مندرج در ژورنال شماره ۸۰۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
ظریف، از ترکیب وزیران پیشنهادی مسعود پزشکیان انتقاد کرده و از سمت خود بهعنوان معاون راهبردی و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاستجمهوری، استعفا داد. برخی از مفسران این استعفا را موضوعی مهم و ضربهای مهم به پزشکیان قلمداد کردهاند. این نوع تفسیرها گمراهکننده است. گویا قرار بوده تأیید پزشکیان از طرف خامنهای دریچه ورود اصلاحطلبان به قدرت باشد.
سخنگوی جبهه اصلاحات گفته بود: “در آستانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس، اخبار نگرانکنندهای درباره برخی اسامی به گوش میرسد. برخی از آنها نه نسبتی با اصلاحات دارند و نه حتی به رویکرد اعتدالی نزدیک هستند. برخی دیگر هم اساساً به ضدیت با هر تغییر و اصلاحی شهره هستند”.
پزشکیان در اولین جلسه هیئت دولت تأکید کرده بود که باید فارغ از جناحبندیهای سیاسی، کابینهای تشکیل داد که جلوه وفاق ملی باشد و وفاق ملی یعنی دست بالا داشتن اصولگرایان و نه ایجاد بالانسی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان. بالانس قدرت میان این دو جناح امری مربوط به گذشته است. اگر روحانی بالاخره کاریکاتوری از قدرت اصلاحطلبان بود پزشکیان حتی این هم نیست. نفس اینکه خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه حامی پزشکیان شده و اصلاحطلبان منقد او، بیان این مسئله و وضعیت دردناک و دلسوختنی! اصلاحطلبان است.
تپه موش زاییده است و ضربه به چنین موجودی جایگاه ویژهای در عالم واقعی ندارد. آنچه اهمیت دارد ضربهای بود که مردم در جریان انتخابات به خامنهای و اصولگرا و اصلاحطلب زدند و حکمت تأیید پزشکیان و بیرون آوردن او از صندوق خود ناشی از موقعیت از پیش شکستخورده حکومت از مردم بود. استعفای ظریف و آه و نالههای محافل داخل و خارج اصلاحطلبان ادامه ریزشهایی است که از قبل شروع شده و ادامه خواهد یافت. تشنجات میان جمهوری اسلامی و اسرائیل نیز، بحرانها، اختلافات و ریزشها را باز هم تشدید خواهد کرد.
مردم ضربهشان را در انقلاب زن زندگی آزادی و انتخابات زدهاند و حکومت در منجلاب بحرانها به انتقام برخاسته است. حائل اصلاحطلبان نیز سالهای سال است کنار رفته و جناح سخت! قدرت لختوعور و آسیبپذیرتر از همیشه در مقابل جامعه قرار گرفته است. راه همین است که مردم انتخاب کردهاند، رویآوری بیشتر به متشکل شدن و پیوستن بیشتر به اعتصابات و کارزارهای سیاسی علیه حکومت در داخل و خارج کشور.