
هیچ چیز روشن تر از این نبود که این ائتلاف به جایی نمیرسد، هر حرکتی که در دوران انقلاب علیه انقلاب شکل بگیرد سرنوشت مشابهی دارد. ائتلاف شش نفره و منشورش حرکتی علیه مردم و علیه انقلاب زن زندگی آزادی بود که با منویات ملوکانه! نوشته شده بود و از هم پاشید. متاسفانه حامد اسماعلییون هنوز درسی از این ماجرایی که قطعا برایش تلخ بوده نگرفته است، اشکال را در شیوههای غیر دمکراتیک جستجو میکند، خود را همچنان به منشور پایبند میداند و هنوز هم تصور میکند برای فعالیت در راستای مبارزه مردم بجای فعالین و تشکلهای خوشنام و شناخته شده در داخل کشور و منشورهای روشن و رادیکال آنها باید سراغ متخصصین یعنی تکنوکراتها برود!
منشوری که در پس مشتی عبارات کلی حقوق بشر، تنها حرف مشخصش دلسوزی برای جنایتکارترین ارگان حکومت یعنی سپاه پاسداران و ادغام آن در ارتش و بلند کردن چماق تمامیت ارضی “یکپارچکی سرزمینی” علیه مردم است. منشوری که بجای انقلاب و سرنگونی از گذار و تغییر رژیم میگوید و از محاکمه سران حکومت لام تا کام حرف نمیزند تا دل اصلاحطلبان و فرماندهان سپاه را بدست آورد. منشوری که یک کلمه از آزادیهای بی قید و شرط سیاسی حرف نمیزند چون برای آزادی هزار شرط و شروط لازم دارد تا فردا کسی در نقد مذهب و مقدسات نتواند حرفی بزند و اسلام و چاه جمکران “مانند دیوار ندبه!” بعنوان مقدسات حفظ شود. یک کلمه از کوتاه کردن دست مذهب از زندگی مردم نمیگوید. به اقتصاد هم که میرسد بجای اشاره به کوچکترین خواست رفاهی مردم از تسهیل سرمایهگذاری میگوید. بند به بند این منشور در مقابل مردم بپاخاسته و انقلاب و آرمانهای انسانی و آزادیخواهانه مردم است. آیا روشن نبود که چنین منشوری در مقابل مردم بپاخاسته یک روز هم دوام نمیاورد؟
حامد اسماعیلیون در تشکیل و فعالیتهای خانوادههای دادخواه پرواز اوکراین و در ماههای اول انقلاب زن زندگی آزادی فعالیتهای ارزندهای کرد و اعتباری بدست آورد اما متاسفانه آنرا تقدیم ائتلافی کرد که نه تنها از انقلاب مردم بیگانه بود بلکه در مقابل آن شکل گرفته بود. شاید هنوز هم نمیداند که شاهزاده برای تحقق چنین منشوری به ثابتیها و لمپنهای فاشیست نیاز دارد. به بخشش جنایتکاران و تروریست خواندن قربانیان نیاز دارد. شاید یادش نیست که شاهزاده گفته بود اگر قرار است با سرنگونی این حکومت اسلام ستیزی کنیم (یعنی مذهب را نقد کنیم و به دخالتش در زندگی مردم پایان دهیم) بهتر است همین حکومت بماند و در مقابل سوالی که خودش طرح کرد که کی قرار است از مملکت دفاع کند فرمود همین سپاه همین بسیج و همین نیروهای مسلح و همین تمایلات در منشور شش نفره هم وارد شد. شاید نشنید که جوانان محلات تهران هم مدت کوتاهی پس از اینکه به جریان راست هفت آبان پیوستند گفتند مورد اقبال قرار نگرفتیم و از آن جدا شدند. و شاید اصلا نمیداند که انقلابات اساسا علیه شاهزادهها شکل میگیرد نه به رهبری آنها!
اگر کسی قصد دارد با انقلاب مردم همراهی کند باید صریحا از انقلاب زیبای مردم و سرنگونی تمام عیار حکومت، نه گذار و رژیم چنج، دفاع کند، خواهان انحلال کلیه ارگانهای سرکوب مردم و محاکمه سران و دستاندرکاران جنایتکار حکومت شود، علیه منشورهایی شبیه منشور شش نفره با صراحت بایستد و از منشورهایی مانند منشور بیست تشکل و منشور مطالبات پیشرو زنان و نابودی بنیادهای اقتصادی و سیاسی نظام حاکم در ایران قاطعانه حمایت کند. امیدوارم حامد نیز درس بهتری از شکستش بگیرد.
مندرج در ژورنال شماره ۴۰۱
۲ اردیبهشت (۲۲ آوریل)