در خبری کوتاه علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف از افزایش ١٥درصدی قیمت نان خبر داد و گفت این گرانی از اول آذر خواهد بود.
این خبر کوتاه و گرانی نان بهخودیخود دارای ابعاد بسیاری است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
١- دستکم برای دهکهای زیادی از خانوارهای ایرانی نان خالی خوردن و حسابوکتابکردن و پول روی هم گذاشتن برای خرید سه نان یا چهار نان، به حسابوکتاب دشوار هر روز بسیاری از پدرومادرها درآمده و شده آنچه میبینیم. برخی از کارشناسان و تصمیمگیران با دریافت حقوقهای آنچنانی اصلا تصورش برایشان دشوار است که برخی مادرها هر صبح با فکر اینکه امروز کودک خود را با چه چیزی سیر کنند و به سر کلاس و مدرسه بفرستند، از خواب بیدار میشوند یا جستوجوکنندگان سطلهای زباله را ندیدهاند که در میان آن پدران و اخیرا مادرانی وجود دارند که با ریزبینی در جستوجوی یافتن زبالهای ارزشمند! در سطل زباله تا کمر خم شده و موشکافی میکنند.
٢- تصور کنید که خانوادهای بخواهد با حقوق قانون کاري زندگی کند و هیچ هزینه غیرمتعارفی مثل اجاره، بیماری، پوشاک و… نداشته باشد. با درنظرگرفتن حقوق قانونی نزدیک به یک میلیون تومان و خانواری که شامل چهار عضو باشد و هر عضو تنها روزی یک عدد نان برای صبحانه، ناهار و شام بخورد (نان خالی یا نان و آب فقط) اکنون اگر قیمت نان را بر اساس نرخ تصویبشده وزارت بازرگانی هزار تومان برای نان سنگک ساده در نظر بگیریم، میشود ٤٠٠٠=٤×١٠٠٠ تومان در روز و در یک ماه ١٢٠ هزار تومان؛ یعنی ١٢ درصد از درآمد این خانواده در صورت شاغلبودن صرف خرید نان خالی میشود.
٣- حال تصویر کنید که این خانواده یک تصمیم اشرافی و لوکس بگیرد! و بخواهد این نان خالی روزانه را فقط و تنها با ماست بخورد. (یعنی نان و ماست برای صبحانه، ناهار و شام) حال اگر قیمت هر ظرف کوچک ماست را سههزارو ٣٠٠ تومان فرض کنیم و اگر اعضای این خانواده چهارنفره هم هر وعده تنها یک ظرف ماست را با ایثار نسبت به همدیگر مصرف کنند، در ماه ٥١٦ هزار تومان فقط پول غذای مقوی، کامل، اشرافی و… نان و ماست خالی میشود (یعنی بیش از ٥٠ درصد از کل درآمد این خانواده).
٤- به نظر شما در آینده نزدیک تاریخ درباره مدیران و تصمیمگیران ایران چه خواهد گفت؟
پرسش سخت و شجاعانهای است اما پاسخ به آن چندان دشوار نیست. اصلا هم نیاز به داشتن مدرک دکترا و فوقدکترا در مدیریت یا اقتصاد نیست و اصلا هم ضرورتی به گذراندن دورههای آیندهپژوهی و مدیریت استراتژیک نیست تا بفهمیم این تصمیمگیریهای طنز و کمدی توسط برخی مدیران درسخوانده یا درسنخوانده با تیترهای بلندبالا چه بر سر سفره خانوادههای کمدرآمد یا بیدرآمد ایران آورده است. به آمارهای بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران نگاه کنید؛ برای نمونه در همه این سالنامههای آماری به صراحت نوشته شده که حداقل براساس محاسبات آنها ١٥ درصد مردم ایران در این کشور بی شغل و شاغل هستند؛ یعنی درآمدی ندارند یعنی پول ندارند اما عقلا میدانیم که صبحها گرسنه میشوند- همانطور که ظهرها گرسنه میشوند و شبها هم گرسنه میشوند؛ درست مثل همه حتی شما مدیر و مسئول عزیز.

افزایش ١٥درصدی قیمت نان از اول آذر
شرق:نان خالی با خانوار ایرانی چه میکند؟