چند مطلب از حمید صداقت

آخوندهای حکومتی ومکلای سرسپرده حکومت این روزها سخت در تلاشند تا کشتی طوفان زده جمهوری اسلامی را با تحمیل هزینه ی ناکامی های رژیم در تعقیب سیاستهای جنگ طلبانه در منطقه بمنظور بسط قدرت تشیع ورقابت با غرب واسرائیل وپافشاری بر تعقیب سیاستهای اتمی رژیم وتاکید بر تروریسم، قتل آدم کشی وبسط جنگهای نیابتی در منطقه مردم را به حضیض ذلت بیاندازند. پاسخ مردم به جسارت حکومت وگستاخی زمامداران دزد وفاسد را باید با اعتراضات گسترده خیابانی وبا اعتصاب وزمین گیر کردن حکومت از طریق به تعلیق درآوردن منابع درآمدی رژیم حکومت را درتنگنای فشار جنبش مردم قرار داد. اینها از ابتدا سرسپرده ی اربابان خود بوده اند. اعترافات ظریف در خصوص دلایل ورود ایران به جنگ سوریه بهترین دلیل وابستگی وسرسپردگی این حکومت به قدرت های بزرگ جهانی است. هزینه ای که حکومت بابت ماندن در قدرت از کیسه ی مردم ایران خرج کرده علت بیچارگی درماندگی وفقر گسترده مردم ورنج ادبار امروز آنان است. تا این حکومت در قدرت است این باج وخراج دادن ها ادامه دارد واین دزدی واختلاس وغارت وچپاول نیز ادامه دارد. رژیم این روزها از زبان مزدوران رسانه ای خود به مردم هشدار میدهد که اگر ما نباشیم ایران سوریه می شود. به گمانشان مردم از یاد برده اند که کی سوریه را سوریه ای کرد؟ مردم سوریه با قیامشان که به شکل مسالمت آمیز اعتراض میکردند وکشته میدادند؟ یا جمهوری اسلامی دست در دست اسد مبادرت به کشتار مردم بی سلاح وبی دفاع سوریه کردند؟ چه کشور وکشورهایی باندهای مسلح اسلامی را به سوریه وارد کردند! جز این بود که جمهوری اسلامی ایران وترکیه وعربستان در رقابت با هم بر سر نفوذ در سوریه دست به این جنایت وفجایع زدند! جنگهای نیابتی شکل امروزین مقابله ی بورژوازی با اعتراضات مردمی برای خلاصی از دست رژیم های اختناق ودیکتاتوری وغارت وچپاول سرمایه داری. نئو کنسرواتیو است. باید با به زیر کشیدن رژیمهای دیکتاتوری دزد غارتگر اوضاع را بنفع مردم وبنفع آزادیخواهی وبرابری طلبی ورفاه تغییر داد.انتخاب دیگری جز سرنگون سازی رژیم دزدان چپاولگر، سارقین تاریخ و سیاست و انقلاب وقیام مردم در ایران نیست. بیست اردیبهشت 1401

………………….


جمهوری اسلامی اوج رذالت شرارت وشیطنت سردمداران شیادی است که حکومت کردن را همچون مجلس وعظ وروضه خوانی آخوندی می بینند. این جماعت با همان ذهنیت گنجشگ رنگ کنی و به قیمت سیره در بازار به فروش رساندن؛ حکومت بر مردم را این گونه می بینند. در آذر هزار وسیصد وهشتاد نه احمدی نژاد قیمت برخی از حاملهای انرژی را با این توجیه که عدالت در مصرف انرژی نیست وباید جلوی قاچاق سوخت به کشورهای همسایه را گرفت. وبا وعده ی پرداخت یارانه چهل وپنج هزار تومانی به هر فرد که معادل 45 دلار آمریکایی محسوب میشد مبادرت به پرداخت یارانه به مردم کردند. در نتیجه قیمت بنزین صد تومانی سهمیه ای وآزاد چهارصد تومانی آن زمان همگی یکباره قیمت واحد هزار تومانی پیدا کرد. متعاقب آن قیمت بسیار ی از کالاها وخدمات به تبعیت از افزایش قیمت بنزین گازوئیل ودیگر حاملهای انرژی مثل برق آب حمل ونقل وغیره افزایش یافت. پا به پای اصلاح قیمت ها هر ساله شاهد تورم پانزده تا بیست درصدی بودیم در حالی که مبلغ چهل وپنج هزار تومان یارانه کماکان ثابت می ماند. دولت احمدی نژاد با انتخابات خرداد نود دو جای خود را به دولت روحانی داد. در این دوره نیز همانند دوره احمدی نژاد و کلید گردانی روحانی ، وعده حل مسائل کشور و رفع مشکلات مردم را داد. برغم توافق برجام ودریافت یکصد وپنجاه میلیارد دلار پول بلوکه شده ی ایران نزد بانکهای خارجی این پولها آزاد شد وحتی با هواپیمای ویژه نزدیک دومیلیارد دلار  اسکناس نقد به دستور اوباما تحویل مقامات ایران گردید. که سر وصدای جمهوری خواهان ومنتقدین اوباما در هیئت حاکمه ی آمریکا را در آورد. جمهوری اسلامی هزار تومان به یارانه ی مردم اضافه نکرد در عوض دزدی سردمداران وکارگذاران حکومت بیش از پیش بیشتر وبیشتر شد. پدیده هایی چون خاوری، چون بابک زنجانی چون رضا ضراب وچون پدیده شاندیز از توی فضای جنگ وجدال با آمریکا، تحریم آمریکا ودور زدن تحریم ها پدید آمد. سیل خروج آقازاده ها به بهانه تحصیل در آمریکا وبورسیه شدن تعدادی از آنها شروع شد. این روند روندی بود که از زمان احمدی نژاد استارت آن زده شده بود ودر زمان روحانی با شدت بیشتری ادامه یافت. طوری که خزانه داری آمریکا اعلام کرد نزدیک پنج هزار تن آقازاده به بهانه تحصیل وکار اقتصادی وارد آمریکا شده اند وبا خود مبلغی معادل سی وهفت ونیم میلیارد دلار پول را با خود به آمریکا منتقل کرده اند. در حالی که مردم هر ساله تورم دو رقمی را تجربه میکردند یارانه کماکان چهل وپنج هزار تومان ماند. این در حالی بود که زمانی چهل وپنج هزار تومان معادل چهل وپنج دلار آمریکایی قدرت خرید داشت. در حالی که هر چه زمان میگذشت دلار نرخ برابری خود را در مقابل ریال بیشتری نشان میداد. هر دلار آمریکا تا پنج هزار تومان افزایش یافت تا اینکه دلار چهار هزار ودویست تومانی جهانگیری به قصد کنترل بازار دلار وتورم به صحنه آمد. در طی سالها دولت روحانی دلار بیان ارزشی خودرا در مقابل ریالهای بیشتری بیان میکرد واز دلار چهار هزار ودویست تومانی جهانگیری نیز معجزه ای جز برای رانت خوارهای حکومتی حاصل نشد. بطور مستمر دلار بالا وبالاتر رفت تا اینکه به مرز یازده هزار ودوازده هزار تومان رسید. در همین شرایط نیز بی آنکه یارانه چهل وپنج هزار تومانی تکانی بخورد. دولت روحانی بار دیگر به فکر افزایش قیمت بنزین مصرفی خودروها وگازوئیل افتاد. به یکباره در آبان 98 بنزین هزار تومانی را از قرارلیتری سه هزار تومان کردند. این خبر مثل بمب ترکید . مردم به خیابان ریختند وراه بندان ایجاد کردند. جوانان به اعتراض برخاستند. رژیم که از پیش انتظار شورش وقیام را داشت تدارک لازم برای مقابله با مردم را دیده بود وبا مستقر کردن عده ای از مزدوران خود بر پشت بام ادارات دولتی مشرف به خیابان ها علاوه بر نیروهای سرکوبگر یگان ویژه که مشغول سرکوب مردم بودند. تک تیراندازان از دور فعالترین زنان ومردان شورشی وعصیانگر را هدف شلیک به سر وصورت قرار میدادند. تعداد زیادی بالغ بر چند هزار تن از مردم معترض کشته شدند. چند برابر این رقم نیز زخمی وهدف شلیک تفنگ های ساچمه ای نیروهای یگان ویژه قرار گرفتند. یک هفته خونین وبی سابقه در کشتار علنی را رقم زدند. از آن تاریخ تا امروز با توجه به گسترش دخالت های ایران در جنگهای منطقه ای از جمله جنگ سوریه جنگ یمن وجنگ در عراق وهزینه ی تامین وتجهیز حزب الله لبنان هزینه های جمهوری اسلامی بیشتر وبیشتر شد. ورژیم بخشی از بار هزینه های این جنگ ها ودخالت در منطقه ودفاع از عمق استراتژیک را به دوش مردم منتقل کرد. در نتیجه دلار تا مرز سی هزار تومان افزایش یافت. به تبع آن قیمت کالاها وخدمات وهزینه های ایاب وذهاب چند ده برابر نسبت به سال هشتادنه سال شروع پرداخت یارانه چهل وپنج هزار تومانی افزایش یافت. بی آنکه به نسبت تورم در پرداخت یارانه تعدیلی صورت گیرد.

————————-

از سال 89 تا امروز که هزار چهارصد ویک است به مدت دوازده سال یارانه چهل وپنج هزار تومانی تغییری نداشته در حالی که ارزش دلار هزار تومانی سال 89 تبدیل به دلار سی هزار تومانی امروز شده است. با احتساب تورم اگر رژیم همان یارانه چهل وپنج هزار تومانی را به نسبت قدرت برابری آن به دلار وقدرت خرید واقعی امروز پرداخت میکرد میبایست یارانه چهل وپنج هزار تومانی امروز به مبلغ نهصد هزار تومان به هر نفر پرداخت میشد بی آنکه مجدد در قیمت کالاهای اساسی دست ببرند. مردم ایران از بابت این شیادی وکلاهبرداری حکومت تا امروز میلیونها تومان از جمهوری اسلامی طلبکارند. حال آخوند رئیسی بی آنکه کوچکترین اشاره ای به این دست درازی به حق مردم در این سالها کند؛ نصف ارزش روز یارانه چهل وپنج هزار تومانی ثابت نگهداشته سال 89 را به سه دهک وکمتر از آن رابه شش دهک پرداخت میکند وبه این بهانه می خواهد نان وآرد ودارو را هم از سبد حمایت خارج کند. در حالی که هرنفر چهارصد هزار تومان حتی کمتر از نصف ارزش روز همان چهل وپنج هزار تومان است. در تمام این مدت رژیم از جیب مردم دزدی کرده حق آنها را در ازای افزایش قیمت هر ساله ی انواع خدمات  را نداده است. حالا با ادعای حمایت از مردم نصف همان پول را به مردم از سال 1401 می خواهد پرداخت کند وبه این بهانه طوفان گرانی را که همواره بسیار چابکتر از هر افزایش در یارانه ها از جانب رژیم است آوار بحران اقتصادی وتورم وهزینه های جنگهای نیابتی را بر سر مردم بیشتر خراب کند. فریب فریبکاریهای رژیم وآخوند رئیسی ونوکران بانک جهانی وصندوق بین المللی پول وملتمسین نوکری در پیشگاه سرمایه ونئولیبرالیسم را نخورید. اینها دشمن ترین دشمنان مردمند. حق مردم بسیار بیش از اینهاست. اگر ارزش چهل وپنج هزار تومان یارانه سال 89 را در نسبت آن به تورم همین امروز بخواهند پرداخت کنند با توجه به تحریمها وافزایش قیمت ها ونرخ تورم و قیمت ریالی دلار امروز میبایست به هر نفر نهصد هزار تومان پرداخت میکردند که ارزش روز همان چهل وپنج هزار تومان سال 89 باشد. در نتیجه هر تغییر دیگری در آزاد سازی کالاهای اساسی میبایست با لحاظ کردن مبالغی بیشتر به همان مبلغ قبلی صورت میگرفت. رژیم دائما از کیسه ی مردم می دزدد. مراقب باشید فریب فریب کاریهای حکومت را نخورید به آنها امان ندهید که بیشتر از این شما را فریب داده و به بازی بگیرند. اینها بدنبال آزاد سازی قیمت ها وانتقال بار بحران اقتصادی خود و بی کفایتی مدیریتی، دزدی چپاول و دست درازی به دارائیهای کشور وانتقال پولها ودارائیها به خارج اند تا با قطع یارانه ها وانتقال بار بحران به معاش مردم بستوه آمده کماکان به خدمت گذاری به اربابان خود انجام وظیفه کنند. پاسخ مناسب به رژیم غارت وچپاول، سرکوب واختناق قیام مردمی به هدف سرنگون سازی حکومت وایجاد جمهوری شوراهای مردمی است. مردم می توانند دست در دست هم وپشت به پشت هم کشور غارت شده و به تاراج رفته ی ایران را از چنگ دشمنان دون نجات داده وآن را از نو ساخته وآباد کرد. این در ظرفیت ایران وتوانایی بالقوه وبالفعل این کشور هست. مشروط بر اینکه حکومت حکومتی مردمی وشورایی باشد؛ وهدف از کار وتلاش وانواع فعالیتها بهبود زندگی مردم وتامین رفاه اهالی وپیشرفت اقتصادی اجتماعی وسیاسی جامعه باشد. ایران سکولار آینده می تواند به زینت عالم تبدیل شود . مشروط بر اینکه به جای خود خواهی وفرد گرایی مفرط یکجانبه گرایانه وتمکین به قوانین کور بازار مبادرت به ساختن کشور به هدف رفع نیازهای مردم اقدام کنیم . اقتصاد را نه برای انباشت ثروت در دست یک اقلیت 1درصدی بلکه در جهت رفع نیازهای اساسی مردم، تامین امکانات شایسته ی انسان امروزی وبه هدف رفاه وسعادت مردم بنا کنیم. باید سرنوشت خودمان را خودمان به دست بگیریم. شوراها بهترین سازمان حکومتی برای تحکیم دخالتگری مردم در سرنوشت اقتصادی اجتماعی وسیاسی خویش میباشد. مرگ بر جمهوری اسلامی ـ زنده باد آزادی برابری حکومت شورایی!

 21 اردیبهشت 1401


پاسخ مردم به اقدامات جمهوری اسلامی

  مردم سالهاست در کشاکش با جمهوری اسلامی بر سر همه چیز مشغول اند. حکومت با هیچ چسب وسریشمی قابل چسبیدن وانطباق با روح وروان مردم، خواسته ها ومطالبات آنان، باورها واعتقادات آنها نیست. این حکومت حکومت بقول شاملو ظلمت پوشانی است که از بد روزگار وتصادف انقلاب 57 وتناقضات جامعه ی ایران در ترسیم آینده ی خویش وتناقضات آن دوره از جنگ سرد ومعادلات حاکم بر دنیا توانستند به جایی برسند. درواقع جمهوری اسلامی وگرایش محافظه کاری مذهبی بود که توانست زیر حمایت سرمایه داری جهانی و بن بست دولتهای غربی در آن دوره توانستند به سطح رهبری وتصاحب قدرت عروج کنند. از فردای استقرار جمهوری اسلامی اما جنگ مردم با حکومت بر سر اهداف محقق نشده ی انقلاب آغاز گردید. هنوز یکماه از سقوط رژیم شاه نگذشته بود که جمهوری اسلامی علیه آزادی ها وعدالت طلبی وحق تعیین سرنوشت مردم واختیار هر فرد به جسمانیت خویش، اینکه چه می پوشد، چه می اندیشد وبه چه کاری وفکر وباوری مشغول است به مسئله ی حکومت تبدیل شد. حکومتی که با ادعای دفاع از آزادی وعدالت سر کار آمده بود. از فردای استقرار دشمنی خود را با آزادی های فردی وآزادی های اجتماعی وسیاسی ودشمنی خود را با عدالت خواهی وبرابری طلبی نشان داد. بنابر این جدال مردم با جمهوری اسلامی بر سر دفاع از زندگی وحق حیات انسانی وصیانت از حقوق فردی اجتماعی وسیاسی شهروندان با حکومت به قدمت موجودیت خود جمهوری اسلامی است. امروز اما جدال مردم با حکومت وارد مراحل تعیین کننده واثر گذاری شده است که به حیات وممات فیزیکی زندگی مردم بر میگردد. مسئله دیگر بر سر حقوق اقتصادی اجتماعی سیاسی صرف نیست. مسئله بر سر بودن یا نبودن است. رژیم ورشکسته دزد سالاران اسلامی به تناقضاتی برخورده اند که این تناقضات را می خواهند با تعرض به معیشت مردم ولاینحل ماندن بسیاری از حقوق ابتدایی مردم وتعرض به معیشت آنان حل کنند. در حالی که مجبور به این کار نیستند. بلکه در اینگونه تصمیم گیری ها مخیر اند. اما اصرار دارند که خواست صندوق بین المللی پول وبانک جهانی را اجابت کنند وبدینطریق مراتب سرسپردگی حکومت را به اربابان خود اثبات نمایند. جمهوری اسلامی می تواند بودجه نظامی خود ومراکز مذهبی را کاهش دهد . جمهوری اسلامی می تواند از کشاکش بر سر پروژه هسته ای کوتاه بیاید وتن به توافق بدهد. جمهوری اسلامی می تواند از سیاست عمق استراتژیک خود ودخالت در جنگهای خاورمیانه وتامین مالی وتجهیز نیروهای نیابتی دست بر دارد وبر مشکلات فوری وفوتی خود بپردازد. جمهوری اسلامی تمامی راه های در دسترس وممکن را انجام نمی دهد تا با بهره گیری از دستگاه سرکوب مبادرت به تعرض به سفره مردم گرسنه وگرفتار زیر خط فقر نماید. برای رژیم انجام این جراحی اقتصادی علاوه بر اثبات سر سپردگی در اینحال اعمال فشار اقتصادی به مردمی است که دیگر از فرط نیازمندی  انتخابی جز کار وتلاش مضاعف برای زنده ماندن وتن دادن به هر مزدی در بازار کار برایشان باقی نمی ماند. موفقیت جمهوری اسلامی در انجام این کار تلاشی است برای بقا وصیانت از حاکمیت مولتی میلیادرها برای به زانو درآوردن 99 درصدی های جامعه ی ایران است. آیا جامعه ی ایران، طبقه کارگر ایران، مزد بگیران اقتصادی در قلمروهای مختلف ومردم اجازه ی انجام این قصابی وشیادی ودزدی آشکار را به حکومت میدهند موضوع بازی است که باید دید که آیا مردم تن به ذلت میدهند ویا رژیم وطرح های اقتصادی وتعدیل ساختاری او وخوش خدمتی به سرمایه وهمه را یکجا با قیام شورش اعتراض وانقلاب در هم می کوبند وبا ساقط کردن رژیم از عرصه ی قدرت سیاسی، حاکمیت شورایی خود را برای ایجاد جمهوری شوراهای سوسیالیستی آزادی خواه وبرابری طلب برقرار میکنند. زنده باد مردم ـ زنده باد قیام مردم برای آزادی برابری حکومت انسانی!

 23/2/1401

***************

جدال خامنه ای با مردم باید پاسخ محکمی از مردم دریافت کند.

 مردم بدفعات خامنه ای بزدل را به گریه وزاری انداخته اند. اما همانطور که رسم دیکتاتورهاست همینکه فشار از روی شان برداشته می شود به جای اولشان بر میگردند ومبادرت به گردن کشی وکر کری خواندن برای مردم میکنند. خامنه ای از جمله دیکتاتورهای مفلوک ومفلوجی است که هرگاه که به زاری می افتد عقده به دل می گیرد وبدنبال فرصت میگردد تا جبران کرده وانتقام بگیرد. هر گاه مردم خلاف تصمیمات او تصمیم می گیرند بجای اینکه از کرده ی خود پا پس بکشد منتظر می ماند تا آبها از آسیاب بیفتاد دوباره بدنبال همان کاری می رود که از آن عقب نشینی کرده بود. اصرار خامنه ای برای نگهداشتن احمدی نژاد در پست ریاست جمهوریش علیرغم فضاحتی که ببار أورد وهزینه ی سنگینی که برای خودش وحکومتش در پی داشت ویا پافشاری به رئیس جمهور شدن رئیسی از جمله اقدامات خامنه ای در پافشاری بر خواست خود و تاکید برعناد ودشمنیش با مردم است. معلمین از ضرورت آموزش علمی در مدارس وغیر ایدئولوژیک شدن متون درسی میگویند. خامنه ای بر خواست اسلامی کردن متون درسی وکتب علوم انسانی در دانشگاه ها ومدارس تاکید میکند. او خوب میداند که اسلام چیزی برای عرضه در مدارس وبخصوص در دانشگاه ها ندارد؛ اما باز هم پافشاری میکند تا شاید تخم مرغ غاز باشد. مردم اولیای دانش آموزان دست در دست معلمین باید از آموزش علمی وغیر ایدئولوژیک در دروس مدارس حمایت کنند. مردم باید جنبش فرهنگیان وخواسته های انسانی وبحق معلمین در خصوص آموزش وپرورش رایگان و انحلال مدارس غیر انتفاعی که کالایی کردن آموزش وچند گانه کردن استانداردهای أموزشی در مدارس است را حمایت کنند. آموزش رایگان وتغذیه ی سرد دانش آموزان در مدارس حق وسهم بچه های ایران وهرفردی است که در مدارس ودانشگاه های ایران تحصیل میکند. خامنه ای وامثال خامنه ای ودولتهای مختلف جمهوری اسلامی دشمن آموزش علمی ودشمن آموزش رایگان مطابق قانون اساسی خود حکومت هستند. اینها در عمل تلاش کرده اند تا مراتب سر سپردگی خود را به کاپیتالیسم وبه تامین منافع بورژوازی وخواسته های بانک جهانی وصندوق بین المللی پول را اثبات واجابت کنند. بهمین دلیل است که دائمن از خصوصی سازی خصولتی سازی واز کاهش باصطلاح تصدی گری دولت وکاهش تعهدات دولت در قبال جامعه حرف زده قانون گذرانده واقدامات کرده اند. اینها سر سپردگان سرمایه داری جهانی اند. وبیش از هر گرایش وجریانی تلاش میکنند تا به سرمایه داری وبورژوازی اثبات کنند که جمهوری اسلامی واسلام سیاسی مدل مناسبی برای سرکوب جامعه، کمونیست کشی در جامعه وحراست وحفاظت از منافع سرمایه داری و سومالیزه کردن جامعه وبنگلادشی کردن ارزش نیروی کار در ایران است. بنابر این پاسخ قاطع از جانب مردم طبقه کارگر بازنشستگان معلمین وزنان وجوانان را می طلبد. باید پوزه ی دژخیمان سرکش وگردن کش را به خاک مالید.

 26 اردیبهشت 1401


همبستگی مردمی در اعتراض به گرانی سیصد چهارصد درصدی کالاهای اساسی وآزاد سازی قیمت آرد روغن ومشتقات آرد شرایط سختی را به مردمی که پیشتر نیز در نتیجه ی تورم قادر به تامین مخارج روزمره زندگی خود نبودند با شرایط اسف بار غیر قابل تحملی روبرو کرده است. اعتراضات بحق مردم به گرانی کالاهای اساسی، راه بندان ایجاد کردن وحمله به مراکز مذهبی اشاعه ی خرافه وبه پایگاه های مقاومت بسیج وغارت بعضی از فروشگاه های زنجیره ای که در انحصار وکنترل مافیاهای حکومتی است، اقدامی انقلابی وپسندیده در مصادره کالاهای اساسی مورد نیاز خود بوده است. اعتراضات مردمی باید هر چه بیشتر گسترش بیابد وهمنطور که تاکنون نشان داده اند قلب نظام وهسته ی اصلی عمود خیمه نظام یعنی خامنه ای رئیسی را آماج شعارهای اعتراضی خود قرار دهند. اعتراضات خیابانی مردم میبایست با اعتصابات کارگری وهمبستگی کارگری و اقدامات حمایتی فرهنگیان دانشجویان ودیگر اقشار اجتماعی روبرو شود. تعرض سرمایه داری وحکومت مدافع سرمایه داری جمهوری اسلامی تمامی اقشار مردم کارگر وزحمتکش را هدف برنامه های ریاضتی خود قرار داده است. درنتیجه سخت ترین شرایط را به مردم کارگران معلمین بازنشستگان کشاورزان زنان وجوانان بیکار تحمیل کرده است. پاسخ این گستاخی وگردن کشی سرمایه داری تحت رهبری جمهوری اسلامی اعتراض خیابانی اعتصاب اتحاد همبستگی مردم است. باید حکومت را به عقب نشینی وادار کرد وبه غلط کردم گویی انداخت. راه مردم کارگران زنان جوانان اعتراض اعتصاب اتحاد وهمبستگی وحمایت از مبارزات یکدیگر است. 27/2/1401

***************

در خطاب به سرکوبگران

   اعتراضات مردم، کارگران، معلمین، بازنشستگان، بیکاران، جوانان فارغ التحصیل بیکار وتمام مردمی که از تورم افسار گسیخته ی کالاهای اساسی جان به لب شده اند در نوک پیکان اعتراضات ایستاده اند. اعتراضات واعتصابات در همه جای ایران وشعارهای رادیکال وانقلابی مردم نشان از عزم جزم مردم برای ایجاد تغییر در شرایط زندگی خود دارد. مردم به درستی متوجه شده اند تا این حکومت سرنگون نشود وخامنه ای وهمدستان او دستگیر محاکمه ومجازات نشوند این اوضاع روبه راه نمی شود. به همین دلیل است که شعارها راس نظام وکل نظام را نشانه رفته است. این پیشرفت بزرگی در رشد وگسترش مبارزات مردم است. کارگران در قسمت های مختلف از جمله در صنایع نفت وگاز در حمل ونقل ودر مجتمع های عظیمی چون کشت وصنعت هفت تپه ودیگر مناطق کشت وصنعت در فولاد وواگن سازی اراک وهپکو ودر صنایع آذربایجان شرقی ومعلمان وپرستاران وبازنشستگان وکارکنان شهرداری ها وبخشهای خدماتی همگی در راس این اعتراضات قرار گرفته اند. رویارویی مردم فعالین سیاسی کنشگران اجتماعی ودیگر اقشاراجتماعی فقط محدود به رویارویی در جامعه نیست. در زندانها نیز مبارزه فعالین مدنی سیاسی وکنشگران با حکومت ادامه دارد. سلاح سرکوب حکومت در نتیجه ی مقابله وایستادگی مردم زنگار بسته واز ارعاب وخشونت وسرکوب در مهار اعتراضات ومقهور کردن مردم کاری ساخته نیست. حکومت تمام چوبدستی های خود را از دست داده است است وامروز بی هیچ تکیه گاهی تنها با تکیه به نیروهای متزلزل سرکوبگر خود در تلاش است تا امواج حرکت مردم واعتراضات را محدود ومنکوب کند. غافل از اینکه برای مردم چیزی باقی نمانده است که بخاطر آن تن به مسامحه وسازشکاری دهند. مردم رادیکال شده اند. از همان ابتدا حرف آخرشان را می زنند. چون اول وأخری، تقدم وتاخری برای مردم باقی نمانده است. خامنه ای قاتله حکومتش باطله حرف اول وأخر هر تظاهرات مردمی است. بنابر این بر نیروهای سرکوبگر است که دست از حمایت رژیم وسرکوب مردم وایستادگی در مقابل مردم بردارند. بیخودی سرنوشت خود را به سرنوشت این حکومت پیوند نزنند که در این صورت محکوم به پرداخت بهای سنگینی درآینده خواهند شد. حکومت رفتنی است. آنکس که باقی می ماند مردم، کارگران، زحمتکشان شهروندان آزاده و شهروندان سیویلی است که سالهای سخت غربت در خانه ی خود سرکوب واختناق، محرومیت وشکنجه زندان وتبعید را تاب آوردند. حکومت در حال وا رفتن از هم گسیختن است. زنده باد مردم ـ پیروز باد مبارزات مردم!بیست و هشت اردیبهشت هزارچهارصد ویک

اینرا هم بخوانید

جمهوری اسلامی چاره ای جز سرنگونی ندارد!

 جمهوری اسلامی در بحران آخر گیر افتاده است. نه راه پس دارد و نه راه …