وقتي «ماركسيستهاي خط امام» تخم دو زرده مي كنند!

در اهميت رويدادهاي دوماه اخير ايران كه خيزش مردمي آبانماه طلايه دار آن است؛ تا هلاكت قاسم سليماني توسط پهبادهاي آمريكا در عراق؛ تا تلفات سنگين تشييع فرمايشي-نمايشي همان پاسدار جنايتكار در كرمان؛ واز حمله موشكي پوشالي و بي ثمر سپاه پاسداران به پايگاه نظامي آمريكا در عراق؛تا فروافكندن هواپيماي مسافربري اوكرايني از سوي پدافند موشكي سپاه پاسداران تا سكوت و ماستمالي تلفات بر سر تشييع جنازه سليماني در كرمان؛ تا دروغگويي بر سر جنايت جنگي و ضدبشري (سقوط هواپيما)؛ آن هم در يك فاصله كوتاه، همين بس كه (برخي از آنها بي سابقه و برخي ديگر كم سابقه يا كم نظير بودند)چنان كه اغلب دولتها و سياستهاي خارجي و نيروهاي سياسي داخلي را به موضعگيري كشاند.
هيچ يك از اين موضعگيري ها و برخوردهاي سياسي خلق الساعه و در واقع جز ادامه سياستها و برخوردهاي پيشين اين جريانها نبود و هرگز از پيشينه يا سرشت سياسي آنها جدايي پذير نيستند.
در اين ميان پرداختن به يكي از اين موضعگيري ها از سوي يك حزب به اصطلاح «چپ» غير ايراني، به خاطر ويژگي نمادين اشدر اين زمينه پرداختني است. شناخت و نقد كوتاه اين بيانيه ، ما را از بررسي بسياري مواضع به اصطلاح برخي «چپ هاي ايراني» يا «ماركسيستهاي خط امامي» بي نياز مي كند.
با آن كه سرشت سياسي و انديشگي نيروهايي كه مي توان آنها رادر شمار «ماركسيست خط امامي» دسته بندي كرد، قدمتي به درازاي عمر حكومت خود «امام» يا حاكميت جمهوري اسلامي ايران دارد. اما به راستي كاربرد كلمه ماركسيست براي چنين جريانها و سياست هاييتنها احساس غبن و گناه برمي انگيزد.
ولياز آن جا كه كم نيستند كساني كه از عبارت «ماركسيسم يك شريعت جامد نيست» براي تحريف مباني و هدفهاي ماركسيسم سوءاستفاده مي كنند. در اين نوشته مشخص چيزي به نام «حزب چپ آلمان» مورد نظر است كه مواضعش از سوي برخي جريانهاي به اصطلاح «چپ» ايراني يا سنگواره يي به نام «حزب كمونيست عراق» هم با بياني كم و بيش مشابه تكرار شده است.
اما اگر نويسندگان اين بيانيه و حزب متبوعشان كه خود را «چپ» و لاجرم «ماركسيست» مي نامند، از اين جمله طلايي ماركس بويي برده باشند كه «شرم يك احساس انساني(انقلابي) است»؛ بايد آن را با پوزش از هر انقلابي واقعي در جهان به كار گرفت.
يكم:به فرموده اين «چپ» در بيانيه اش: «افزایش تنش در عرصه بین المللی، جنبش اعتراضی در ایران را تضعیف می کند». اين حرف بي گمان مورد تأييد خامنه اي و سران همه جناحهاي رژيم و بسياري امام جمعه ها و نمايندگان مجلس و مفسران و سرمقاله نويسان دست راستي ترين محافل اين رژيم هم هست.
دوم:«قاسم سلیمانی … مسئول حملات خشونت بار متعدد و جنایتهای جنگی بود». ولي «قتل قاسم سلیمانی نقض حقوق بین الملل و غیرمسؤولانه بود». اهل بخيه به خوبي در ميابند كه طبق اين بيانيه به لسان معكوس و بر حسب برهان خلف، كارهاي قاسم سليماني مي تواند «موافق حقوق بين الملل و مسئولانه» تلقي شود.
سوم:كشف و شهود ديگر «چپ ها» آن است كه «ایالات متحده سالهاست در منطقه خاورمیانه نقش یک نیروی متجاوز را ایفا می کند». معني ديگر اين جمله به اين دليل ساده كه محتوايش بر سر نقش سياست منطقه يي رژيم در ادامه بيانيه گفته ساكت مانده، اين است كه رژيم ولايت فقيه و سياست جمهوري اسلامي ايران در منطقه يك سياست و «نيروي متجاوز» نيستند و آن چه در عراق و لبنان و سوريه و يمن و عراق انجام مي دهند، چون به ادعاي خودشان به دعوت حكومتهاي ديكتاتوري آن كشورها صورت مي گيرد، تجاوز شمرده نمي شود.
چهارم:حزب موسوم به «چپ آلمان» هم چنين نوشته: «سیاست خارجی و گفتمان تجاوزگرانه دونالد ترامپ بارها بر آتش تنشها افزوده است». اما گفته نمي شود سياست خارجي و گفتمان بحران ساز و بحران زاي رژيم، چه نقشي در افزايش تنها داشته است.
تا اين جا بازي سخيفي كه اين نوع «چپ» داور ميانه ميدان آن است، نتيجه را چهار بر صفر به سود رژيم پيش برده است.
بيانيه هم چنين از «عواقب وخيم، شدت گيري تنش ها بين ایالات متحده و ایران»سخن گفته است. اين عواقب وخيم هم چيزي نيست جز اين كه رژيم جمهوري اسلامي از نظر سياسي بيشتر زيان مي بيند. در مقابل تجاوزگري هايي كه سياست غرب به طور عام و سياست آمريكا به طور خاص به جاي استمالت از آخوندها به آنها پاسخ مي دهد، به سراشيب بي سابقه يي درمي غلتد.
پنجم:گل پنجم كه داور بين المللي به سود رژيم آن ثبت كرده آن است كه: «آلمان باید به صدور اسلحه به منطقه خاورمیانه و به ایالات متحده پایان دهد». اين كه صدور اسلحه آلمان به آمريكا چه معادله سياسي يا نظامي را مي تواند تغيير دهد، جز تير در تاريكي نيست. اما دلخوري از اين كه آلمان به كشورهاي ديگر خاورميانه سلاح مي فروشد، حرفي است كه محمد جواد ظريف و معاونش پياپي تكرار مي كنند(روشن است كه فروش سلاح به كشورهاي ديگر از سوي كشورهاي سرمايه داري، تنها در خدمت منافع خودشان و از هر كشوري به هر كشور ديگر، مايه جنگ افروزي است.
ششم:هم چنين اين كه اين قبيل «چپ»ها بر آنند كه «باید از همه امکانات دیپلماتیک برای نجات توافق اتمی با ایران استفاده کرد».(گل ششم داور به سود رژيم ايران) اين كه چنين «چپ ها»يي در ايران با همه جناحها از راست ترين باندهاي ارتجاعي تا به اصطلاح «چپ هاي خط امامي»؛ و در اروپا با همه سياستها و سرمايه داران چپاولگر تشنه سود و صدور سرمايه اعم از چپ و راست هم داستان شده اند، شگفتي كسي را بر نمي انگيزد.
البته دو نكته ديگر هم در اين بيانيه هست كه چون به دعواها و جنگ قدرت و ثروت احزاب سياسي اين كشور با هم مربوط مي شود، از همان چيزهاي بي قافيه يي است كه از بي دود و بخار بودنش نه سيخ مي سوزد، نه كباب:
يكي فراخوان به بازگشت ارتش آلمان از عراق و ديگري «لغو استفاده آمریکا از پایگاههای نظامی در آلمان».
اما نكات پاياني و نتيجه گيريي بيانيه از همه پندآموزتر است:
توصيه به دولت آلمان و تشويق آن به انتقاد «از كاربرد قهر عليه مردم ايران و عراق» و شاهكار حماسي بيانيه «چپ هاي» كذاييدر «پشتيبانياز اعتراضات اجتماعی و دمکراتیک مردم ایران علیه رژیم»!
و سرانجام اين حرف كه بايد آن را با نوع خاصي از«طلا» نوشت:«بازگشت به صلح تنها زمانی ممکن است که در درون کشورها نیز اعمال قهر خاتمه یابد»!
اول صلح جهاني يا دست كم صلح منطقه يي برقرار شود تا روزي نوبت «درون كشورها نيز» برسد!
پس اي خلق ها و طبقه كارگر ايران و ديگر كشورها متحد شويد و منتظر باشيد تا روزي كه همه حاكمان كشورهاي امپرياليستي، نوبل صلح بگيرند.
ابتدا با خواندن بيانيه «چپ ها» از روي دوگانگي ها و به نعل و به ميخ زدنهاي ظاهري و چيدمان بيانيه، انگار اين «ماركسيستهاي خط امامي آلماني»، تخم دوزرده يي كرده اند و قرار است «دنياي اسلام» را با «استكبار جهاني» آشتي بدهد.
اما با خواندين بيانيه در مي يابيم كه اين تخم دوزرده اكيدا و به شدت تقلبي و «فيك» است و بيش از هر چيز با خط امام در حاكميت جمهوري اسلامي ايران «يگانه» است.
پيوندشان مبارك!
احمد مجد
20ژانويه2020

اینرا هم بخوانید

آيا هنوز هم راه قدس از كربلا مي گذرد؟! (نظري به شعار محوري تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران در 16آذر98)

در حدود 10روزي كه از تظاهرات دانشجويان در يادبود16آذر مي گذرد، محتواي شعارهاي آن (در …