمانده است. صدای شکسته شدن استخوان های دیکتاتور از نوک کمان هلال شیعی تا قلب هیمنه خیمه ولایی اش شنیده می شود. دیگر مرگ بر دیکتاتور یک زمزمه لعن ونفرین زیر لب ها نیست،  بلکه،فریاد خشم هر فرد و هر اجتماع کوچک وبزرگ مردم درکف هرمیدان وکوچه وخیابان است.

اینک شعارمرگ بر دیکتاتور، مرگ بر اصل و فرع  و تمامیت حکومت اسلامی، از صدای ندای شهید تا نوید شورشی، از آواز شجریان تا نغمه های زیرشکنجه زندانیان، درشریان حیات هر معترضی در ایران در خروش وطنین انداز است. سرنگون بادحکومت فاشیسم سرمایه داری وحشی اسلامی، اعدامی ایران. برقرارباد سوسیالیسم و جامعه انسانی *

ندا دانا

کارگر کمونیست ٦٤٥

22/مهر/1399