یاشار سهندی: اجباری برای کشتن و مقتول شدن

هیچ یادم نمی رود نیمه های شب اتوبوس ما به محل پادگان آموزشی رسید. ما یک مشت جوان بودیم که نمیدانستیم چه در انتظارمان است. در میدانگاهی به صف شدیم و نور پرژکتوری قوی روی صورتمان بود شبحی ظاهر شد و جلو ما چپ و راست میرفت. برگه ای به ما داده بودند که مشخصات مان را پر کنیم. یکی از میان ما پرسید: “بنویسم ساکن کجاییم یا متولد کجاییم!؟” آن شبح صورتش دیده نمی شد مکث کرد و صدایش در آمد:” اهل هر قبرستانی هستی بنویس!” بعد خطابش رو به همه ما برگشت: ” اینجا هیچی نیستید. نه پدر دارید و نه مادر. در اختیار ما هستید هر بلایی میتوانیم سرتان بیاوریم!” جز زوزه باد هیچ صدای شنیده نمی شد. یک حسی ازپوچی و بیهودگی بر جمع غالب شد. در اجباری قرار است سر ببازی برای چیزهای که متعلق به تو نیست.

سربازی زمانی نامش “اجباری” بوده و این نام گویاتر و صحیحتر از سربازی است. هر چند خود واژه سربازی دارد بر باختن سر یعنی کشته شدن تاکید می کند. اما “اجباری” بر آن چه برای بهترین سالهای زندگی یک فرد (پسرها) اتفاق می افتد با مسماتر است. اولا ایندوره طبق قانون کذایی “خدمت نظام وظیفه” جبری است، یعنی هر فرد ذکوری در ایران به سن 18 سالگی برسد باید “وظیفه مقدس سربازی را زیر پرچم مقدس برای حفاظت از ناموس وطن” بگذراند وگرنه از تمام آنچه که “خدمات اجتماعی” خوانده میشود دستش کوتاه است. دو سال از اوج جوانی گرفته میشود و جوانی که از خانواده کنده شده به بیگاری مطلق کشیده می شود. اساس خدمت اجباری بر این است که شخصیت جوان با پوشاندن لباس فرم کشته شود و یک کس دیگری شود تا بتواند اسلحه بدست گیرد و به سوی هر کسی که مافوق گفت شلیک کند. “اطاعت از مافوق” تنها چیزی است که از سرباز میخواهند.

بخشی از سربازان در ارگانهایی مانند راهنمایی و رانندگی به بیگاری کشیده میشوند و این روزها سربازی در اجرای دستورات مافوق مانع تردد ماشین نماینده مجلس در خطوط مخصوص اتوبوس های شرکت واحد میشود و آن نماینده که در مجلسی لم بر داده و قوانین ضد بشری اسلامی را مدون می کند این اتفاق بر او گران تمام میشود و سیلی محکمی بر گونه سرباز می کوبد. اما به مدد دوربین موبایل خبرش مثل بمب صدا می کند. کاربدستان حکومت مافیایی جمهوری اسلامی این اتفاق را بهانه کردند که حال همدیگر را بگیرند اما نهایتا سر و ته این ماجرا را هم می آورند و مهمترین گزینه دستگیری فیلمبردار این ماجرا خواهد بود. از این سرباز دلجویی خواهد شد در عین اینکه حالی اش خواهند کرد باید حواس اش باشد که نباید جلو دوربین از چیزی شکایت کند. از نماینده مجلس دلجویی خواهد شد با این تذکر که حواس اش باشد جلو چشم مردم باطن خبیث خود را به نمایش نگذارد. بویژه که ممکن است مردم خشمگین متنفر از هر مقام حکومتی اگر فرصت کنند بریزند سرش و حقش را کف دستش بگذارند. اما در این میان بر سر یک چیز توافق دارند از”سرباز”ها انتظار دارند دستورات را بدون چون و چرا اجرا کند. فردا روزی برای جنگ و بویژه برای کشیدن اسلحه به روی مردم به اونیاز دارند.

اینرا هم بخوانید

جمهوری اسلامی ایران از زن میترسد- مریم فرهادی

جمهوری اسلامی ایران ازجنس زن میترسد و خوب قدرت زن را میشناسد ترسی که این …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *