کارِ ارزان ، جانِ ارزان

شیوع بیماری کرونا و همه گیری آن همچنان اوضاع را به شدت نگران کننده و خطرناک نشان می دهد. در نتیجه گسترش این بیماری از همان ابتدا زندگی عادی بسیاری از مردم فلج شد، درآمد ها کاهش یافت، بیکاری و فقر ناشی از آن افزایش پیدا کرد و بسیاری هم به کام مرگ فرستاده شدند.

کشورهای زیادی این نکته را دریافتند که برای کاستن از تبعات اقتصادی بحران کرونا  با رعایت پروتکل های بهداشتی و پزشکی می توان به فعالیت در محیط های کاری و زندگی ادامه داد و با آن کنار آمد. اگر چه در این کشورها نیز کمبودهای بسیاری وجود دارد. اما در ایران جمهوری اسلامی از همان آغاز در کنار بیماری کرونا ایستاده و بدون اختصاص امکانات لازم برای پیشگیری از بیماری کرونا جان مردم را در کام این بیماری مرگبار رها کرده است. از جمله در حالی که برخی کارشناسان و متخصصان علم پزشکی نسبت به وجود ویروس کرونا هشدار می دادند، جمهوری اسلامی که از ابتدای برسرکار آمدنش نه دغدغه تامین معیشت مردم را داشت و نه ارزشی برای جان انسان ها قائل بود، با پنهان کردن و کتمان موضوع خود عامل گسترش و فراگیری سریع آن شده است.

در نتیجه چنین سیاستی است که کرونا در ایران قربانیان بسیاری گرفته است و کارگران یک بخش بزرگ این قربانیان هستند.  نکته اینجاست که سیاست ضد انسانی حکومت اسلامی علاوه بر صدمات جانی همه وجوه زندگی و معیشت کارگران و مردم در سطح جامعه را در بر گرفته است. از جمله در پرتو کرونا حکومت اسلامی تعرض وسیعی را به زندگی کارگران و کل جامعه در دستور گذاشته و به پیش برده است. به این معنا که تعطیلی بعضی کارخانجات و مراکز تولیدی در نتیجه به ورشکستگی کشیده شدن آنها و بیکار سازی های گسترده و بدنبال آن تنگناهای معیشتی، زندگی را بیش از پیش برای کارگران سخت و دشوار کرده است.

حال درشرایطی که به گفته وزارت بهداشت جمهوری اسلامی هزینه بهداشتی برای مقابله با کرونا برای یک خانواده چهار نفره در ماه حدود یک ‌میلیون و ششصد هزار تومان است، در شرایطی که تورم بالای چهل درصد و دستمزد چندین برابر زیر خط فقر که حتی کفاف سیر کردن شکم خانوار کارگری را نمی دهد، چگونه می شود تصور کرد کارگر از عهده تامین بهداشت خود و خانواده اش در برابر بیماری مهلک کرونا برآید‍‍‍‍‍.

در نتیجه آنچه امروز شاهدیم این است که کارگران در سایه نبود زیرساخت های بهداشتی و شانه خالی کردن حکومت از وظایف و مسئولیت های خود در قبال حفظ جان انسانها و تامین معاش همگانی، مردم بی هیچ پشتوانه ای به حال خود رها شده اند.

در راستای همین سیاست ها در محیط های کاری نیز، کارفرماها به خاطر سودجویی هایشان از اختصاص هزینه ای برای تامین اقلام بهداشتی لازم برای حفظ جان کارگران سرباز زده و همین مسئله سبب شده است تا سلامتی جمعی کارگران به مخاطره بیفتد.

البته موضوع حفظ بهداشت و امنیت کارگران تنها محدود به دوره کرونا نیست. با نگاهی به آمار حوادث محیط کار در می یابیم که حکومت از ابتدا برای تامین امنیت جان کارگران حتی در شرایط عادی هم هیچگونه برنامه، اولویت و نظارتی نداشته است. و این چنین است که در کنار معضل نا امن بودن محیط های کار، کرونا نیز دارد از کارگران قربانی میگیرد.

برای مثال سازمان پزشکی قانونی گزارش کرده است که تا پایان مرداد ماه سال جاری ۷۵۹ نفر در محیط های کار جان باخته اند که این رقم در مقایسه با آمار سال گذشته رشد چهار درصدی داشته است. این آمار تکاندهنده نشانی از ابعاد جنایتی که در محیط های کاری در جریان است و هر روزه دارد قربانی میگیرد، پرده بر می دارد.

از جمله در گزارشی که یکشنبه ششم مهر از سوی یکی از مقامات وزارت نفت انتشار یافت، تایید شد که حداقل ۴۰۰ تن از کارگران صنعت نفت به دلیل ابتلا به کووید-۱۹ جانشان را از دست داده‌اند و ۴ هزار و ۱۰۰ نفر دیگر از کارکنان نفت به کرونا مبتلا شده اند. در این گزارش گفته شده است شمار زیادی از این کارگران غیر شرکتی بوده اند به این معنی که این کارگران در شرکت های پیمانکاری مشغول بکار بوده اند و بدینگونه شرکت نفت تلاش دارد تا از قبول مسئولیت مستقیم خود در قبال این موضوع شانه خالی کرده و مسئولیت پرداخت حق و حقوق و بیمه جانباختگان را به گردن کارفرما بیاندازد.

جانباختگان محیط کار بخاطر نا امن بودن شرایط کاری و  همه کارگرانی که در محیطهای کاری بخاطر شیوع بیماری  جان خود را از دست داده اند، همه و همه قربانیان سودجویی های مشتی سرمایه دار مفتخور هستند که بخاطر منافع سرمایه دارانه خود از هزینه کردن کمترین پولی برای حفظ جان و سلامت کارگر خودداری میکنند.

جمهوری اسلامی و سرمایه داران در قبال جان کارگران مسئولند. باید محیط های کار امن باشند. باید تجهیزات لازم برای حفظ جان و سلامت کارگران بدور از هرگونه منفعت جویی سرمایه داران تامین شوند. و امروز که شیوع کرونا جان کارگران را به خطر انداخته است، باید تجهیزات لازم برای در امان نگاهداشتن جان کارگران و مردم کل جامعه از ابتلاء به بیماری مهلک کرونا فراهم شود.  از سوی دیگر جان باختن یک کارگر علاوه بر فشار عاطفی و درونی که به خانواده وی وارد می شود، به معنی بی نان و نوا ماندن و بی بضاعت تر شدن آنهاست. دولت در قبال زندگی و معیشت خانواده هایی که عزیزانشان را از دست میدهند مسئول است.

بعلاوه یک نکته مهم و قابل توجه دیگر این است که برخی از کارگران به رغم داشتن علائم کرونا و درگیر بودن خود و خانواده شان با این بیماری مهلک از ترس اخراج و بیکار شدن از کار همچنان سر کار میروند. براساس اعلام وزارت کار، ۹۴ درصد کارگران با قراردادهای موقت کار می‌کنند و افرادی وجود دارند که با ۲۵ ‌سال سابقه کار هنوز قرارداد چند ماهه در دستشان است. این خبر به روشنی نشانگر هراس بخش بزرگی از کارگران از خطر اخراجها را به نمایش میگذارد.  در نتیجه کارگری که دارای نشانه های ابتلا به بیماری مهلک کروناست باید حق استفاده از مرخصی با حقوق را داشته باشد.

از سوی دیگر در جاهایی هم که هزینه ای صرف اعطای ماسک و مواد ضد عفونی شده است را از حقوق خود کارگران کسر کرده اند. باید امکانات لازم بهداشتی به رایگان در اختیار همه کارگران و کل جامعه قرار گیرد.

آخرین نکته مخفی نگاهداشتن آمار مبتلایان به کرونا و دروغگویی حکومت برای تن ندادن به مسئولیتهایش در قبال جان و زندگی کارگران و کل جامعه است. از همین رو در شرایطی که حکومت آمار واقعی مبتلایان و کشته شدگان کرونا را پنهان و با دستکاری در آمار، بسیاری از موارد را مرگ در اثر ذات الریه یا آنفلوآنزا ثبت می کند، دستیابی به تعداد واقعی کارگران جانباخته در اثر کرونا سخت و غیر ممکن است. و یک نمونه از این تلاش ها پنهانکاری آمار مبتلایان به کرونا در میان کارگران عسلویه و یا پتروشیمی سبلان است. در تیر ماه بود که یکی از اعضای مجلس اسلامی آمار ابتلاء به ویروس کرونا و مرگ و میر کارگران در عسلویه را به عنوان یکی از مراکز اصلی پروژه‌های نفت و گاز ایران که بسیاری از کارگران شاغل در این مراکز با قراردادهای موقت مشغول بکارند، را تکان‌دهنده توصیف کرد و گفت:” هر روز گزارش‌های تکان دهنده‌ای از عسلویه و کنگان  به دست ما می‌رسد و متاسفانه شاهد مرگ و میر بالا در بین کارگران و مردم محلی هستیم.”.

بنابراین وظیفه کارگران و خود مردم است که این خبرها را رسانه ای کنند و با خواستها و مطالبات روشنی به میدان آیند و حق و حقوق خود را طلب کنند.

خلاصه کلام اینکه همانطور که اشاره کردم جمهوری اسلامی از همان آغاز با تحریف و دروغگویی سعی کرده است خود را از زیر فشار اعتراضات جامعه خارج کند. در همین راستا با ظاهر سازی و اقدامات نمایشی تلاش کرده است اوضاع را تحت کنترل نشان دهد و ابعاد این فاجعه هولناک را کوچکتر نشان دهد. در این میان نکته قابل توجه اینجاست که جمهوری اسلامی در پرتو کرونا فرصتی یافته تا ارزان سازی نیروی کار، تعویق دستمزد و قراردادهای شفاهی را برای اجحاف بیشتر در حق طبقه کارگر بیشتر به جلو برد و نهادینه‌ کند.

اما طبقه کارگر هرگز این اجازه را نخواهد داد تا بیش از این حکومت فاسد و دزد سالار اسلامی به دست اندازی بیشتر به سفره و معیشت کارگران ادامه دهد و فلاکت بیشتری را تحمیل نماید.

این را مبارزات و اعتراضات پیشرونده و فزاینده کارگران در روزها و ماه های اخیر نشان می دهد. روند رو به گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری بیانگر این است که طبقه کارگر در حالی که با بحران کرونا دست و پنجه نرم می کند ، همزمان در برابر تعرض همه جانبه نظام فاسد به کار و معیشت خود مبارزه کرده و آماده رهایی از شر حکومت فاسد اسلامی می شود.

کارگر کمونیست ٦٤٢

پیروز پویان

اینرا هم بخوانید

برنامه توسعه هفتم تیغ تیزی بر گلوی کارگر- پویان پیروز

سال ۱۳۶۸ و پس از جنگ ۸ ساله با عراق، مقامات دولت و مجلس اسلامی …