کودک آزاری گسترده درجمهوری اسلامی

یکی از خبرهای این هفته، قیچی کردن موی ٩ دختر دانش آموز در شهرستان فسا در استان فارس بود. و این درحالی صورت گرفت که فقط چند روز از حادثه ای مشابه در استان خوزستان میگذشت. کودک آزاری یک امر نهادینه شده و مستمر در جمهوری اسلامی است. در واقع این کودک آزاری از کل سنت اسلامی نشات گرفته و به اشکال مختلف یکی از بنیادهای شکل گرفته در صدراسلام بوده است. ازدواج مردان مسن با دختران کم سن و سال و آزار و تمتع جنسی کنیزکان از جمله انواع عادی در آن دوره بوده است. زندگی محمد پیغمبر اسلام دراین خصوص خود بهترین نمونه است. اما این عمل شنیع و دون شان انسان درحاکمیت ٤٠ ساله جمهوری اسلامی به اوج خود رسیده و اشکال متنوعی بخود گرفته است. قیچی کردن موی دختران دانش آموز و اذیت و آزار آنها و همچنین تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس از نمونه های رایج و عادی بشمار میرود.

طبق گزارشی که اخیرا دکتر محمد فرجیها درهمایش مشهد ارائه داده، آمار رسمی کودک آزاری در ٦ ماهه سال گذشته ١٦ هزار مورد ثبت شده است که بقول شخص مذبور، این عدد فقط ناظر به کودک آزاری رایج و آشکاراست و این همه اشکال دیگر کودک آزاری، آزارجنسی، بچه های طلاق و کودک همسر را شامل نمیشود وگرنه این آمار شامل چند صد هزار مورد خواهد بود.

این فقط جزء کوچکی از وضعیت اسفبار کودکان و موقعیت فرودست آنها در شرایط حاکمیت جمهوری اسلامی است. این قبیل آزار و اذیت های مختلف علیه کودکان یا مستقیما از جانب مسوولین و دست اندر کاران حکومتی اعمال میشود و یا غیر مستقیم تحت تاثیر قوانین و آموزه های حاکمیت عقب مانده و قرون وسطایی صورت میگیرد. این اوضاع جامعه و مردم حق طلب و آزادیخواه را به آنچنان وضعیتی از معیشت و فلاکت کشانده است که ازدواج دختران خرد سال یا فروش آنها و یا قراردادن آنها در معرض تعرضات و آزارجنسی برای امرار معاش روزانه جز الزامات و اجبارات زندگی معیشتی پاره ای از خانواده ها تبدیل شده است.

آمار ملیونی کودکان بی سرپرست، تن فروش، کارتن خواب و کودکانی که از سن ٦-٨ سالگی درکارگاههای قالی بافی، آجرپزی و یا بر سر چهارراه ها برای سیرکردن شکم خود و خانواده شان بجای نشستن در کلاس درس مجبور به کارکردن میشوند، فقط صحنه های کوچک اما درعین حال دلخراشی از وضعیت کودکان را نشان میدهد که این همه از مصادیق بارز و آشکار آزار و تجاوز به حقوق حقه کودکان است.

اما جا دارد که درکنار این همه بی حرمتی ها و حق کشی های دستگاه حکومت علیه کودکان و خانواده هایشان، به این هم اشاره داشت که مردم وسیعا پی برده اند که باید از کودکان در برابر حکومت و قوانین حکومتی دفاع کنند. در اینجا و آنجا و از جانب انسانها و نهادهای خود جوش مردمی و هم چنین انجمن ها و تشکلهای انسان دوست و مدافع کودکان، نهادها و تشکل هایی درست شده که همانند چتری درحفاظت و حمایت از جان و سلامت کودکان به آنها پناه میدهند، از آنها دفاع میکنند و حتی خوراک، مسکن و امکان یک زندگی انسانی را برایشان فراهم میکنند. امروزه در ایران دفاع از کودکان میتواند و باید امر هر انسانی باشد که دلش برای این موجودات نازنین و بی دفاع میتپد. اقدام بزرگ آن انسانهای شریفی که در فاجعه زلزله کرمانشاه امر خود را برای سلامت و حمایت از کودکان صرف کردند و یا اقدام اخیر مردم ماهشهر دردفاع از کودکان که در مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند و خواهان حمایت از کودکانی شدند که مورد اذیت و آزار قرارگرفته بودند، الگوهایی بدست میدهد که میتواند سرمشق بسیاری دیگر باشد.

انترناسیونال 764

اینرا هم بخوانید

بحران کرونا و روی آوری به تشکل های کارگری

این روزها شاهد پدیده های استثنایی و درعین حال جالبی هستیم که فی نفسه و …