هُنرمندِ «خوب، بد، زشت!»

* علی خامنه ای، سفره داران حکومتی (و تاریخ معاصر) این روزها در حال رده بندی هنر و هنرمندان در سبد های «خوب، بد، زشت» اند!

 

*رهبر در دیدار با شاعران گفت: «شعر فارسی در طول تاریخ، شعری عفیف و محجوب بوده؛ بکوشید این عفت و پاکی همچنان محفوظ و پایدار بماند.» وِی در ادامه فراموش کرد بگوید: «البته طولِ تاریخِ شعر فارسی را نباید به اندازه ای دراز کرد که شعر خیام و عُبید و عشقی و فرخی را هم در بر بگیرد؛ چون اگر طول تاریخ را رُخصت دهیم که «آتش به اختیار » شود صفِ شعرِ محجوب و نامحجوب مخدوش می شود!

 

*حرف خامنه ای را اگر «ذره ای» بسط دهیم به این گزاره می رسیم: «هنرمند خوب یعنی هنرمند محجوب و عفیف!» و این نوع هنرمند موجودی است که ( در تاریخ معاصر) وقتی به «سفره حکومتی» دعوت می شود، محجوبانه سر سفره می نشیند و زولبیا-بامیه را (عفیفانه) قورت می دهد!

 

*حافظ زمانی که در زمره شاعران عفیف و محجوب بود و دستش در «سفره زولبیا-بامیه» دراز بود، درباره حاکم زمان خودش(شاه شیخ ابواسحاق) نوشت:

خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرِکفا

ای جلال تو به انواع هنر ارزانی

اما حافظ خیلی زود از سبد شاعران محجوب و عفیف خارج شد. او حجاب «حاکمان دینی» را درید و فریاد زد:

فدایِ «پیرهنِ چاکِ ماهرویان» باد

هزار جامه ی تقوا و خرقه ی پرهیز

 

*خیام زمانی که فقه را نزد «امام موفق نیشابوری» یاد می گرفت رباعی عفیفانه و محجوبانه ای سرود با این مضمون:

گویند بهشت  «حورِ عین» خواهد بود

و آنجا «می ‌ناب وُ انگبین» خواهد بود

گر ما «می وُ مستی» نگزیدیم چه باک

چون «عاقبتِ کار» همین خواهد بود. 

اما خیام تحت تاثیر «خواجه نظام الملک » که علم پروری او به تاسیس «مدارس نظامیه» در تمام ایران انجامید از شعر محجوب فاصله گرفت و حجاب رباعی بالا را چنین درید: 

…گر ما «می وُ معشوق» گزیدیم چه باک

چون «عاقبتِ کار» همین خواهد بود!

 

* سفره داران حکومتی این روزها تلاش دارند که هنرمند عفیف و محجوب را جای «هنرمند معترض» بنشانند و هنر را از مضامین ذِیل تهی کنند:

«هنر آینه‌ای نیست که با آن واقعیت‌ها را منعکس ساخت بلکه پتکی است که با آن باید واقعیت را شکل داد.»

«هنر را نمی‌توان با سفارش پدیدآورد، تنها چکمه را می‌توان سفارش داد.» 

«اگر کوسه‌ها حکومتی داشتند، در حکومت آنها بی تردید هنری هم وجود داشت که به ماهی ها می‌آموخت: زندگی واقعی در شکم کوسه‌ها آغاز می‌شود.»

 

**********

*تعاریف هنر در پاراگراف آخر از گزیده گویه هایِ «برتولت برشت» انتخاب شده اند.

اینرا هم بخوانید

کارزار «می‌تو» و چند سند تاریخی!

*جنبش «می تو» (که معادل آن بنا بر پیشنهاد فرهنگستان زبان و ادب فارسی می …